19 دی: ۱۷ ربیع الاول آمد تا گهواره تاریخ یک‌بار دیگر نوزادی را در بغل گیرد که قرار است خاتم فرستادگان الهی خطاب و عالم از وجودش غرق برکت و نور شود.

ربیع الاول پیام آور وحدت است؛ پیام آور برادری و برادری؛ اگر چنین نبود، اگر چنین نگاهی نبود، اسلام و قرآن نیز همچون تورات و انجیل فدای بازی تلخ تاریخ، یعنی تحریف می‌شد.

اگر محمد(ص) پیامش بر دل‌ها نشست، اگر پس از صدها سال پیامش همچنان جاری بر قلب‌ها و دل‌هاست و اگر بیش از گذشته اسلام دعوت کننده به حق و عدالت است، دلیلش را باید در بلند نظری، مهربانی، زیبایی بیان و اخلاق رسول الله(ص) جستجو کرد.

سیره نبوی چنان در دل و جان خاندان رسول و دوست داران و پیروانشان جاری بود که به برکت این سیره، تاریخ اسلام مملو است از حق گویی و عدالت جویی در کنار محبت و سازگاری. اینگونه است که هرکدام از اهل بیت با توجه با شرایط زمانی و مکانی خود شیوه‌ای خاص جهت رهبری جامعه و ولایت داشتند.

 

وحدت، مایه بقای جامعه و رسیدن به آرمان‌های ملی است

با شناخت سیره و روش پیامبر گرامی اسلام(ص) می‌توان جامعه را در مسیر صحیح حفظ کرد، در این خصوص علما و بزرگان مطالب بسیاری به رشته تحریر در آوردند تا مسلمانان بیش از پیش به اهمیت این موضوع پی ببرند.

آیت الله العظمی جوادی آملی در بخشی از کتاب «سیره رسول اکرم(ص) در قرآن» به بیان ویژگی‌ها و عظمت پیامبر گرامی اسلام و شاخصه‌های برتری رسول اکرم بر پیامبران پرداخته است که در این مجال به یکی از دیگر از آن خصیصه‌ها اشاره می‌شود که پیامبر گرامی اسلام، جز وحی نمی‌گوید. 

وی با بیان اینکه پیامبر گرامی اسلام، جز وحی نمی‌گوید، مرقوم داشته است: خصیصه دیگری که خدای سبحان، برای معرفی پیامبرش ذکر می‌کند این است که می‌فرماید: او حاملی است که کلام و سکوتش مظهر کلام و سکوت خداست، هر چه می‌گوید وحی است و هر آنچه با وحی دریافت نموده به مردم ابلاغ می‌کند، نه از وحی می‌کاهد و نه غیر از وحی چیزی می‌گوید: «وما ینطق عن الهوی ٭ إن هو إلّا وحی یوحی» آنچه را که به عنوان سنت و سیرت و گفتار دینی از او می‌شنوید، وحی است.

این استاد برجسته حوزه ادامه داده است: از این جمله معلوم می‌شود در قانونگذاری و مسائل مربوط به سعادت مردم، اگر چیزی وحی نبود هوی است و هوی به باطل منتهی خواهد شد. از تقابل بین وحی و هوی معلوم می‌شود که سخن، یا حقّ است و یا باطل؛ اگر حقّ شد برابر با وحی است و گرنه هوی و هوس؛ و چون گفته‌های نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم حقّ است پس آنچه را که در مسائل ارشادی و جهان بینی و هدایت بیان می‌دارد وحی است، بحث در باره جزئیات دنیایی نیست و این جمله، ناظر به مدعای اوّل، یعنی وحی بودن همه گفته‌های دینی آن حضرت است.

 

آیت الله جوادی آملی درباره اینکه پیامبر اسلام هر چه به عنوان وحی دریافت کرده به مردم ابلاغ نموده و چیزی را کتمان نکرده، اظهار داشت: در قرآن کریم آمده است: «و ما هو علی الغیب بضنین» یعنی پیامبر، وحی و غیب را، که عالی‌ترین کمالات انسانی است، به شما می‌رساند و در ابلاغ آن هرگز ضنّت و بخل روا نمی‌دارد. علومی را که فراگرفته به شما می‌آموزد، او معلم شماست که اگر توان یادگیری داشته باشید به درجات برتری نائل خواهید شد، پس پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله و سلم هر چه را یافت به شما گفت و هر چه به شما گفت وحی بود، او هم در اثبات، معصوم است و هم در سلب، منتها افراد باید در پرتو ارتقای فکری، آن‌ها را دریافت کرده بفهمند، این دو اصل نیز از یکدیگر جداست، یکی ناظر به امین بودن اوست که هرگز رسالت را ناقص نکرده، هرچه به او گفتیم ابلاغ می‌کند؛ و اصل دیگر ناظر به آن است که هر چه می‌گوید گفتار ماست، از خود چیزی بر وحی نمی‌افزاید.

وی در بخش دیگری از مطالب خود با بیان اینکه پیامبر اسلام در سنت و سیره مصونیت دارند، بیان کرده است: نزاهت در اثبات و سلب مخصوص گفتار ظاهری آن حضرت نیست و کریمه «وما ینطق عن الهوی» اختصاصی به لفظ و لسان ندارد بلکه مصونیت منطق، رفتار، سنت و سیره او را نیز می‌رساند.

فرضاً از این آیه نتوان این معنای وسیع و فراگیر را استنباط کرد، از آیه سوره انعام و سایر آیاتی که می‌گوید: پیغمبر جز از وحی تبعیت نمی‌کند، می‌توان به خوبی استظهار کرد: «إن أتّبع إلّا ما یوحی إلی» سیره رسول خدا چه در گفتار و رفتار وچه در املا، که کتاب تسبیبی است هیچ گاه بدون اذن وحی نیست و در ابلاغ وحی نیزهرگز ضنّت نمی‌ورزد. اگر می‌بینیم بعضی از دانشمندان معلوماتشان را کتمان می‌کنند برای آن است که از بند آز و طمع رهایی نیافته‌اند. بعضی، هنر یا صنعت را احتکار کرده راضی نمی‌شوند آن را به دیگران تعلیم دهند، این گروه در مسائل علمی ضنّت می‌ورزند، مانند ثروتمندی که گرفتار بخل شده از بخشش و انفاق مال به دیگران دریغ می‌ورزد.

  • نویسنده :
  • منبع :