کاظم غریب آبادی با ارسال نامهای به «رافائل گروسی» مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ضمن هشدار درخصوص پیامدهای منفی برنامه توسعه تسلیحات هستهای رژیم صهیونیستی اسرائیل، خواستار ایفای مسئولیت جدی آژانس در رسیدگی به این نگرانی منطقهای و بینالمللی شد و از کشورهای عضو معاهده عدم اشاعه سلاحهای هستهای نیز خواست تا به این موضوع در شورای حکام و کنفرانس عمومی آژانس رسیدگی کنند.
در این نامه آمده است: از آنجا که همه به جز رژیم اسرائیل در منطقه خاورمیانه عضو معاهده عدم اشاعه سلاحهای هستهای (NPT) هستند و متعهد شدهاند که پادمانهای جامع آژانس را بپذیرند، توسعه یک برنامه پنهانی سلاحهای هستهای توسط رژیم اسرائیل، یک تهدید جدی مداوم نه تنها برای امنیت و ثبات منطقه و جهان، بلکه همچنین برای اثربخشی و کارآیی معاهده NPT و رژیم پادمان آژانس است.
در نامه غریب آبادی آمده است: موضوع «قابلیتهای هستهای اسرائیل و تهدیدهای مرتبط با آن» دهههاست که در دستورکار مجمع عمومی سازمان ملل متحد و آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار دارد و قطعنامههای بسیاری در این مجامع در این خصوص به تصویب رسیده است. متأسفانه، علیرغم تمامی این تلاشها، رژیم اسرائیل با بی توجهی به معاهده عدم اشاعه، خودداری از پیوستن به معاهده و امتناع از قرار دادن تمامی تأسیسات و فعالیتهای هستهای خود تحت پادمانهای جامع آژانس، جامعه بینالمللی را نادیده میگیرد.
این نامه میافزاید: از قضا، رژیم اسرائیل اکنون حتی در مقایسه با پنج کشور دارای سلاح هستهای از مزایای ترجیحی بیشتری برخوردار است، چرا که آن کشورها عضو NPT هستند و تعهدات متعددی به ویژه تحت مواد یک و شش معاهده دارند، در حالی که اسرائیل با بیرون ماندن از این معاهده، از هرگونه تعهدی تحت معاهده آزاد است و از تمامی مزایای اساسنامه آژانس نیز برخوردار میباشد.
در این نامه آمده است: این یک تناقض آشکار است که یک غیر عضو ان.پی.تی، به دلیل عضویت در آژانس از حقوق و مزایای کامل برخوردار است و در حالی که خود را از هرگونه مسئولیتی بَری میداند، در تمام رایزنیها و جلسات آژانس درخصوص اعضای معاهده نیز شرکت میکند. این، یک قصور بسیار جدی در کار آژانس است که باید به طور مناسبی مورد رسیدگی قرار گیرد.
غریب آبادی عنوان کرده است: در حالی که یکی از سه ستون معاهده، عدم اشاعه سلاحهای هستهای به فراتر از پنج کشور دارنده است، اما متأسفانه آژانس و ان.پی.تی در خصوص عدم اشاعه موفق نبودند. از آنجا که اشاعه این قبیل سلاح ها از پنج به ۹ دارنده در میان آنهایی رخ داده است که یا عضو ان.پی.تی نبوده و یا از آن خارج شدهاند، ریشه اصلی این اشاعه را بایستی در غیر اعضای معاهده جستجو کرد. در چنین وضعیتی، عضویت در معاهده عدم اشاعه و اجرای کامل پادمانهای آژانس، در مقایسه با آنانی که عضو این معاهده نیستند، چه مزیتی دارد؟ چگونه جامعه بینالمللی میتواند آژانس را به عنوان یک شریک جدی، حرفهای و بی طرف ببیند، در حالی که اجرای رژیم پادمانی جامع را برای تمامی اعضای خود به طور یکسان و عادلانه پیگیری نمیکند.
وی خاطرنشان کرده است: آیا ادامه سکوت درباره برنامه هستهای اسرائیل و سیاست عدم اقدام در این رابطه، پیام منفی به اعضای معاهده عدم اشاعه نمیفرستد که عضویت در معاهده برابر است با پذیرش قوی ترین نظارتها و راستی آزمایی، در حالی که بیرون ماندن از معاهده به معنای رهایی از هرگونه تعهد و انتقاد و حتی دریافت پاداش میباشد؟!
در این نامه آمده است: منطق حرفهای، مستلزم این است که آژانس تدابیری را به منظور اجرای پادمانها در کل خاورمیانه اتخاذ کند و به دولتهای عضو، ارزیابی مستقل و بی طرفانهای را ارائه کرده و در مورد اینکه چه کسی، چگونه، چرا و تا چه حد کار حرفهای آژانس در این راستا را مختل میکند، گزارش دهد.
وی خاطرنشان کرده است: مدیرکل آژانس نقش فوری و مهمی در این زمینه بر عهده دارد و باید به طور صریح و قاطع از رژیم اسرائیل بخواهد تا فورا و بدون هیچ قید و شرطی به عنوان یک غیر دارنده سلاح هستهای به ان.پی.تی بپیوندد و تمام مواد و تاسیسات هستهای خود را تحت پادمانهای جامع آژانس قرار دهد.
- نویسنده :
- منبع : ایلنا