19 دی: بررسی‌ ها نشان می‌دهد که نه تنها نحوه برنامه ریزی و اجرای مناظره‌ های سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایراداتی اساسی داشتند که پرسش های مطرح شده در این مناظره‌ ها نیز اغلب سو گیرانه و با هدف تخریب اقدامات دولت طرح شده بودند.
مناظره‌ های تلویزیونی نامزدهای سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران، در حالی برگزار شد که به نظر بسیاری از کارشناسان و صاحب‌نظران ایرادات بسیاری بر این مناظره‌ ها وارد بود. از یکسو متاسفانه برخی اتهام‌زنی‌ ها و بداخلاقی‌ ها در این مناظره‌ ها دیده شد و از سوی دیگر به نظر می‌رسید که برخی نامزدها تلاش داشتند تا از فرصت پیش آمده برای انتقاد به دولت استفاده کنند.
اما انتقاد اصلی به این مناظره‌ ها را می‌توان در ارتباط به ساختار طراحی سوالات و نحوه اجرای پرسش‌ ها و پاسخ‌ ها مربوط دانست. مساله ای که در مناظره‌ های دوره‌ های قبل دیده نشد و از همین رو بسیاری معتقدند که کیفیت اجرای این مناظره‌ ها نسبت به دوره‌ های قبل تا حد قابل توجهی تنزل پیدا کرده است. کاهش این کیفیت البته که باعث می‌شود بر نگرش و نحوه تصمیم‌ گیری مخاطبان نیز اثر بگذارد و نتواند به رای‌ دهندگان برای انتخاب نامزد شایسته کمک برساند.
اولین ایراد واضح در مناظره‌ها، جهت‌دار بودن پرسش‌ها بود. اغلب پرسش‌ ها با پیش‌ زمینه‌ و پیش‌ فرضی آغاز می‌شدند که به واقع نامزد را به سمت پاسخی خاص هدایت می‌کرد. جهت اصلی این پرسش‌ ها صد البته نگاهی انتقادی به عملکرد دولت بود و به وضوح می‌شد پرسش‌ های طرح شده را جانبدارانه دانست. بطور مثال مجری برنامه یکی از سوالات خود از یکی از نامزدهای  این انتخابات را اینگونه طرح می‌کند: «فاصله طبقاتی موجود که برگرفته از برخی سیاست‌های نادرست و ویژه خواری‌ها در برخی دولت‌ها بوده، موجب رنجش خاطر بسیاری از مردم خصوصاً طبقه ضعیف و متوسط شده است. با عنایت به ضرورت هم ذات پنداری مسوولان دولتی با اقشار کم درآمد و متوسط، اگر رییس‌جمهور شدید، آیا باز شاهد تشدید فاصله طبقاتی در دولت شما خواهیم بود؟ اگر نه چگونه؟». پیش فرض‌های نهفته در بطن این سوال به وضوح علیه دولت تنظیم شده‌اند. از یکسو سوال این پیش فرض غلط را ارایه می‌کند که گویی در ایران فاصله طبقاتی به صورت مداوم در حال افزایش است، اما هیچ توضیحی درباره نحوه محاسبه فاصله طبقاتی و تایید این پیش فرض ارایه نمی‌دهد. از سوی دیگر دوبار بر نقش دولت در افزایش فاصله طبقاتی تاکید کرده و نقش تمامی سایر دستگاه‌ها و نهادها در افزایش مفروض فاصله طبقاتی را ندید گرفته و به تاثیر تحولات خارجی به این مشکل هیچ اشاره‌ای نمی‌کند.
در سوال سوگیرانه دیگری که باز در همین دور مناظره از نامزد دیگری  پرسیده شد، با پیش فرض‌ های جانبدارانه دیگری مواجه می‌شویم. سوال مذکور آن است که: «طرح تحول سلامت یکی از مهمترین و پرهزینه‌ترین برنامه‌هایی بود که به نظر کارشناسان با وجود امید و انتظار ایجاد شده در جامعه، به عللی از جمله عدم تامین منابع مالی لازم برای آن عملاً به سیاستی ناپایدار تبدیل شد و از رسیدن به بخش قابل توجهی از اهداف خود ناکام ماند. برنامه شما برای توسعه کارآمد، عادلانه و پایدار نظام سلامت چیست؟». در این پرسش به یکی از مهمترین سیاست‌ها و برنامه‌های دولت مستقر اشاره و این سیاست به صورت کامل مورد نقد قرار گرفته است. مساله اصلی این است که گزاره پیش فرض گرفته شده در این پرسش با واقعیت تطابق ندارد. می‌توان این پرسش را مطرح کرد که بر چه مبنایی طرح نظام سلامت در این پرسش «سیاستی ناپایدار» و «ناکام» خوانده شده است؟ در عین حال باید این نکته را مطرح کرد که با حذف گزارش پیش‌فرض پرسش، عملاً پرسش بهتری ساخته می‌شد و تنها کافی بود که از یک نامزد درباره برنامه دولتی وی درباره سیاست‌های نامزد مذکور درباره نظام سلامت پرسشی طرح شود. این دو سوال تنها مشتی نمونه خروار پرسش‌هایی هستند که در بطن هر کدام نقدی سوءگیرانه و غیرمستند نسبت به عملکرد دولت نهفته شده بود و به نوعی نامزدها را به سمت پاسخ‌هایی مورد نظر هدایت می‌کرد.  
