19 دی: عربی حرف زدن حسین امیرعبداللهیان در نشست بغداد،‌ حواشی زیادی را بین کاربران ایرانی شبکه‌های اجتماعی برانگیخت. آیا عرب زبانان هم به این مسئله حساس بودند؟
این روزها که نشست بغداد در حال برگزاری است، حضور و رفتار وزیر امور خارجه جدید کشورمان، حسین امیرعبداللهیان، حواشی بسیاری را برانگیخته است. از ایستادن در صف اول حضار برای عکس گرفتن، تا سخنرانی او به زبان عربی که حالا ویدئوی آن دارد در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شود و نظرات ضد و نقیض مختلفی را از کاربران این شبکه‌ها می‌گیرد.

موضوعی که بیشتر نظرات منفی کاربران را حول آن می‌چرخد، مسئله لهجه فارسی آقای  امیرعبداللهیان در ادای کلمات و جملات عربی است. آن دسته از کاربران شبکه‌های اجتماعی که احساس می‌کنند اگر وزیر امور خارجه کشورشان عربی را با لهجه بومی صحبت نکند، حیثیت ملی‌شان زیر سوال رفته سری به تأسف تکان می‌دهند و نگران اقتدار کشورشان در عرصه بین المللی می‌شوند و دسته دیگری از کاربران که از معلم‌های عربی شنیده‌اند که اگر حروف زبان عربی را درست ادا نکنیم معنای کلمه و جمله به کل عوض می‌شوند، لب گاز می‌گیرند که نکند با صحبت امیرعبداللهیان با این لهجه به معنای خیلی بدی ختم شده باشد و آبروی چند هزار ساله  آریایی‌مان رفته باشد زیر خاک!

در این گزارش به بررسی این مسئله می‌پردازیم که آیا واقعاً حرف زدن به لهجه بومی یک زبان برای افرادی که زبان اول‌شان چیز دیگری است، مزیت محسوب می‌شود؟

دیگر کسی جوک قومیتی نمی‌سازد

«لهجه‌اش داد می‌زند فلان جایی است!» این جمله را اگر هم زیاد استفاده نکرده باشید، حتماً خیلی زیاد شنیده‌اید. از کسانی که بعد از دقیق شدن روی لب و دهن کسی که دارد حرف می‌زند و واکاوی تمام آواهای صوتی‌اش با افتخاری مثل افتخار نیوتن وقتی جاذبه زمین را کشف کرد اعلام‌ش می‌کنند. داد زدن لهجه پدیده‌ای است که همه آدم‌ها وقتی به زبانی غیر از زبان اول‌شان صحبت می‌کنند با آن درگیرند. به این پدیده هم مثل هر پدیده دیگری در جامعه ایرانی یک‌جور نگاه می‌شود و در جوامع دیگر جور دیگر. در جامعه ایرانی یکی دو دهه پیش، وقتی هنوز پایتخت برای خودش عظمتی دست نیافتنی داشت، مردمی که از شهرهای دیگر به تهران می‌آمدند سعی می‌کردند جلوی داد زدن لهجه‌شان را بگیرند. حتی فراتر از این، خیلی‌ها در شهرهای دیگر هم سعی می‌کردند به لهجه معیار صحبت کنند تا اصالت‌شان به این راحتی‌ها فاش نشود.

سال‌ها گذشت و کم کم لطیفه‌های بعضاً توهین‌آمیز قومیتی از میان رفتند و شهرهای مختلف با فرهنگ خودشان به مردم شهرهای دیگر معرفی شدند. سریال‌های مختلفی در تلویزیون ساخته شد که در دل فرهنگ بومی شهری خاص می‌گذشت و آن قدر بین مردم محبوب شد، که همه سعی کردند جایی از کلام‌شان از لهجه خاص فلان بازیگر استفاده کنند. دیگر الان کم‌تر کسی پیدا می‌شود که سعی کند جلوی لهجه‌اش را بگیرد تا تهرانی به نظر برسد.

