19 دی: ۲۶ مردادماه سالروز ورود اولین آزادگانی است که پس از سال‌ها دوری از وطن به میهن اسلامی بازگشتند سال‌هایی که همراه با خاطرات تلخ و شیرین است.

مردادماه یادآور روزهایی پایان چشم انتظاری است، پایانی بر سال‌ها اسارت و شکنجه، سال‌هایی که غیور مردان این سرزمین برای حفظ آب و خاک عازم جبهه‌ها شدند و «جنگ جنگ تا پیروزی» اولین شعار آنها در ادامه راه شد، عده‌ای در این راه به شهادت رسیدند و عده‌ای دیگر تن را به اسارت عزتمندانه هدیه دادند و بعد از سال‌ها دوری از وطن در ۲۶ مردادماه بعد از سال‌ها و ماه‌ها و روزها خاک وطن را در چشمانشان قاب گرفتند.

چه سخت بود سال‌هایی که اسارت جانشان را در برگرفته بود اما امید تنها روزنه آنها برای دیدن روشنایی آزادی بود.

حسن مولائی راد یکی از این آزادگان است که بعد از هشت سال و یک ماه اسارت در ۲۶ مردادماه ۱۳۶۸ به میهن اسلامی بازگشته است.

 این آزاده از خاطرات دوران اسارت می‌گوید هنگامی که تلخ‌ترین اتفاق آن زمان برایشان پخش شدن خبر رحلت امام خمینی(ره) بوده است، امامی که به گفته مولائی امید دیدار دوباره وی را در دلشان می‌پروراندند و بعد از شنیدن این خبر فشار بعثی برای شکستن روحیه آن‌ها بیشتر شده است.

تظاهرات و اعتصاب در زندان‌های عراق

وی در ادامه خاطراتش از تظاهراتی می‌گوید که منجر به شهادت ۶ نفر از اسرا شد. وی خاطره آن روز را این‌گونه بیان می‌کند: در زندان پیچیده بود که حجت الاسلام ابوترابی و محمد جواد تندگویان در زندان‌های عراق در حال شکنجه شدن هستند، ما برای حمایت از آن‌ها دست به تظاهرات و اعتصاب غذا زدیم.

مولائی در ادامه می‌گوید: بعثی‌ها ما را تهدید به کتک و شکنجه می‌کردند و بالاخره یک روز به جمعیت ما حمله کرده و با ما درگیر شدند و در بعد از شکنجه و کتک ۶ نفر از اسرا را به شهادت رساندند.

وی در ادامه از آن روزها این‌گونه یاد می‌کند که ۳۶ نفر از افرادی که در تظاهرات حضور داشتند را نیز سه ماه زندانی کردند، زندانی با اعمال شاقه و البته سه ماهی که تنها قوت آنها یک وعده غذا بود و حق حمام رفتن نداشتند و اتاقی که آنها در آن بودند نیز گنجایش نداشتند و آنها مجبور بودند که نشسته بخوابند.

مولائی در ادامه از نوجوان ۱۰ ساله اسیری یاد می‌کند که به همراه پدرش در اسارت بود به گفته مولائی روزی یکی از فرماندهان بعثی به اردوگاه آنها آمده و از آن نوجوان می‌خواهد که اگر خواسته دارد بگوید تا برایش برآورده کند.

بعثی‌ها به جمعیت ما حمله کرده و با ما درگیر شدند و در بعد از شکنجه و کتک ۶ نفر از اسرا را به شهادت رساندند

البته این آزاده در سخنانش بر این موضوع تأکید می‌کند که فرمانده بعثی پیشنهاد آزادی را به نوجوان می‌دهد و او می‌گوید: هر زمان که سایر اسرا آزاد شوند من هم آزاد خواهم شد و در نهایت تنها درخواست این نوجوان از فرمانده بعثی یک جلد قرآن بود.

قرآنی که به گفته مولائی به دستشان هم رسید و مقدمه حفظ آیات آن برای سایر افراد اردوگاه شد و حسین مولائی نیز از افرادی بود که بی نصیب نماند و در دوران اسارت در حالی که تنها ۱۹ سال داشت و طعم اسارت را چشیده بود حافظ کل قرآن کریم شد.

معنویت انقلاب

رحمان آغازی نیز از دیگر اسرای جنگ تحمیلی است مردی که در ۱۶ سالگی طعم اسارت را چشید و این روزها استاد دانشگاه است و دفاع از پایان نامه دکترایش در حال حاضر دغدغه وی است.

آغازی که به سال‌های جنگ اشاره می‌کند زمانی که در خوزستان زندگی می‌کردند و فرار زنان و کودکان و مردان به شدت ذهن او را مشغول می‌کند به‌گونه‌ای که با سن کم و با دست‌کاری شناسنامه خود در پرتو احساس وظیفه راهی جبهه می‌شود و ۸ سال اسارت در اردوگاه‌ها را می‌چشد.

وی ترجیح می‌دهد در گفته‌هایش از روحیات به قول خودش بچه‌ها از دوران اسارت بگوید اینکه این روحیه از کجا آمده بود و آزادگان را سرفراز کرد.

این آزاده، انقلاب اسلامی را با معنویت همراه می‌داند که در رگ جوانان جوشش داشت و این معنویت با آن‌ها به جبهه‌ها رفت و از آنجا نیز در اردوگاه‌های بعثی مستمر بود.

وی از دعای توسل و زیارات و قرائت‌های قرآن دوران اسارت می‌گوید معنویتی که باعث می‌شد تا تکرار اذکار و دعا ذهن آنها را پر از نور و امید کند و این بدترین ضربه به عراقی‌ها بود.

آغازی از همدلی‌ها می‌گوید اینکه در اردوگاه‌ها هر فردی هر هنری که داشت سعی می‌کرد آنها را به دیگران آموزش دهد از کلاس‌های زبان عربی و انگلیسی و دیگر زبان‌هایی که به شکل مخفیانه برگزار می‌شد و بسیاری از اسرا بعد از پایان اسارت با حداقل یک زبان آشنایی پیدا می‌کردند.

همین امر نیز باعث شده بود تا رحمان آغازی بعد از پایان اسارت بتواند زبان انگلیسی خوبی داشته باشد که در ادامه راه تحصیل به وی کمک زیادی کرده و موجب شد تا وی مقاطع تحصیلی را پشت سر بگذارد و امروز عضو هیئت علمی دانشگاه باشد.

سال‌های اسارت امروز درس‌ها بزرگی برای همگان دارد، درس‌هایی که باید شنیده و آموزش داده شود.

  • نویسنده :
  • منبع : مهر