19 دی: باز هم روز سنگینی قلب ایرانیان عاشق رسید، روزی که مولایشان با جگری زخم شده از کینه مأمون در انتظار جگرگوشهاش است تا پرچم اسلام را به دست وی بسپارد.
مأمون که عمری خود را مدبرترین فرد بنی عباس میخواند، امام رضا(ع) را با نقشه قبلی و برای محدود کردن نفوذشان با عنوان ولایت عهدی به توس فرا میخواند، امام با علم به آنچه وی در ذهن دارد به دلیل اصرارهای زیاد و فی الواقع برای حفظ وحدت مسلمانان، دفع فتنه از جامعه و کنترل فتنه انگیزیهای جدید مأمون با هشیاری تمام راهی ایران میشوند.
در بلاد خراسان هرچند امام را ولیعهد مأمون میخوانند اما چه کسی است که نداند خلیفه بنی عباس برای تخفیف درجه علمی و اجتماعی فرزند رسول الله(ص) از هیچ توطئه، خیانت و برنامه از پیش طراحی شدهای دریغ نمیکند.
روشنگریهای امام رضا(ع) روز به روز آتش کینه و خشم مأمون را شعلهورتر میکند. محافل به ظاهر علمی که برای به چالش کشیدن علوم وسیع امام ترتیب داده شده، بی اثر شده و هر روز بر تعداد از مأمون برگشتگان اضافه میشود.
هر روز خبری جدید میرسد از وسعت اندیشه علی بن موسی الرضا(ع)، از نفوذ گستردهاش در بین موافق و مخالف بنی عباس، از سخنان و اعمال تاثیرگذارش بر جامعه.
نقشهای که قرار بود به دور امام هشتم شیعیان حصاری بکشد، در حال جمعکردن بساط خلافت خاندان بنی عباس است. نقشهای که قرار بود علی بن موسی الرضا(ع) را از چشمها بیاندازد، چنان پتکی بر پیکره کاخ مأمون شده است.
دیگر تظاهر به علم دوستی، تظاهر به تدبر، تظاهر به سیاست ورزی و تظاهر به احترام به خاندان نبوت برای مأمون راهگشا نیست. مدیریت و تدبیر امام رضا(ع) با قبول ولیعهدی چنان نقشهها را نقش بر آب کرد که آبروی از دست رفته مأمون و درباریانش به راحتی باز نخواهد گشت.
دیگر هیچ چیز مهم نیست، دستگاه تبلیغاتی مأمون خاموش میشود و تصمیمی که درنهایت هر ظالمی برای تبدیل کردن خود به لکه ننگ تاریخ زمانش میگیرد، توسط مأمون گرفته شد. میوه زهرآگین به دست ایادی مأمون با اجبار به دست امام هشتم شیعیان(ع) داده تا سیاهی پرونده بنی عباس از تاریخ اسلام پاک نشود.
اهمیت ولایت و روایت سلسله الذهب
رئیس حوزه علمیه اصفهان طی سخنانی با اشاره به سالروز شهادت امام هشتم، افزوده است: حضرت امام رضا «سلاماللهعلیه» را به اجبار، امّا با ظاهرسازی و تشریفات، از مدینه به سمت طوس حرکت دادند. طی مسیر از مدینه تا خراسان، معمولاً از بیابانها و بیراههها میرفتند، امّا وقتی به نیشابور رسیدند، چارهای جز گذر از میان شهر ندیدند؛ لذا کاروانیان مجبور شدند در نیشابور بمانند تا مردم به استقبال بیایند. خصوصیات دقیق آن استقبال را نمیدانیم؛ امّا آنچه تاریخنویسان سنّی و شیعه نوشتهاند، حاکی از آن است که استقبال عجیب و بینظیری از امام رضا «سلاماللهعلیه» صورت گرفت. استقبال چنان گسترده بود که نگذاشتند امام رضا «سلاماللهعلیه» به میان مردم بیایند و آن حضرت در هودجی سوار بودند.
