اگرچه روایت‌های فراوانی از دلدادگی میان استاد وشاگرد در عرفان واخلاق گفته شده اما شاید حکایت مرید ومرادی در عالم سیاست چون داستان میان هاشمی وخمینی کمتر سابقه داشته باشد.
ارتباط عمیق میان اکبر هاشمی رفسنجانی و روح الله موسوی خمینی؛ از نگاه ها ودیدارهای نخست شکل گرفت، نوجوانی که به اشتیاق یادگیری علم زادگاهش را رها و در شرایط دشوار قم به تحصیل می پرداخت و مدرسی برجسته و جامع فقه، فلسفه، عرفان و تفسیر.
اکبر هاشمی شیفته شجاعت، علم، اخلاق و تواضع آیت الله خمینی شد و استاد نیز در این جوان نبوغ، ابتکار و شجاعتی متفاوت با دیگران را  می دید و همین ارتباط دوسویه را به گونه ای تقویت کرد که حتی پیش از رحلت آیت الله بروجردی و مرجعیت امام خمینی، اکبرهاشمی، از نزدیکترین شاگردان آیت الله خمینی محسوب می شد و از معدود تشییع جنازه هایی که امام شخصا در آن شرکت و بر میت نماز گزارد، تشییع پدر شیخ اکبر بود.
هاشمی بعنوان معتمد امام جهت پیگیری موضوع انقلاب سفید و کاپیتولاسیون به تهران فرستاده شد و نخستین رادیو  را برای امام را خریداری کرد تا امام از مذاکرات مجلس آگاه شود.
در تثبیت مرجعیت امام هاشمی بیشترین نقش وتلاش را داشت و در جریان سربازگیری از طلاب، مهمترین و نزدیکترین چهره حوزوی به امام بود که به سربازی رفت ودر پادگان ارتش به تاثیرگذاری بر سربازان و افسران پرداخت.
برخورد با نهضت از دستگیری های مکرر هاشمی از سال 1337 آغاز شد و تا دستگیری امام در سال 1342 بارها بازداشت، زندانی و شکنجه شد اما اراده و نزدیکی او به امام افزایش یافت.
پس از تبعید امام، خطر سفر به نجف وبازگشت به ایران و اعدام احتمالی را در سال 1354 پذیرفت و با وجود نگرانی شدید امام، به ایران بازگشت و تا حد مرگ شکنجه شد اما از اعدام نجات یافت.
با بازگشت امام به وطن در بهمن 1357، مرید ومراد باز به یکدیگر رسیدند و هاشمی از معتمدترین و نزدیکترین چهره ها به امام امت شد تا جایی که در برابر چشمان صدها میلیون بیننده در سراسر جهان قاب تصویر ابلاغ حکم نخست وزیری مهندس بازرگان، او را بعنوان وکیل ونماینده وسخنگوی امام در حال قرائت حکم نخست وزیری مهندس بازرگان ماندگار کرد.
تنها چهره ای بود که امام برای سلامتیش در سفر، قربانی نذر می کرد و پس از ترورش پیام داد که هاشمی زنده است تا نهضت زنده است در برابر هجمه های متحجران به هاشمی در مورد جایگاه مجلس شورای اسلامی، از او تمام قد حمایت می کرد و زمانیکه برخی دلواپسان وقت، به بهانه موضوع مکفارلین قصد تاختن به هاشمی را داشتنند با ندای رسای فاین تذهبون، آنان را مورد عتاب و خطاب قرار داد.
پس از شهادت بهشتی و مطهری، هیچ چهره ای مانند هاشمی با امام به بحث نمی پرداخت و اعتماد امام به عقلانیت و خیرخواهی هاشمی موجب شد تا در تصمیمات مهمی نظیر پذیرش قطعنامه، انتشار نامه 6 فروردین 68 علیه مرحوم منتظری و برخورد با بنی صدر تجدید نظر کند.
هاشمی بیش از هر کسی در جهان به خمینی عشق می ورزید و امام نیز به هیچ کسی چون هاشمی اعتماد نداشت، تقدیر این دو را که در ابتدای هجرت هاشمی به قم در یخچال قاضی و سپس در جماران همسایه بودند در آرمگاه ابدی نیز مجاور ساخت که این عشق وارادت تا قیامت آرام گیرد.

  • نویسنده : محسن هاشمی رفسنجانی
  • منبع :