حجت الاسلام و المسلمین سیدحسن خمینی گفت و گوی بین نسلی با عنوان«آرمان های امام خمینی و جوانان امروز» به صورت مجازی با جوانان سراسر کشور برگزار شد، گفت: ما حدود 20 میلیون نفر جوان در کشور داریم؛ همه نمی توانند مدیر شوند. اول انقلاب هم این طور نبود. می گویند همه وزیران، استانداران و فرماندهان سپاه جوان بودند. همه اینها چه بخشی یا چه درصدی از جوانان کشور بودند. آیا با 20 هزار نفر مدیر جوان مشکل همه جوانان کشور حل می شود؟! آن وقت به جوانان بها داده ایم؟! بخش زیادی از نیروهایی که هستند هم هنوز به سن بازنشستگی نرسیده اند؛ اینها پدران همین جوانان هستند و اگر گنار بروند خانواده آنها به مشکل می خورد.
یادگار امام تأکید کرد: آیا اینکه کمونیست ها دنبال انقلاب کارگری بودند، یعنی می خواستند کارگرها رئیس شوند؟! مگر چقدر کارگرها می توانند رئیس شوند؟ ضمن اینکه کارگری که رئیس شد، دیگر کارگر نیست! یک عده هم می گفتند ما دنبال حکومت کشاورزان هستیم. کشوری مثل چین که 700 میلیون نفر کشاورز دارد که نمی تواند 700 میلیون رئیس جمهور داشته باشد! یا اینکه می گویند به زنان بها بدهیم. 30 درصد زنان وارد مدیریت شده اند و بالا آمده اند؛ بقیه زنان چه می شوند؟ این گونه نشود که تلقی شود شعار جوان سکوی پرش تعدادی از جوانان و یا شعار زنان سکوی پرش بخش بسیار کوچکی از زنان است.
وی افزود: وقتی ما می گوییم حکومت کارگری، یعنی حکومتی که به دنبال آرمان کارگران است. وقتی می گوییم حکومت دینداران، یعنی حکومتی که به دنبال تحقق اهداف دینداران است. وقتی می گوییم حکومت جوانان، یعنی حکومتی که به دنبال آرمان و اهداف جوانان است. مشکلات جوانان و پیرها و میانسالان را هر حکومتی باید حل کند. هر حکومت -جوان یا پیر- باید برای جوانان شغل درست کند. اینها ربطی به حکومت جوانان ندارد. آرمان جوانان چیست که اگر حکومتی بازگوکننده آن بود، حکومت بها دهنده به جوانان است؟
سیدحسن خمینی اظهار داشت: اگر امام و انقلاب به جوانان بها داد برای این بود که آرمان جوانان در آستانه انقلاب چیزهایی بود که انقلاب پاسخ به آنها بود. البته مدیرانش هم جوان بودند اما علت اینکه این حکومت بها دهنده به جوانان بود این بود که امام بازگو کننده آرمان جوانان در آستانه انقلاب بود. آن آرمان نفی استبداد، سلطنت و استعمار بود و عدالت اجتماعی، آزادی و جمهوری بود. امروز آرمان جوانان ما چیست که اگر فردا قرار شد کسی حکومت جوانان و یا بها دهنده به جوانان را در دست بگیرد بتوانیم بگوییم او دارد این آرمان ها را نمایندگی می کند؟
وی ادامه داد: ممکن است این بار حوزه آزادی از آزادی سیاسی به بعضی از آزادی های اجتماعی یا فرهنگی منتقل شده باشد. حتما یکی از معیارها عدالت است؛ اما کدام سطح از عدالت؟ عدالت اقتصادی یا علاوه بر آن عدالت سیاسی، جنسیتی، قومیتی، فرهنگی و عدالت در به دست آوردن فرصت ها است. البته یکی از این به دست آوردن فرصت ها، موقعیت اجتماعی و مدیریتی است. اگر جایگاهی پیدا شد و همه با هم در معرض او قرار گرفتند، اولویت گذاشتن ظلم است. حقوق زنان به معنای نفی حقوق مردان نیست. حقوق جوانان هم به معنای نفی حقوق میانسالان نیست.
