سرمقاله روزنامه ۱۹ دی شماره ۳۴۱۲ مورخه دهم اردیبهشتماه ۱۴۰۱ با عنوان «زخم فقرا عمیقتر و دردشان بیشتر میشود» به قلم حسن موسوی بدین شرح است:
طبق آنچه اعلام شد 20 درصد به مستمریهای افراد تحت پوشش دو سازمان بهزیستی و کمیته امداد اضافه شد. وقتی میگوییم افراد تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی یعنی دهکهایی که اگر این حمایتها از آنها صورت نگیرد، زندگیشان دچار مشکل میشود.
ما اگر حداقل حقوق کارکنان دولت و همین مستمری که الآن پرداخت میشود را مبنا قرار دهیم، باید بگوییم که آن خانواده یک نفره هم همین مسکن را نیاز دارد و همین قبوض آب و برق و گاز و سایر خدمات را پرداخت میکند. این در حالی است که اگر واقعاً شرایط این افراد را لحاظ میکردیم، این افزایش 20 درصدی یعنی هیچ کمکی به این افراد با توجه به افزایش هزینهها و تورم نشده است. در صحبتهای مسئولین گفته میشود که اینها مردمی هستند که حتماً باید به آنها توجه بیشتری شود؛ اما این چه منطقی است که افزایش مستمری این خانوادهها با علم به اینکه میدانیم شرایط اینها به مراتب بدتر از قبل از کرونا و هزینهها به مراتب بیشتر شده، ولی باز هم در تصمیم گیریهایمان یک افزایش حداقلی را لحاظ میکنیم.
حتی در مورد کارگران فارغ از آن افزایش 57 درصد در این موقعیت درست هست یا نیست و قضاوتی در این باره نمیکنم اما بحث این است آنجا که طرف شاغل است 57 درصد رشد میدهیم و اینجا که میدانیم هیچ امکان دیگری ندارند، 20 درصد رشد میدهیم! این کدام منطق سیاستگذاری و بودجهریزی و تصمیمگیری در حوزه رفاه تأمین اجتماعی است که مورد قبول حداقل جامعه متخصصین یا خود مردم و کسانی که ذینفع این موضوع هستند، قرار بگیرد.
لذا با این نوع تصمیمگیری به نظر میرسد که در 1401 شرایط خانوادهها به مراتب بدتر خواهد شد. آیا واقعاً هزینه یک فرد معلول در طول یک ماه 350 هزار تومان و با افزایش 20 درصد، 420 هزار تومان است؟! وقتی اینگونه برنامهریزی میکنیم، چگونه میتوانیم انتظار توانمندسازی و خروج داشته باشیم؟
طبق آنچه اعلام شد 20 درصد به مستمریهای افراد تحت پوشش دو سازمان بهزیستی و کمیته امداد اضافه شد. وقتی میگوییم افراد تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی یعنی دهکهایی که اگر این حمایتها از آنها صورت نگیرد، زندگیشان دچار مشکل میشود.
ما اگر حداقل حقوق کارکنان دولت و همین مستمری که الآن پرداخت میشود را مبنا قرار دهیم، باید بگوییم که آن خانواده یک نفره هم همین مسکن را نیاز دارد و همین قبوض آب و برق و گاز و سایر خدمات را پرداخت میکند. این در حالی است که اگر واقعاً شرایط این افراد را لحاظ میکردیم، این افزایش 20 درصدی یعنی هیچ کمکی به این افراد با توجه به افزایش هزینهها و تورم نشده است. در صحبتهای مسئولین گفته میشود که اینها مردمی هستند که حتماً باید به آنها توجه بیشتری شود؛ اما این چه منطقی است که افزایش مستمری این خانوادهها با علم به اینکه میدانیم شرایط اینها به مراتب بدتر از قبل از کرونا و هزینهها به مراتب بیشتر شده، ولی باز هم در تصمیم گیریهایمان یک افزایش حداقلی را لحاظ میکنیم.
حتی در مورد کارگران فارغ از آن افزایش 57 درصد در این موقعیت درست هست یا نیست و قضاوتی در این باره نمیکنم اما بحث این است آنجا که طرف شاغل است 57 درصد رشد میدهیم و اینجا که میدانیم هیچ امکان دیگری ندارند، 20 درصد رشد میدهیم! این کدام منطق سیاستگذاری و بودجهریزی و تصمیمگیری در حوزه رفاه تأمین اجتماعی است که مورد قبول حداقل جامعه متخصصین یا خود مردم و کسانی که ذینفع این موضوع هستند، قرار بگیرد.
لذا با این نوع تصمیمگیری به نظر میرسد که در 1401 شرایط خانوادهها به مراتب بدتر خواهد شد. آیا واقعاً هزینه یک فرد معلول در طول یک ماه 350 هزار تومان و با افزایش 20 درصد، 420 هزار تومان است؟! وقتی اینگونه برنامهریزی میکنیم، چگونه میتوانیم انتظار توانمندسازی و خروج داشته باشیم؟
- نویسنده :
- منبع :
https://19dey.com/news/37717