اما از ایرادات اساسی دیگر درباره پرسش‌های طرح شده در مناظره‌ ها می‌توان به آشفتگی طرح پرسش‌ ها اشاره کرد. تجربه‌ های جهانی مناظره نامزد ها نشان می‌دهد نحوه طرح پرسش‌ ها به صورت تصادفی، آشفته و بدون ارتباط با یکدیگر، روش درستی نیست. روش درست آن بود که سوالاتی کلی و مشابه از نامزدها پرسیده شود تا مخاطبان بتوانند نظر نامزدها را در مورد موضوعاتی مشخص با یکدیگر مقایسه کنند. در حالی که در این سه مناظره، چنین امکانی میسر نبود. اگرچه باید به این نکته اشاره کرد که در مناظره سوم، تا حدی وضعیت اصلاح شد و ضمن افزایش مدت زمان پاسخگویی به سوالات، زمانی برای ارایه برنامه‌ها از سوی نامزدها نیز ایجاد شد. 
همچنین جای طرح برخی موضوعات چالش برانگیز در این مناظره‌ها خالی بود. در حالی که به موضوعاتی همچون مسایل زیست محیطی، سیاست‌گذاری در حوزه هنر و مسایل جوانان کمتر پرداخته شد، به صورتی سوگیرانه مسایل سیاست خارجی و مسایل اقتصادی، پولی و بانکی برجسته شدند. باید این پرسش را مطرح کرد که کارشناسان صدا و سیما براساس چه منطقی پرسش‌ ها را دسته‌ بندی و مطرح کردند و طرح پرسش‌ های متعدد، سو گیرانه و آشفته چه نتیجه‌ای در بر داشت؟ در عین حال در طرح همین پرسش‌ها نیز تلاش شده بود به صورت پیش فرض گزاره‌هایی قبل از پرسش‌ها مطرح شود که اثر تحریم‌ها بر اقتصاد کشور را تا جای ممکن کمرنگ کرده و بیش از هر چیز مشکلات موجود کشور را تنها به گردن دولت بیاندازد. در حالی که نه تنها می‌توان به بحث درباره نقش سایر قوا در مشکلات موجود پرداخت که برخی نامزدهای مخالف دولت نیز در طی سال‌های اخیر مسئولیت‌هایی مهم در کشور داشته‌اند و بطور حتم به نقش سایر دستگاه‌ها در مشکلات موجود نیز آگاه بودند. 
اما انتقاد وارد دیگر به بحث‌ پرسش‌ها، فرصت اندک پاسخ، به پرسش‌هایی متعدد و متنوع بود. هر نامزد تنها ۴ دقیقه فرصت داشت به یک پرسش پیچیده، طولانی و جدی پاسخ دهد و در عین حال هیچ نامزدی نمی‌توانست از پاسخ به انتقادات سایر نامزدها امتناع کند. در نتیجه و در بسیاری از موارد، نامزدها با جای پاسخ به یک پرسش، تلاش داشتند تا به انتقادات طرح شده سایر نامزدها پاسخ دهند. مساله‌ای که فشار و استرس نامزد ها را بیشتر می‌کرد و در نتیجه رای‌دهندگان نمی‌توانستند شاهد بحثی متمرکز، منطقی، مفصل و عمیق در مورد موضوعات مختلف باشند. به نظر می‌رسد برنامه‌ سازان صدا و سیما با نحوه اجرای چنین مناظره‌ای که با انتقاد نامزد های انتخابات نیز مواجه شد، بیشتر در پی اهدافی همچون نقد دولت و حمایت از برخی رویکردهای سیاسی خاص بودند و در نتیجه واضح است که این نوع از مناظره هرگز نمی‌توان نظر رای‌دهندگان را جلب کرده یا کمکی برای تصمیم‌گیری نهایی آنان درباره انتخابات پیش‌رو باشد.

  • نویسنده :
  • منبع : ایرنا