یادگار امام با اشاره به اینکه می گویند به جوانان بها نمی دهند، تأکید کرد: این موضوع فقط در این است که موقعیت های مدیریتی نیست؟! مدیریت های استخدامی که برای جوانان است؛ چون میانسالان که استخدام نمی شوند و حتی هیأت علمی دانشگاه ها هم جوانان می روند. آیا تنزل داستان نیست که فقط 40 هزار مدیر میانی را ببینیم؟! بقیه جوانان چه می شوند؟ حکومت باید به آرمان ها توجه کند. باید به این نکته توجه کنیم که وقتی نیازهای درجه دو پر رنگ شود، بعضا انسان از نیازهای درجه یک غافل می شود.
وی تصریح کرد: نیازهای درجه یک حقوق اولیه زندگی یعنی معیشت، پوشاک و خانواده است و معمولا تا اینها تأمین نشود ذهن کسی به سراغ نیازهای درجه دو نمی رود. بحث را به اینکه توجه به جوانان در تسخیل وام ازدواج است، تنزل ندهیم. این کار، جوان و پیر ندارد و هر حکومتی باید آن را انجام دهد؛ خواه مدیر آن میانسال، پیر و یا جوان باشد.
سیدحسن خمینی با تأکید بر اینکه بها دادن به جوان به معنای توجه کردن به آرمان ها است، گفت: بعضی از آرمان های جوان و میانسال ممکن است به تضاد برسند و گسست نسلی پیدا می شود. ممکن است نسلی برای اموری ارزش قائل باشد و هنجار و ضد او را ناهنجاری بداند. آن وقت در نسل بعد با این مواجه می شوید که آنها برعکس شما فکر می کنند. سنت های یک جامعه دست خوش هجمه جوانان می شود آن وقت نسل قبل نسبت به اینها به شدت احساس درد می کند و فکر می کند یافته های ارزشی او دارد از بین می رود.
وی یادآور شد: اینکه در جامعه ما احساس می شود که خانواده ها کم یا زیاد از جوانانشان مضطرب هستند در دهه های 60، 70 و 80 میلادی در غرب یک بحران است و معمولا هم از مسائل اخلاقی شروع می شود. چون پر رنگ ترین درد، هنجار یا ارزش یک جامعه مسائل اخلاقی آن است. نوع پوشش، روابط زن و مرد و روابط بزرگ و کوچک است. اگر ما امروز این گسست را در اثر فضای رسانه احساس می کنیم، این فضا در غرب حدود 30 سال پیش لمس شده است. اما در غرب به شکل شکاف فرهنگی و اجتماعی با نسل قبل شکل می گیرد.
یادگار امام با بیان اینکه بخش زیادی از ارزش های ما دینی است و بخشی دینی نیست، افزود: بسیاری از بحث هایی که در باب حقوق زنان مطرح شد قابل انطباق با دین بود. بحث عنصر «رأی» به معنای پذیرش مشروعیت اکثریت است. توجه کنید که رأی با مفهوم «بیعت» در زمان صدر اسلام متفاوت است. این امر یک اتفاق خیلی بزرگ است که هنوز کسی آن را باز نکرده تا ببیند در فقه ما چه اتفاقی افتاد که عنصر رأی پذیرفته می شود. در شورای نگهبان که شش نفر هستند، اگر چهار نفر رأی بدهند مشروع می شود. کجا رأی اکثریت در مشروعیت بخشی به یک فتوا موثر بوده است؟! سخن «میزان رأی ملت است» نیز امری بی سابقه است.