آیت الله مظاهری گفت: مردم همه میخواستند امام رضا «سلاماللهعلیه» را ببینند، امّا مأموران اجازه ندادند. وقتی حضرت رضا «سلاماللهعلیه» در وسط جمعیت قرار گرفتند، خود حضرت پردۀ کجاوه را کنار زدند. مسلّماً با دیدن چهرۀ مبارک امام رضا«سلاماللهعلیه» شور و شعف و احساسات مردم برانگیخته شد. همه از آن حضرت خواستند تا یک جمله و روایتی برای ایشان بگویند. حضرت نیز روایتی فرمودند که به روایت «سلسلة الذهب» معروف شد؛ زیرا سندهای آن بسیار عالی و طلایی است. امام رضا«سلاماللهعلیه» روایت را قول پدرشان و ایشان از پدرشان تا امیرالؤمنین «سلاماللهعلیه» نقل کردهاند و امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» از پیغمبر اکرم «صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» و ایشان از جبرئیل و جبرئیل هم از طرف خدا آن را نقل کرده است. حضرت با این سلسله سند فرمودند که خداوند سبحان فرمود: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی»خداوند متعال کلمۀ «لا اله الاّ الله» را حصن و قلعۀ محکم خود قرار داده که هرکسی در آن وارد شود، از آتش جهنّم ایمن است.
وی ادامه داد: حضرت رضا «سلاماللهعلیه» پرده هودج را انداحتند و احساسات بالا گرفت. حضرت دوباره پرده را کنار زدند و به مردم رو کرده و فرمودند: «بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا». یعنی کلمۀ «لا اله الاّ الله» برای کسی که ولایت داشته باشد، قلعۀ محکمی است. بر این پایه، اگر شیعه با ولایت وارد قلعۀ «لا اله الا الله» شود، مصونیت دارد و به جهنّم نخواهد رفت.
رئیس حوزه علمیه اصفهان گفت: امام رضا «سلاماللهعلیه» وقتی به طوس آمدند، یکی از کارهای ایشان، برگزاری جلسههایی برای احیاء و گسترش تشیّع بود و بای این کار خود، توانستند تشیّع را سرتاسری کنند. آن حضرت در یکی از جلسههای خود، روایتی مشابه روایت قبل را بیان کردند و فرمودند: «وَلَایَةُ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی».
وی ادامه داد: این روایت نیز «سلسلة الذهب» است؛ یعنی امام رضا «سلاماللهعلیه» از پدرشان و پدرشان از پدرشان نقل میکنند تا سند به امیرالمؤمنین «سلاماللهعلیه» میرسد و امیرالمؤمنین «سلاماللهعلیه» از پیامبر اکرم «صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» و ایشان از جبرئیل و جبرئیل از طرف خدا فرموده است که ولایت امیرالمؤمنین «سلاماللهعلیه» قلعۀ محکم خداست، هرکه وارد این قلعه شود، از آتش جهنّم مصونیت دارد و بهشت برای اوست.
در بلاد خراسان هرچند امام را ولیعهد مأمون میخوانند اما چه کسی است که نداند خلیفه بنی عباس برای تخفیف درجه علمی و اجتماعی فرزند رسول الله(ص) از هیچ توطئه، خیانت و برنامه از پیش طراحی شدهای دریغ نمیکند.
روشنگریهای امام رضا(ع) روز به روز آتش کینه و خشم مأمون را شعلهورتر میکند. محافل به ظاهر علمی که برای به چالش کشیدن علوم وسیع امام ترتیب داده شده، بی اثر شده و هر روز بر تعداد از مأمون برگشتگان اضافه میشود.
هر روز خبری جدید میرسد از وسعت اندیشه علی بن موسی الرضا(ع)، از نفوذ گستردهاش در بین موافق و مخالف بنی عباس، از سخنان و اعمال تاثیرگذارش بر جامعه.
نقشهای که قرار بود به دور امام هشتم شیعیان حصاری بکشد، در حال جمعکردن بساط خلافت خاندان بنی عباس است. نقشهای که قرار بود علی بن موسی الرضا(ع) را از چشمها بیاندازد، چنان پتکی بر پیکره کاخ مأمون شده است.
دیگر تظاهر به علم دوستی، تظاهر به تدبر، تظاهر به سیاست ورزی و تظاهر به احترام به خاندان نبوت برای مأمون راهگشا نیست. مدیریت و تدبیر امام رضا(ع) با قبول ولیعهدی چنان نقشهها را نقش بر آب کرد که آبروی از دست رفته مأمون و درباریانش به راحتی باز نخواهد گشت.
