19 دی: دست رد بهارستان به استراتژی «پیوند و پیروزی» پاستور که در مراسم افتتاح مجلس یازدهم از سوی رئیس جمهوری اعلام شده بود، خیلی زودتر از آنچه پیش‌بینی می‌شد آشکار شده است.
اصولگرایانی که به مدد انتخابات بی‌سابقه مشارکت 42 درصدی اکثریت کرسی‌های بهارستان را از آن خود کرده‌اند، دوباره به همان سیاست خط و نشان‌کشی قبل از انتخابات و سوار شدن بر قطار وعده‌ها برگشته‌اند. روز پنجشنبه در واکنش به همین زمزمه‌ها، روزنامه ایران در گزارش خود نسبت به تبعات «موج‌سواری روی گرفتاری‌های مردم» هشدار داد و حالا آن زمزمه‌ها و نشانه‌ها علنی‌تر شده و مدعیان، طلبکارانه به بهانه مشکلات مردم حکم داده‌اند که دولت، سیاست‌ها و مدیریت هفت ساله را کنار بگذارد و به مدیریت جهادی برگردد.
رؤسای 12 کمیسیون تخصصی مجلس در نامه‌ای به رئیس جمهوری، وضعیت به گفته خود دردناک کشور و جوانان بیکار و کودکان کار و طلاق‌ها و گرانی کالاها و... و سوگند رئیس جمهوری برای پاسداشت از قانون اساسی را یادآور شده و خرده گرفته‌اند که روندها و عملکردها در دولت نسبتی با روحیه جهادی و اسلامی ندارد، مضاف بر اینکه رخوت و بی‌انگیزگی در بین اطرافیان رئیس جمهوری موج می‌زند.
حمیدرضا حاجی بابایی، مجتبی ذوالنور، مرتضی آقاتهرانی، محمدرضا پورابراهیمی، فریدون عباسی، سیدجواد ساداتی‌نژاد، حسینعلی شهریاری، علیرضا منادی، مهدی عیسی‌زاده، محمدصالح جوکار، محمدرضا رضایی و عزت‌الله اکبری تالار پشتی با یادآوری ابیاتی از شیخ اجل سعدی «علاج واقعه پیش از وقوع باید کرد/ دریغ سود ندارد چو رفت کار از دست/ به روزگار سلامت سلاح جنگ بساز/ وگرنه سیل چو بگرفت، سد نشاید بست»، از رئیس جمهوری خواسته‌اند: «از شما تقاضامندیم نصیحت این برادران ایمانی خود را بپذیرید و روند هفت ساله مدیریت خود را تغییر دهید چرا که مجلس یازدهم با هدف احیای انقلابی‌گری پا به میدان گذاشته و بر سر آرمان‌های خود خواهد ایستاد، پس بنای آنچه سابقاً با مجلس داشته‌اید را کنار بگذارید و بدانید نمایندگان مردم در مجلس یازدهم در مقابل حقوق مردمی که در طول تاریخ بی‌نظیرند، سکوت نخواهند کرد.»
در حقیقت شاه‌بیت این نامه در کنار خط و نشانی که برای قوه مجریه کشیده‌اند، پیشنهاد عقبگرد دولت به 7 سال قبل است و احتمالاً اتخاذ رویکردهای موسوم به گفتمان جهادی که مخالفان دولت و مشخصاً محمدباقر قالیباف سال‌هاست خود را مدعی آن می‌دانند. 
این دعوت به عقب در حالی است که روزنامه کیهان و وطن امروز ارگان مکتوب تندروهای مخالف دولت همین چند روز پیش در دو شماره پیاپی - که احیاناً مصداق رسانه‌های زنجیره‌ای هم نیست!- زمین و آسمان را به هم دوختند تا ثابت کنند دولت روحانی ناتوان از عمل به وعده‌های خود به عقب برگشته است! روز پنجشنبه هم وطن امروز در یادداشتی که دستگاه دیپلماسی را آماج حمله قرار داده بود همین پیشنهاد 12 رئیس کمیسیون مجلس را مطرح کرده و نوشته است: «دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی باید متحول شود و پوست بیندازد. تجربه 7 سال گذشته ضرورت این تحول را بیش از هر زمان دیگری اثبات کرده است.»
