خطرات اظهارت امام جمعه پردیسان قم

او گفته است: «شورای نگهبان، یک رییس‌جمهور انقلابی شناسایی کند نمی‌خواهیم ۱۰ نفر بیایند. لاریجانی و جلیلی و جهانگیری نمی‌خواهیم. دو نفر بیایند. اینجا مردم سالاری دینی است، دمکراسی غربی که نیست. یک جوان انقلابی را شناسایی کند. ما رئیس جمهوری که خودش ایدئولوژی دارد نمی‌خواهیم، ما کارگزار می‌خواهیم تحت فرمان امام خامنه‌ای...»

اظهارات امام جمعه پردیسان بار دیگر جریانی را نمود بخشید که در میان دو گانه جمهوریت و اسلامیت نظام بر اسلامیت تأکید دارد و جمهوریت نظام را به سود اسلامیت، نفی می‌کند.

 

محمدصادق جوادی حصار فعال سیاسی اصلاح‌طلب در گفتگو با فرارو درباره اظهارات امام جمعه پردیسان گفت: از مدت‌ها قبل نگاهی در کشور وجود داشته که معتقد است کشور را باید به صورت ولایی اداره کنیم. به درست و غلط آن کار نداریم مدیریت ولایی از منظر صاحبان این نظریه از جمله آقای مصباح یزدی که تئوریسین این نگاه است بدین معناست که ولی‌فقیه مایه مشروعیت و قوام نظام است و کارگزاران نظام باید کارگزار ولی‌فقیه باشند.

وی افزود: مردم در این منظومه جایگاه خاصی ندارند. نظر مردم هم جایگاه ویژه‌ای ندارد. از نظر آنها بهترین مردم کسی است که نظر فقهی فقها را دنبال کند و در حوزه‌های حکومتی نظر ولی‌فقیه را پیگیر باشد. از این رو، بخش زیادی از این آقایان معتقدند که مشکلات موجود کشور ناشی از این است که نگاه‌های متفاوت در حوزه‌های مدیریتی باعث اختلال در امور شده و بهترین روش برای حل مشکلات و معضلات کشور آن است که ما هیچ صاحب‌نظر و صاحب عقیده‌ای را بر هیچ کاری نگماریم الا این‌که آن فرد تابع محض نظریات ولی‌فقیه باشد و شورای نگهبان موظف است افرادی را تایید کند که این مختصات را داشته باشند تا در حوزه مدیریت اجرایی روسای جمهوری خودشان دارای طرح و نظر و ایده نباشند اگر هم باشند آن طرح و نظر به تأیید مردم نرسیده باشد بلکه رئیس جمهور بیاید و بگوید من با این طرح و برنامه که خدمت رهبری دادم و ایشان پذیرفته‌اند حاضرم که مجری منویات رهبری باشم.

جوادی‌حصار اظهار کرد: این در حالی است که در قانون اساسی جمهوری اسلامی وظایفی که برای رهبری تعیین‌شده مشخص است. نقش رهبری، سیاست‌گذاری‌های کلان کشور، فرماندهی قوای مسلح و هماهنگی بین قوا برعهده ایشان است اما این‌که رئیس قوه مقننه، مجریه و قضاییه و بویژه مجریه که مستقیماً با رأی مردم انتخاب می شود، هیچ رای و طرح و برنامه‌ای نداشته باشد بلکه فقط به‌عنوان معاون اجرایی رهبری بخواهد در حوزه ریاست جمهوری کار کند اولین نتایجش نقض صریح قانون اساسی است.

او اضافه کرد: چون در قانون اساسی آمده است که مردم باید از میان رجال مملکتی، فردی را به‌عنوان رئیس‌جمهور با رأی مستقیم خودشان انتخاب کنند. عملیاتی شدن رای این گروه، یعنی این‌که مردم از عرصه تصمیم گیری کاملا خارج گشته و یک رکن اصلی جمهوری اسلامی یعنی جمهوریت تعطیل بشود. این نگاه اگر روزی بخواهد نگاه غالب شده و بخواهند با این نگاه کشور را اداره کنند باید گفت متأسفانه تلاش آنها در جهت اضمحلال اصلی ترین پشتوانه جمهوری اسلامی خواهد شد.

وی افزود: من معتقدم نه شخص رهبری این نگاه را دارد و نه علمای بزرگ و فقهای برجسته کشور اجازه چنین کاری را خواهند داد و نه مردم اجازه خواهند داد چنین اتفاقی بیفتد چون بالاخره یک اصل حیاتی در جمهوری اسلامی پایه بقیه اصول است و آن اینکه که نظام باید در خدمت مردم و منویات مردم آنها باشد. این طور نیست که عده‌ای تصور کنند هر چه آن‌ها گفتند و تصویب کردند مردم از آن تبعیت خواهند کرد. قطعاً چنین نخواهد بود. اگر چنین اتفاقی بیفتد همان پانزده بیست درصدی که در انتخابات قبلی در تهران رای دادند هم پای صندوق رای نخواهند آمد و این یک افتضاح بزرگ برای صاحبان چنین نظریاتی خواهد بود.

این فعال سیاسی بیان کرد: درواقع چنین نظریاتی با قانون اساسی نمی‌خواند و موجب کاهش بیش از پیش مشارکت می‌شود یعنی عملا به حذف مشارکت ختم خواهد شد. این یک نظریه منحط و قرون وسطایی است ملت ایران به این نظریات رای نخواهد داد.

او ادامه داد: سرمایه اصلی نظام جمهوری اسلامی نه موشک، نه اتم و نه انرژی هسته‌ای، نه هواپیما و نه لجستیک نظامی است. سرمایه اصلی جمهوری اسلامی، مردم و اعتقاد مردم به ماندگاری نظام است. این حرف‌ها، سرمایه اصلی جمهوری اسلامی را از بین می‌برد. کسانی که چنین حرف‌هایی را می‌زنند اگر دوست باشند دوستان دانایی نیستند و دارند به نفع دشمن سخن می گویند. دشمن هم جز نابودی جمهوری اسلامی نمی‌خواهد. این‌ها سر شاخه نشسته‌ و بن شاخه را می‌برند. خودشان سقوط آزاد خواهند کرد.