دیگر هیچ چیز مهم نیست، دستگاه تبلیغاتی مأمون خاموش میشود و تصمیمی که درنهایت هر ظالمی برای تبدیل کردن خود به لکه ننگ تاریخ زمانش میگیرد، توسط مأمون گرفته شد. میوه زهرآگین به دست ایادی مأمون با اجبار به دست امام هشتم شیعیان(ع) داده تا سیاهی پرونده بنی عباس از تاریخ اسلام پاک نشود.
اهمیت ولایت و روایت سلسله الذهب
رئیس حوزه علمیه اصفهان طی سخنانی با اشاره به سالروز شهادت امام هشتم، افزوده است: حضرت امام رضا «سلاماللهعلیه» را به اجبار، امّا با ظاهرسازی و تشریفات، از مدینه به سمت طوس حرکت دادند. طی مسیر از مدینه تا خراسان، معمولاً از بیابانها و بیراههها میرفتند، امّا وقتی به نیشابور رسیدند، چارهای جز گذر از میان شهر ندیدند؛ لذا کاروانیان مجبور شدند در نیشابور بمانند تا مردم به استقبال بیایند. خصوصیات دقیق آن استقبال را نمیدانیم؛ امّا آنچه تاریخنویسان سنّی و شیعه نوشتهاند، حاکی از آن است که استقبال عجیب و بینظیری از امام رضا «سلاماللهعلیه» صورت گرفت. استقبال چنان گسترده بود که نگذاشتند امام رضا «سلاماللهعلیه» به میان مردم بیایند و آن حضرت در هودجی سوار بودند.
آیت الله مظاهری گفت: مردم همه میخواستند امام رضا «سلاماللهعلیه» را ببینند، امّا مأموران اجازه ندادند. وقتی حضرت رضا «سلاماللهعلیه» در وسط جمعیت قرار گرفتند، خود حضرت پردۀ کجاوه را کنار زدند. مسلّماً با دیدن چهرۀ مبارک امام رضا«سلاماللهعلیه» شور و شعف و احساسات مردم برانگیخته شد. همه از آن حضرت خواستند تا یک جمله و روایتی برای ایشان بگویند. حضرت نیز روایتی فرمودند که به روایت «سلسلة الذهب» معروف شد؛ زیرا سندهای آن بسیار عالی و طلایی است. امام رضا«سلاماللهعلیه» روایت را قول پدرشان و ایشان از پدرشان تا امیرالؤمنین «سلاماللهعلیه» نقل کردهاند و امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» از پیغمبر اکرم «صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» و ایشان از جبرئیل و جبرئیل هم از طرف خدا آن را نقل کرده است. حضرت با این سلسله سند فرمودند که خداوند سبحان فرمود: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی»خداوند متعال کلمۀ «لا اله الاّ الله» را حصن و قلعۀ محکم خود قرار داده که هرکسی در آن وارد شود، از آتش جهنّم ایمن است.
وی ادامه داد: حضرت رضا «سلاماللهعلیه» پرده هودج را انداحتند و احساسات بالا گرفت. حضرت دوباره پرده را کنار زدند و به مردم رو کرده و فرمودند: «بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا». یعنی کلمۀ «لا اله الاّ الله» برای کسی که ولایت داشته باشد، قلعۀ محکمی است. بر این پایه، اگر شیعه با ولایت وارد قلعۀ «لا اله الا الله» شود، مصونیت دارد و به جهنّم نخواهد رفت.
رئیس حوزه علمیه اصفهان گفت: امام رضا «سلاماللهعلیه» وقتی به طوس آمدند، یکی از کارهای ایشان، برگزاری جلسههایی برای احیاء و گسترش تشیّع بود و بای این کار خود، توانستند تشیّع را سرتاسری کنند. آن حضرت در یکی از جلسههای خود، روایتی مشابه روایت قبل را بیان کردند و فرمودند: «وَلَایَةُ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی».
وی ادامه داد: این روایت نیز «سلسلة الذهب» است؛ یعنی امام رضا «سلاماللهعلیه» از پدرشان و پدرشان از پدرشان نقل میکنند تا سند به امیرالمؤمنین «سلاماللهعلیه» میرسد و امیرالمؤمنین «سلاماللهعلیه» از پیامبر اکرم «صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» و ایشان از جبرئیل و جبرئیل از طرف خدا فرموده است که ولایت امیرالمؤمنین «سلاماللهعلیه» قلعۀ محکم خداست، هرکه وارد این قلعه شود، از آتش جهنّم مصونیت دارد و بهشت برای اوست.
- نویسنده :
- منبع :
https://19dey.com/news/27078