19 دی: روزنامه ایران در یادداشتی نوشت: هنگامی که از اقتصاد سخن می‌گوییم در حقیقت از چه حرف می‌زنیم؟ به نظر می‌رسد که مهم‌ترین وجه اقتصاد برای مردم دستمزدها و شاخص قیمت‌هاست. همه دوست دارند، که دستمزدها بالا رود و قیمت‌ها پایین آید. هر چند این دو شاخص تا حدود زیادی همسو عمل می‌کنند.

در ادامه این یادداشت می خوانیم:‌ مسأله مهم‌تر این است که مسأله اقتصاد ازموضوعات دیگری است و کیفیت و کمیت این دو شاخص‌ نتیجه آن موضوعات است. تولید ناخالص ملی، نرخ سرمایه‌گذاری، بیکاری و تجارت خارجی. هر سیاست اقتصادی باید معطوف به افزایش تولید ناخالص داخلی باشد. باید نرخ سرمایه‌گذاری را بهبود بخشد، باید اشتغال را حفظ کند و افزایش دهد و بالاخره موازنه تجارت خارجی را بهبود داده و کمیت بازرگانی خارجی را گسترش دهد.

اگر چنین اقداماتی شد، تورم کنترل می‌شود، دستمزدها بیشتر خواهد شد، رفاه بهبود پیدا می‌کند و فقر کمتر و اشتغال نیز بیشتر می‌شود. این اهداف مستلزم ثبات سیاست‌ها، امنیت سرمایه، حاکمیت قانون، روابط خارجی متعادل و پایدار، برقراری شایسته‌سالاری، موازنه و متعادل بودن بودجه یا دخل و خرج دولت، استقلال نسبی بانک مرکزی در اتخاذ سیاست‌های پولی، مبارزه قاطع با فساد و وجود شفافیت، فقدان تحریم و... این نوع امور است. بنابراین نمی‌توان در باره تورم و دستمزد طرح داد بدون اینکه به این عوامل ریشه‌ای پرداخت. تورم و دستمزد مثل میوه درخت هستند که به خودی خود قابل برنامه‌ریزی جهت بهبود نیستند، بلکه بهبود آنها را باید از نحوه نگهداری و آبیاری و دادن کود و سم به درخت آغاز کرد تا آثار مطلوب خود را در میوه نشان دهد.  با این مقدمه ارائه هر گونه طرح عوام‌فریبانه که به طور مستقیم به مقولات ظاهری چون تورم و دستمزد بپردازد نه تنها مسأله را حل نمی‌کند، که تشدید هم خواهد کرد. هر اصلاح اقتصادی باید در درجه اول نشان دهد که چگونه می‌خواهد سرمایه‌گذاری مولد را افزایش دهد. سرمایه‌گذاری که موجب افزایش تولید و اشتغال شود. هر طرحی باید نشان دهد که چگونه می‌تواند بودجه دولت را متوازن کند. درآمدهای دولت را چنان افزایش دهد که بتواند هزینه‌ها را پوشش دهد. یا آنچنان هزینه‌ها را کاهش دهد که با درآمدها موازنه پیدا کند. طرح‌های عوام‌فریبی مجموعه‌ای از ایده‌های متناقض است. هم درآمدها را کم می‌کند و هم هزینه‌ها را زیاد و به تبعات افزایش شکاف مزبور هم بی‌توجه است.

این طرح‌ها، هم تولید را محدود می‌کند و هم قیمت‌ها را کم  و در عین حال دستمزدها و نقدینگی را زیاد می‌کند!! مشکلات اقتصادی مثل آن بیماری است که چندین بیماری دارد و هر دارویی که به او بدهید اگر یک درد او را خوب کند، درد دیگرش را تشدید می‌کند. پزشک باید میان این دو درد، درمان یکی را بر دیگری ترجیح دهد. بنابراین انتظار می‌رود که صاحبان بسته‌های اقتصادی به این نکات توجه کنند. فراموش نکنیم یک بار در دوره ریاست جمهوری پیشین چوب این نوع عوام‌درمانی را در اقتصاد و سایر حوزه‌ها خورده‌ایم. همان یک بار تاریخ ایران را بس است.

نکته دیگری که کمتر به آن توجه می‌شود قوام و قدرت اقتصادی ایران است. به طور قطع مشکلات اقتصادی فراوان است ولی اگر توجه کنیم تمامی زیرساخت‌های اقتصادی در حد مطلوب در حال خدمت‌دهی هستند. مخابرات و ارتباطات، برق، آب، امنیت، حمل و نقل، انرژی و سوخت و گاز، و نیز غذا در کشوری که چند سال تحت شدیدترین تحریم‌هاست، در حد استانداردهای قابل قبولی عرضه می‌شود. همچنین می‌دانیم که رکن اساسی توسعه اقتصادی، وجود زیرساخت‌های اقتصادی قوی و کارآمد است. اتفاقاً مهم‌ترین وظیفه دولت‌ها سرمایه‌گذاری در این زمینه‌هاست و در این سال‌ها نیز همه این زیرساخت‌ها از حیث ارائه خدمات گسترش و بهبودی نسبی یافته‌اند. مشکل اساسی در محیطی است که اجازه نمی‌دهد نیروهای غیردولتی یعنی بخش خصوصی وارد میدان شوند و سایر حوزه‌های اقتصادی را متحول کنند و از زیرساخت‌های موجود استفاده نمایند. فراموش نکنیم که در وضعیتی که بیماری سهمگین کرونا امده است و خسارت های اقتصادی زیادی زیر به جای گذاشته است ،و در کنار آن این حد از تحریم‌های شدید می‌توانست هر اقتصادی را به زانو در آورد و اگر همچنان شاهد آن هستیم که گردش امور بویژه در زیرساخت‌ها قابل قبول است ناشی از حضور و برنامه‌ریزی و فعالیت دولت به عنوان متولی اصلی زیرساختی است.

  • نویسنده :
  • منبع :