19 دی: پذیرش امامت در زمان غیبت مهمترین اقدام امام حسن عسکری(ع) بود و ایشان مکتب فقاهت و ولایت فقیه را بنیانگذاری کردند.

هشتم ربیع الثانی سال 232 ه . ق، خورشید مدینه طلوع دیگرگونه‌ای داشت. خانه امام هادی علیه السلام غرق شادی و نور بود و فرشتگان برای طواف دور گهواره امام حسن عسکری علیه السلام صف کشیده بودند. آن امام والامقام، پس از پدربزرگوارش، در 22 سالگی به امامت رسید و پس از شش سال امامت، در 28 سالگی شربت شهادت نوشید. در این مقاله به جنبه هایی از زندگی ایشان می پردازیم.

مادر امام حسن عسکری علیه السلام حُدَیث، حُدَیثه، سوسن و به قولی سلیل نام داشت. او از زنان پرهیزکار روزگار و دارای عالی ترین فضیلت ها بود. در روایت آمده است که وقتی مادر امام حسن عسکری علیه السلام نزد امام هادی علیه السلام آمد، ایشان فرمود: «سلیل، از آفت ها، پلیدی ها و ناپاکی ها محفوظ است.» سپس رو به او کرد و ادامه داد: «به همین زودی، خداوند حجت خود را به تو عطا می کند».

امام پس از امام هادی علیه السلام، فرزندش ابومحمد حسن عسکری علیه السلام است. او از نظر دانش، زهد، خرد، عصمت، شجاعت، اخلاق و کرامت، سرآمد عصر خویش بود. در روایت آمده است که امام هادی علیه السلام فرمود: «پسرم، ابومحمد از نظر فطرت، خیرخواه ترین افراد خاندان پیامبر و از نظر محبت و برهان، معتبرترین آنهاست. او جانشین من است».

دوران زندگانی

امام حسن عسکری علیه السلام کودکی خود را در مدینه گذراند. ایشان در سال 235 ه . ق که چهارساله بود، با پدر بزرگوارش به سکونت در سامرا مجبور شد و حدود نوزده سال با پدر خویش در این شهر ساکن بود. پس از شهادت پدر، به مدت شش سال امامت کرد و در این مدت به علت سخت گیری بیش از حد عباسیان، با تقیه بسیار رفتار می کرد و جز یاران نزدیک، کسی را برای ملاقات نمی پذیرفت.

یک سال و چند ماه از امامت امام حسن عسکری علیه السلام در زمان خلافت متوکل عباسی سپری شد. پس از او مُهتدی به تخت خلافت نشست. او آن حضرت را به زندان انداخت و حتی قصد کشتن امام را داشت که خداوند به او مهلت چنین کاری را نداد.

یکی از یاران ایشان می گوید: من با امام حسن عسکری علیه السلام در زندان مهتدی عباسی بودم. روزی آن حضرت به من فرمود که این ستم کار امشب از دنیا می رود و شخص دیگری خلیفه می شود. صبح روز بعد، خبر کشته شدن مهتدی عباسی در همه جا منتشر شد.

در زندان معتمد

پس از مرگ مهتدی، پسرعمویش معتمد خلیفه شد. ستم او به امام حسن عسکری علیه السلام بیش از ستمگران پیشین بود. او بارها امام را به زندان انداخت و به دست خشن ترین زندان بانان سپرد تا ایشان را به بدترین صورت شکنجه کنند. برای نمونه، در روایات آمده است که نحریر، خادم مخصوص خلیفه، برای آزار دادن امام حسن عسکری علیه السلام ، او را میان درندگان انداخت. آنان مطمئن بودند که با این کار، حضرت کشته خواهد شد، ولی با کمال شگفتی دیدند ایشان میان درندگان به نماز ایستاده است و آنها نیز فروتنانه به دور حضرت حلقه زده اند.

 

دو وظیفه حساس

امام حسن عسکری علیه السلام افزون بر مسئولیت هدایت و ارشاد مردمان و بیان احکام راستین اسلام، دو وظیفه حساس دیگر نیز بر عهده داشت: یکی، آماده ساختن شیعیان برای زمان غیبت و دیگری، معرفی فرزند خویش به عنوان آخرین امام و مهدی موعود. با وجود خفقان شدید در سامرا و تلاش های جاسوسان خلیفه، امام حسن عسکری علیه السلام به بهترین صورت ممکن این دو کار را انجام داد. ارتباط با شیعیان جهان اسلام از سوی دستگاه پنهانی وکیلان صورت می گرفت و ایشان از هر فرصتی برای خبر دادن درباره جانشین خویش به شیعیان استفاده می کرد.

برای نمونه، در روایتی آمده است که روزی امام حسن عسکری علیه السلام چهل نفر از شیعیان مورد اعتماد خود را جمع کرد و مهدی موعود را به آنان نشان داد و فرمود: «این امام شما پس از من است. از او اطاعت کنید و پس از من دچار اختلاف نشوید که هلاک خواهید شد».

تفسیر امام حسن عسکری علیه السلام

امام حسن عسکری علیه السلام کتاب ها و رساله های گوناگونی برای استفاده شیعیان نوشته است. از جمله کتاب های آن حضرت، تفسیر معروفی است که بخش زیادی از آن را علامه مجلسی در بحارالانوار آورده است. این تفسیر، املای امام به دو نفر از یاران، به نام های یوسف بن محمد و علی بن محمد استرآبادی است که برای دانش آموزی نزد ایشان می رفتند. آن حضرت ابتدا احادیثی را در مورد فضیلت قرآن و اهل قرآن بیان کرده و سپس آیات را به صورتی بسیار زیبا تفسیر فرموده است. این کار، هفت سال طول کشید.

حمد بن عبیدالله بن خاقان، چنان که خواهد آمد، درباره امام حسن عسکری(ع) گفته است: در سر من رأی، هیچ یک از علویان را ندیدم و نشناختم که بمانند حسن بن علی بن محمد بن رضا(ع) باشد و در آرامش و وقار و پارسایی و نجابت و بزرگواری در نزد خاندانش و سلطان و تمام بنی هاشم نام کسی را بهتر از او نشنیدم.

آنان وی را بر سالخوردگان خود مقدم می داشتند و نیز همواره بر امیران و وزیران و نویسندگان مردم عامی و معمولی مقدم داشته می‌شد. از هیچ یک از بنی هاشم و نیز امیران و نویسندگان و قاضیان و فقیهان و سایر مردمان درباره وی نپرسیدم جز آن که پی بردم آن حضرت در نزد مردم در غایت تجلیل و تعظیم و در جایگاهی والا قرار دارد و همه درباره او به نیکی یاد می کنند و او را بر اهل بیت و مشایخش مقدم می دارند. هیچ کس از دوستان و دشمنان آن حضرت را ندیدم جز آن که به نیکویی درباره آن حضرت سخن می گفتند و او را می ستودند.

همچنین پدر احمد بن عبیدالله در این باره گوید: اگر خلافت از خاندان بنی عباس بیرون شود هیچ کس از بنی هاشم را سزاوار خلافت نیست مگر حسن عسکری(ع) . زیرا او با فضل و دانش و پارسایی و خویشتن داری و زهد و عبادت و اخلاق پسندیده و نیکوییهایش استحقاق تصدی مقام خلافت را داراست.

  • نویسنده :
  • منبع : پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه