روزنامه ایران نوشت:شماری از جریانهای سیاسی کشور که اوجگیری تنش میان ایران و امریکا را فرصت مغتنمی برای بهرهگیری سیاسی و جناحی خود میدانند، تلاش میکنند به طور غیر تخصصی و شیوههای منحصر به خودشان، ایران را وارد عرصه جدیتری از رویارویی با امریکا کنند.
کسانی که بی توجه به مجرای تصمیمگیری راهبرد سیاست خارجی کشور، میکوشند خواسته خود را با جنجالسازی و هجمه علیه شخص آقای ظریف پیگیری کنند و با رادیکال کردن فضا آن را محقق سازند. در واقع آنها انتقام مدنظر خود را به جای ترامپ از شخص ظریف میگیرند. آنها در حالی فضای داخلی کشور را با نفاق روبهرو میکنند که بعد از شهادت سردار سلیمانی، مقام معظم رهبری، رئیس جمهوری و فرماندهان ارشد نظامی به صراحت اعلام کردند که خواسته جمهوری اسلامی، خروج کامل امریکا از منطقه است. حال آنکه جریانهای تندرو داخلی فارغ از این خواست مبتنی بر منافع ملی کشور، اعلام میکنند باید در برابر کشتار امریکا، آنها هم دست به کشتار بزنند و شخصاً انتقام بگیرند.
این در حالی است که چنین مواضعی بار حقوقی و تبلیغاتی منفی برای کشور در عرصه بینالملل دارد. یعنی وقتی امریکا ترور میکند و ما هم مدعی تکرار چنین اقدامی میشویم، نمیتوانیم همراهی جامعه بینالملل را با خود داشته باشیم. بویژه که این گروهها وزیر خارجه کشور خود را هم برای پیگیری سیاستی که به معقولترین وجه ممکن در حال پیگیری است، زیر سؤال میبرند.
نباید فراموش کرد که وزارت خارجه وزارت جنگ نیست و کارکرد اصلی آن، دیپلماسی است. اساساً کار آقای ظریف مذاکره و بنبست شکنی است نه پیچیده کردن و گره زدن مسائل و بحرانهای حاکم بر عرصه سیاست خارجی. کما اینکه ایشان همواره در جایی که ضرورت داشته است در زمینه مباحث نظامی و زمانهایی که کشورهای غربی خواستار ورود به بررسی مسائل موشکی ایران بودند، در کنار سردار سلیمانی ایستادند و به دفاع تمام قد از سیاستهای دفاعی ایران پرداختند.
نکته اینجاست که اتفاقاً خود سردار سلیمانی هم نافی مذاکره نبودند. ایشان در سالهای گذشته در مواقعی که اقتضا میکرد از مذاکره هم رویگردان نبودند. سردار سلیمانی به دفعات با گروههای متعدد و حتی امریکاییها در مسائلی که دیدگاههای مشترک در منطقه وجود داشت مثلاً در مورد افغانستان مذاکره میکرد. یعنی؛ فعالیت اصلی ایشان در قالب نظامی بود اما نافی مذاکره نبود.
کسانی این روزها علیه وزیر خارجه جنجال به راه انداختهاند که پیشتر ثابت کردهاند چگونه میتوانند با رویکردشان کشور را به لبه پرتگاه برسانند. همان کسانی که گذشتهشان خیلی موارد را ثابت کرده است و میگفتند قطعنامهها کاغذ پاره است اما نتیجه آن جز افزایش فشار حداکثری بر ایران نبود.
آنها از خون سردار سلیمانی و کسی که همواره سعی در ایجاد وحدت و دفاع از منافع ملی کشور داشته است، سوء استفاده میکنند آن هم در حالی که رویکرد و دیدگاه سردار دفاعی بوده و نفوذ حداکثری در منطقه بدون توسل به زور بوده است، مگر برای امحای تروریسم داعشی و یا مقاومت در برابر اشغالگری. وجه دیگر این ماجرا به تدبیر هوشمندانه ظریف در مواجهه با پیامهای متناقض رئیس جمهوری امریکا باز میگردد. دونالد ترامپ پیشتر با خروج از برجام و اعمال سیاست فشار حداکثری، سیاست تغییر رژیم جمهوری اسلامی را دنبال میکرد و درعین حال همزمان با طرح درخواست مذاکره، ژست دیپلماسی به خود میگرفت و تلاش میکرد این گونه القا کند که این، رهبران ایران هستند که مخالف مذاکرهاند. در واقع این تلهای بود که ترامپ برای ایران گسترده بود. وقتی به رغم همه تحولاتی که اخیراً بین ایران و امریکا اتفاق افتاده بود و اقدام تروریستی این کشور با پاسخ نظامی ایران مواجه شده بود، خبرنگار آلمانی از ظریف میپرسد که آیندهای برای مذاکره با امریکا میبینید، وزیر خارجه ایران هوشمندانه میگوید: «ما آماده مذاکره هستیم و همیشه بودیم» اتفاقاً این بار ترامپ بود که در تله وزیر خارجه ایران افتاد و شفاف اعلام کرد: «نه ممنون ما مذاکره نمیکنیم» موضعی که نشان داد همه حرفهایی که تا پیش از این درباره مذاکره مطرح کرده است، دروغ بود. در چنین فضایی، عدهای این موضع ترامپ را در داخل به یک ماجرای تلخ علیه ظریف تبدیل کردند. اینها همان کسانی هستند که همواره میکوشند حقیقت را بپوشانند و با هدف تأمین خواستههای حزبی و جناحی خود دیگران را زیر سؤال ببرند در حالی که خودشان زیر سؤال میروند.
- نویسنده :
- منبع :