سفارش شهید آیت الله بهشتی خطاب به طلاب و روحانیون در مدرسه فیضه قم حدود بیست روز بعد پیروزی انقلاب اسلامی: «به طلاب و فضلای حوزه هم به دنبال این بحث یک پیشنهاد دارم و آن پیشنهاد این است که به مردم ایران فرصت بدهید تا آگاهانه و آزادانه خود را برمبنای معیارهای اسلامی بسازند و این خودسازی را بر مردم ما تحمیل نکنید. آگاهی بدهید، زمینه سازی کنید برای رشد اسلام، ولی بر مردم هیچ چیز را تحمیل نکنید. انسان بالفطره خواهان آزادی است، می‌خواهد خودسازی داشته باشد، خودش، خودش را بسازد، اما بر خلاف دستور قرآن مبادا مسلمان بودن و مسلمان زیستن را بخواهید بر مردم تحمیل کنید که اگر تحمیل کردید آنها علیه این تحمیلتان طغیان خواهند کرد.

انسان عاشق آزادی است، می‌خواهد خودش به دست خود و با انتخاب خود، خود را بسازد، «اما شاکرا واما کفورا»؛ آنقدر پیغمبر اصرار داشت، پافشاری می‌کرد، زحمت می‌کشید، خودش را به رنج و تعب می‌انداخت که مردم را به راه خدا بیاورد. «افی انت تکره الناس حتی یکونوا مؤمنین» ای پیغمبر تو می‌خواهی مردم را وادار کنی، مجبور کنی که آن‌ها مؤمن باشند؟ اینکه راه پیغمبر نیست.

توصیه من به طلاب عزیز و به فضلای ارجمند این است که منادی حق باشید، دعوت کننده به حق باشید، آمر به معروف و ناهی از منکر با رعایت تمام معیارهای اسلامی‌اش باشید، اما مجبور کننده مردم در راه اسلام نباشید، چون آن مسلمانی ارزش دارد که از درون انسان‌ها و عشق انسان‌ها بجوشد و بشکفد. ندیدید مردم ما در این دوران پر ارزش انقلاب از خودشان چه خودجوشی وچه خود شکوفائی نشان دادند؟

بزرگ‌ترین اصل بعد از پیروزی یک انقلاب چیست؟ تداوم همان انقلاب است، همین طور که مردم ما با آزادی به راه اسلام آمدند و رهبری عالی اسلامی ما را آزادانه پذیرفتند، بگذارید در تداوم انقلاب هم مردم آزادانه راه خدا و راه اسلام، راه حق و راه خیر و صفا و راه صدق را انتخاب کنند و ادامه دهند، این است سفارشم به طلاب و فضلای عزیز. »
 (روزنامه اطلاعات، پنجشنبه،15/12/1357، ش 15801، ص 5)

نکته: شهید مظلوم بهشتی از دو جهت واقعاً مظلوم بود؛ یکی این که منافقان، بنی صدری‌ها و فرقانی‌ها او را به طور ناجوانمردانه فئودال و حامی امپریالیزم غرب معرفی می‌کردند و این شیطنت را در میان مردم جا انداخته و برای آنها باورانده بودند؛ دیگر این که برخی مقدسین و انقلابی نماها نیز عمق حرف‌های او را درک نمی‌کردند و ناخواسته به تکفیرش می‌پرداختند و این دومی بسیارشکننده تر از اولی بود.

به همین سبب دیگر وی را حتی به مدرسه فیضیه راه نمی‌دادند و سخنان آن عالم محقق و دانشمند متتبع را خلاف اسلام و تشیع قلمداد می‌کردند تا این که به شهادت رسید؛ چنان که امروز نیز این سخنان برای خیلی‌ها قابل هضم نیست و می‌گویند مردم را به زور باید به بهشت برد!


  • نویسنده : عبدالرحیم اباذری
  • منبع :