وی اظهار داشت: وقتی می گوییم امام جوانانه فکر می کرد یعنی امام با ارزش های جوانان همدلی کرد و آنها را پذیرفت، نمایندگی و رهبری کرد. در حالی که یک شخصیت بسیار مؤثر دینی بود. یعنی آنها را از افق دین بیرون نبرد و آنها را در درون دین ترسیم و اجتهاد کرد. به این جهت امام رهبر جوانان و انقلاب جوانانه است. البته اینکه مدیران انقلاب هم جوان بودند امر مسلّمی است ولی به نظر من این نیست که انقلاب را جوانانه و بها دهنده به جوانان کرده؛ توجه به بحث آرمان های جوان است.
سیدحسن خمینی افزود: آستانه انقلاب آرمان ها چه بود؟ اگر همان آرمان ها است، آیا آن را نمایندگی می کنیم؟ اگر بخشی از آرمان ها عوض شده، نمایندگی می کنیم یا نه؟ واقعا جوانان ما یک آرمان دارند و یا هر کدام از آنها یک چیز می گویند؟
وی تأکید کرد: انقلاب یک کل به هم پیوسته است و علت اینکه می توانست تأثیر بگذارد هم این بود که همه اجزای او با هم کار می کرد. یک ماشین زمانی می تواند شما را به مقصد برساند که هم چرخ و هم فرمان و هم شیشیه داشته باشد و بدون چرخ راه نمی رود. در کاریکاتور تناسب ها به هم می ریزد و بعضی وقت ها اصلا طرح اصلی گم می شود. جوان در جریان انقلاب حضور داشت، ولی فقط جوان نبود که مشکل را حل کرد؛ دین بود اما به تنهایی نبود. حتما مبارزه با استکبار بود ولی در کنار آن عدالت هم بود که مردم را به حرکت وادار می کرد. اگر در دهان سلمان رشدی زدند که باید هم می زدند و الآن هم باید زد، از طرف دیگر اسلام مرفهین بی درد و تحجرستیزی هم بود. شما نمی توانید یک بخش آن را بگیرید و بعد بگویید همان است و چرا کارکردش را از دست داده است.
یادگار امام ادامه داد: هویت انقلاب «شامله» بود؛ یعنی همه را با هم داشت. نمی خواهم الآن بگویم چه کسی مقصر است. همت کنید و کار درست کنید و حالا زید و عمروا ندارد و درد را دوا نمی کند. تاریخ را باید خواند نه برای اینکه آدم ها را به محکمه برد؛ تاریخ را باید خواند برای اینکه اشتباهات را دوباره تکرار نکرد. شاید ما هم بودیم همین اشتباهات را می کردیم و شاید هم کرده ایم.
وی اظهار داشت: معنای رفع گسست نسلی این نیست که نسل امروز هر آنچه قبلی ها انجام داده اند را بگوید درست است. رفع گسست نسلی به این است که شما از اشتباهات گذشته درس بگیرید و دوباره تکرار نکنید. جامعه و نسلی که بخواهد هرچه در گذشته اتفاق افتاده را دوباره تجربه کند در دایره خودگردانی می گردد. به خوبی های گذشته احترام بگذارید و بدی های آنها را هم تجربه آینده کنید. مرحوم آقای باستانی پاریزی می گوید بزرگترین درس تاریخ این است که متأسفانه کسی از تاریخ درس نمی گیرد.
سیدحسن خمینی گفت: اگر کسی فکر کند یک تنه می تواند همه مشکلات را حل کند و یا نسلی فکر کند اگر ما بر سر کار بیاییم همه جا را گلستان می کنیم، نیست. اگر دیدید جهت حرکت درست و سرعت متناسب است، بپذیرید. اینکه ما فکر کنیم همه کارها را می توانیم انجام بدهیم، ان شاء الله مصلح کلّ می آید و همه کارها را حل می کند. ما هم به اندازه وسعمان حرکت می کنیم.
- نویسنده :
- منبع : جماران