19 دی: رئیس بنیاد امید ایرانیان با بیان اینکه برخوردِ نامهربانه با «مهرجویی» های ایرانِ عزیز، راه صواب نیست، تاکید کرد که بکار گیریِ ابزارِ سلیقه و سانسور، مانع از شناختی درست از ریشه های بحران جامعه و غلبه بر آن است.
متن یادداشت محمدرضا عارف در اینستاگرام به شرح زیر است:
هنر، زبانِ انسانِ باشرافت، با کرامت و متخلق به اخلاق حسنه، برای بیان دردها، مصائب، معضلات و نیز ظرفیت ها و قابلیتهای جامعه برای غلبه بر بحران ها و رهایی از همه ی فروبستگی ها و قید و بندهای تحمیلی است که قرائت های ناسازگار با معنویت و عقلانیت بر جوامع انسانی تحمیل کرده اند.
آنچه توسط هنر و هنرمند منتقل، منتشر و ارائه و توسط جامعه ادراک میشود، ریشه های این موانع و بیماری ها و راه غلبه بر آنها بوده و بسی ارزشمند است.
آنگاه که هنرمندی با ادب و آداب هنرمندانه ی خود، نسبت به مسألهای درون جامعه هشدار میدهد، نشان از هشدار به عواقب یک بیماری است که در وجود انسانِ اولین، «فریاد ناشی از درد» نامیده می شد. جفا در حقِ هنر و هنرمند، جفا در حقِ سنت های اصیل و انسانیِ اسلامی_ایرانی و در تضاد با روحِ این فرهنگ غنی است.
نگاهِ تنگ نظرانه ی باندی و جناحی به هنر و هنرمند به مثابه ی شکستن آیینه هایی است که مصائبِ زیرِ پوستِ اجتماع و ریشه های آن ها را نمایان می سازند. بکار گیریِ ابزارِ سلیقه و سانسور، مانع از شناختی درست از ریشه های بحران و غلبه بر آن است.
برخوردِ نامهربانه با «مهرجویی» های ایرانِ عزیز، راه صواب نیست. هنرمندان و خردمندان را باید قدر شناخت و بر صدر نشاند.
چه زیبا می گوید شاعر معاصر،زنده یاد فریدون مشیری؛
خرد را، مهر را تا جاودان بر تخت بنشانم
به پیش ِ پای فرداهای بهتر گل برافشانم
چه فردایی، چه دنیایی!
جهان سرشار از عشق و گل و موسیقی و نور است…
هنر، زبانِ انسانِ باشرافت، با کرامت و متخلق به اخلاق حسنه، برای بیان دردها، مصائب، معضلات و نیز ظرفیت ها و قابلیتهای جامعه برای غلبه بر بحران ها و رهایی از همه ی فروبستگی ها و قید و بندهای تحمیلی است که قرائت های ناسازگار با معنویت و عقلانیت بر جوامع انسانی تحمیل کرده اند.
آنچه توسط هنر و هنرمند منتقل، منتشر و ارائه و توسط جامعه ادراک میشود، ریشه های این موانع و بیماری ها و راه غلبه بر آنها بوده و بسی ارزشمند است.
آنگاه که هنرمندی با ادب و آداب هنرمندانه ی خود، نسبت به مسألهای درون جامعه هشدار میدهد، نشان از هشدار به عواقب یک بیماری است که در وجود انسانِ اولین، «فریاد ناشی از درد» نامیده می شد. جفا در حقِ هنر و هنرمند، جفا در حقِ سنت های اصیل و انسانیِ اسلامی_ایرانی و در تضاد با روحِ این فرهنگ غنی است.
نگاهِ تنگ نظرانه ی باندی و جناحی به هنر و هنرمند به مثابه ی شکستن آیینه هایی است که مصائبِ زیرِ پوستِ اجتماع و ریشه های آن ها را نمایان می سازند. بکار گیریِ ابزارِ سلیقه و سانسور، مانع از شناختی درست از ریشه های بحران و غلبه بر آن است.
برخوردِ نامهربانه با «مهرجویی» های ایرانِ عزیز، راه صواب نیست. هنرمندان و خردمندان را باید قدر شناخت و بر صدر نشاند.
چه زیبا می گوید شاعر معاصر،زنده یاد فریدون مشیری؛
خرد را، مهر را تا جاودان بر تخت بنشانم
به پیش ِ پای فرداهای بهتر گل برافشانم
چه فردایی، چه دنیایی!
جهان سرشار از عشق و گل و موسیقی و نور است…
- نویسنده :
- منبع :
https://19dey.com/news/34928