پیشنهاد تغییر مدیریت 7 ساله دولت آن هم در آخرین سال عمر آن به معنای آن است که رئیس جمهوری همه برنامه‌ها و سیاست‌های اعلامی خود را کنار بگذارد و بشود مجری برنامه‌ها و سیاست‌های اعلامی از سوی مخالفان خود. این مهم همزمان که برخلاف اصل تفکیک قوا و اختیارات قوه مجریه است، به نوعی دهن کجی به رأی مردم هم هست. البته که پیش از این هم نمایندگانی از همین جریان فکری آشکارا مردم را بابت انتخاب خود مورد شماتت قرار داده بودند.
اما سؤال اینجاست که 7 سال پیش کشور در چه شرایطی بوده که حالا ژنرال‌ها و نخبگان بهارستان حکم به بازگشت به آن دوران را می‌دهند. یک ناظر بدون اطلاع اگر این پیشنهاد را بخواند، احتمالاً فکر می‌کند سال 92، مدعیان امروز مدیریت جهادی  یک کشور به اصطلاح گل و بلبل را تحویل روحانی داده‌اند و حالا طلبکار شده‌اند که چرا آن میراث گرانسنگ را پاس نداشته است!  دولت دهم مورد حمایت همه 12 نفر امضاکننده نامه به رئیس جمهوری، کشور را با تورم بالای 40 درصدی و رشد اقتصادی منفی 7 درصد و البته قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل و کلی تحریم در حوزه‌های مختلف با یک اجماع جهانی ضد ایرانی تحویل حسن روحانی داد.
مدعیان امروز که توصیه شیخ اجل «علاج واقعه قبل از وقوع» را به حسن روحانی یادآوری می‌کنند، همان‌ها هستند که قطعنامه‌های تحریم‌زا را کاغذ پاره می‌خواندند و امروز هم آرزوی پیروزی ترامپ در انتخابات و تداوم تحریم‌ها را دارند. همان‌ها که باید علاج واقعه را قبل از وقوع می‌کردند حالا دولت را به  بازگشت به عقب فرا می‌خوانند.
این طیف سیاسی به گونه‌ای دولت روحانی را غربگرا و مخالف روحیه جهادی می‌خوانند که گویی اساساً روی کارآمدن آن نتیجه توطئه‌های خارجی و داخلی بوده و جریان‌هایی گفتمان اعتدال را خارج از چارچوب‌های مرسوم سیاسی  برکشور تحمیل کرده است. گفتمان مدیریت جهادی به این مفهوم که مخالفان دولت مدعی هستند در دو انتخابات 92 و 96 نمایندگان خود را داشتند. حال چون مردم این گفتمان را انتخاب نکرده‌اند باید مورد شماتت قرار گیرند و دولت را متهم به آن کرد که شیفته غرب و لیبرالیسم است؟ بماند که پرونده‌های مربوط به دوران مدیریت جهادی همچنان مفتوح است.
آنچه در این میان به نظر می‌رسد زیرکانه نادیده گرفته می‌شود، همان موج‌سواری روی گرفتاری‌های مردم و بی‌توجهی به سیاست‌های هیجانی و غیرکارشناسی مدعیان امروز است که سنگ بنای تحریم‌ها و اجماع جهانی علیه ایران را گذاشته‌اند. مروری بر وضعیت کشور در سال‌های 94 تا 96 که تحریم‌ها کاسته شد و نگاه جهان به مدد برجام نسبت به ایران تغییر کرد و مقایسه آن با وضعیت امروز بخوبی نشان می‌دهد که مخالفان دولت آدرس غلط می‌دهند.
همان‌ها که به هرگونه گشایش با جهان پیرامون به چشم توطئه نگاه می‌کنند، سند برجام را در مجلس آتش می‌زنند و لوایح دولت در ارتباط با «اف ای تی اف» برای تسهیل در مراودات مالی را به بن‌بست می‌کشانند، همزمان مدعی معیشت و اقتصاد مردم هم شده‌اند!