در دنیا اما مسئله کمی متفاوت‌تر از این بود. قبح با لهجه حرف زدن در اروپا و آمریکا حدود صد سال زودتر از ایران و هم‌زمان با اعتراض‌های ضد نژادپرستی ریخته بود. هر قدر که بیشتر در کشورهای اروپایی و آمریکایی بساط نژادپرستی برچیده شد، بیشتر بساط لهجه‌های مختلف پهن شد تا جایی که امروزه کشورهایی که لهجه‌های متفاوت بیشتری را از شهرها و کشورهای مختلف در خود جای داده‌اند بیشتر به این گنجینه غنی افتخار می‌کنند. تا جایی که در کنار لهجه آمریکایی و بریتانیایی زبان انگلیسی، اصطلاحات رایجی از لهجه چینی-انگلیسی، هندی-انگلیسی و… رایج شده است.

عبدالحلیم حافظ آبروی کسی را نبرد!

زبان عربی لهجه‌های مختلفی دارد از جمله عراقی، خلیجی، شامی، مصری و… که وضعیت تفاوت آوایی و قاموسی در هر کدام متفاوت است. البته جدا از تفاوت گستردگی جغرافیایی آن با لهجه‌های زبان فارسی تفاوت دیگری هم از حیث فرهنگی دارد آن هم این است که مثل جامعه فارسی، کسی که به فارس کابلی صحبت کند، نزد کسانی که به فارسی اصفهانی حرف می‌زنند، مهجور نمی‌شود. همه لهجه‌های عربی بین همه جوامع عربی مورد قبول‌اند اما مثل فارسی که یک لهجه معیار دارد، عربی هم که لهجه فصیح دارد که زبان مشترک و رسمی بین همه جوامع عربی است. این در حالی است که خیلی از عرب زبان‌ها هنگام حرف زدن به عربی فصیح هم سعی نمی‌کنند لهجه‌شان را مخفی کنند. برای مثال یک عراقی وقت فصیح حرف زدن ابایی ندارد که گاهی «ق» را «گ» تلفظ کند یا یک مصری از اینکه وسط یک جمله فصیح «ج» را «گ» تلفظ کرده خجالت نمی‌کشد. این مسئله را می‌شود در آثار هنری بزرگ عربی دید. برای مثال عبدالحلیم حافظ، شعر فصیح نزار قبانی را در قطعه ماندگار «قارئة الفنجان» با آوای لهجه مصری ادا می‌کند و هیچکس هم این را مایه آبروریزی نمی‌داند!

وزیر امور خارجه ایرانی است

بعضی از ایرانی‌ها اصرار عجیبی دارند که وقتی زبان انگلیسی را یاد می‌گیرند حتماً به لهجه بومی آمریکایی یا بریتانیایی صحبت کنند. حتی کتاب‌ها و دوره‌های آموزشی بسیاری هم وجود دارد که سعی می‌کند بومی شدن را به زبان‌آموز یاد بدهند. بعضی از اهالی خاورمیانه علاقه دارند، با همان مو و چشم مشکی خاورمیانه‌ای، وقتی در جامعه‌ای انگلیسی‌زبان قرار می‌گیرند لهجه‌شان را بومی جلوه بدهند. دقیقاً همان رویکردی که در فرهنگ ایرانی خودمان در مقابل لهجه‌ها وجود داشت.

حسین امیرعبداللهیان یک ایرانی است که زبان مادری و اول‌ش فارسی است و این مسئله طبیعی است که وقتی به زبان دومی صحبت می‌کند لهجه فارسی‌اش داد بزند! مسئله‌ای که بین جوامع عربی هم مثل جوامع انگلیسی پذیرفته شده است و در حرف زدن کارشناس‌های خارجی برنامه‌های عربی هم بسیار دیده می‌شود.

  • نویسنده :
  • منبع : مهر