همه ما انسان‌ها با مهربانی و اخلاق، به اندازه خاطرات خوب و زیبایی که برای اطرافیان و انسان‌ها و طبیعت باقی می‌گذاریم، بهشت یا جهنم و مسیر ورود به فردوس برین یا دوزخ سوزان را با خاطرات خود می‌سازیم.

خاطرات دو معلم یکی بداخلاق و شکنجه‌گر و دیگری مهربان و با گذشت برای دانش آموزان یک کلاس بعد از چهل سال هنوز باقی مانده است. خاطراتی تلخ شامل انواع تنبیه و شکنجه‌های بدنی از شلاق و تازیانه بر سر و رو و دست‌های بی حس از سرمای برف گرفته تا توهین‌ها و تهدیدها و خاطراتی شیرین از معلمی زیباسیرت و مهربان و باشخصیت و والامقام.

معلم جلاد بعد از چهل سال، اکنون سکته کرده و در تنهایی زمین‌گیر است و معلم مهربان نیز یک سال بعد از همان سال تدریس در عملیات والفجر ۸ سال ۱۳۶۴ و چهار دهه پیش شهید شده.

شاگردان این دو معلم، هنوز با شنیدن نام هر کدام، ناخودآگاه و بی اختیار لعن و نفرین خود را به معلم بد اخلاقِ زمین‌گیر و رحمت و ستایش و درود را به معلم مهربان شهید، نثار می‌کنند.

فردوس و سعادت و خوشنامی و یا دوزخ و شقاوت و بدنامی را، لحظه لحظه رفتارهای ما می‌سازند.

نرم خویی یا سنگ دلی، مهربانی یا بداخلاقی، نرمش یا خشونت، آسان گیری یا سخت‌گیری، خوشنامی یا بدنامی؛ کلیدها و معرفی نامه‌های انسان‌ها هستند، برای جهان پس از مرگشان و ورود به بخش‌هایی که سزاوار آنند.

انّا هدیناه السبیل، اِمّا شاکرا و امّا کفورا.

حسن طاهری
۳۱ شهریور ۱۴۰۰

  • نویسنده : حسن طاهری
  • منبع :