به هر روی کسی امروز منکر وجود مشکلات نیست چنان که رئیس جمهوری هم روز چهارشنبه در جلسه هیأت دولت به آنها اشاره و البته تأکید هم کرد که عبور از این روزهای سخت نیازمند همکاری همه قواست. همه می‌دانیم که اعمال فشارهای خارجی و اتخاذ رویکرد مقاومت در برابر زیاده‌خواهی‌های امریکا هزینه دارد. چند ماهی است که شیوع ویروس کرونا هم این هزینه‌ها را دوچندان کرده است. آنچنان که رئیس جمهوری در جلسه هیأت دولت تأکید کرد: «این مشکلاتی که امروز داریم به صورت پیچیده مشاهده می‌کنیم، عمدتاً یا مربوط می‌شود به ویروس کرونا در این چند ماه که از ماه اسفند و این سه چهار ماه گرفتار آن بودیم و ممکن است ماه‌ها هم باز گرفتار آن باشیم و همچنین مربوط می‌شود به تحریم ظالمانه امریکا که از اواخر 96 و به طور رسمی از ابتدای سال 97 برقرار شد و ما سه سال است در برابر این تحریم شدید مقاومت می‌کنیم.»
بنابراین نمی‌شود از یک سو سینه ستبر کرد و مدافع استراتژی مقاومت بود و همزمان از زیر مسئولیت‌ها و تبعات آن شانه خالی کرد و همه مشکلات را به گردن دولت انداخت. هم سوگند رئیس جمهوری برای پاسداشت قانون اساسی را یادآور شد و هم مدافع تفسیر محدودکننده اختیارات رئیس جمهوری ذیل اصل 113 قانون اساسی شد. هم مدیریت دولت در مواجهه با کرونا را ستود و همزمان مدیران دولت را کارنابلد خواند. امروز اکثر کارشناسان و مسئولان از تجربه تشکیل ستاد مقابله با کرونا به نیکی یاد می‌کنند که محل گفت‌وگوهای رودر رو و طرح و بررسی پیشنهادهای مختلف و رسیدن به تصمیم واحد است. برای گسترده‌تر کردن نتایج این تجربه خوب، باید شرایط موجود را فراتر از چارچوب‌های جناحی و انتخاباتی درک کرد. هیچ کس پشت فرمانده را وسط میدان جنگ خالی نمی‌کند.


دولت در وسط میدان است
شهریور سال 97 رهبر معظم انقلاب در دیدار با رئیس جمهوری و اعضای دولت «اتحاد و انسجام مسئولان کشور» را بیش از هر زمان دیگر لازم خواندند و فرمودند: «رؤسای قوا و مسئولان بخش‌های مختلف باید پشتیبان و کمک‌کار یکدیگر باشند و بویژه همه باید به دولت کمک کنند زیرا دولت در وسط میدان است.» ایشان اختلاف نظر میان مسئولان را طبیعی دانستند و در عین حال افزودند: «این اختلاف نظرها نباید رسانه‌ای شود زیرا مردم را نگران و مضطرب می‌کند.»
در انتها یادآوری بخش کوتاهی از بیانات رهبر معظم انقلاب که 21 اردیبهشت به صورت ویدئوکنفرانسی در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا بیان شد برای آنها که در میانه معرکه مصاف با تحریم و کرونا چوب حراج بر مدیریت دولت می‌زنند خالی از لطف نیست؛ «سلام عرض می‌کنم به همه حضار محترم، آقای رئیس جمهوری محترم و آقایانی که در این جلسه حضور دارند و کسانی که می‌شنوند این صحبت را. گزارش‌هایی که داده شد، بخصوص گزارش جامع جناب آقای رئیس جمهور لازم بود، خوب بود، روشنگر بود و ما همه احتیاج داریم به دانستن و شنیدن این گزارش‌ها و این خصوصیات. غرض بنده از این جلسه و تشکیل این برنامه در درجه اول عبارت بود از خداقوتی به دست‌اندرکاران محترم، به شما برادران عزیز و همین طور که اشاره کردید، مدت‌ها است تقریباً شبانه‌روزی برادران مشغول زحمت و کار هستند، و هم ابراز شکرگزاری نزد خداوند متعال به خاطر توفیق بزرگی که به ملت ایران و مسئولین کشور عنایت کرد... کار بزرگی انجام گرفت، جهاد عظیمی در کشور به وجود آمد و به معنای واقعی کلمه یک تلاش جهادی بود، یک حرکت جهادی بود. و این باید در تاریخ ثبت بشود؛ باید بازخوانی بشود...»
  • نویسنده :
  • منبع : روزنامه ایران