۱۹ دی: به انگیزه بزرگداشت چهارمین سالگرد ارتحال استاد اخلاق مرحوم حجت الاسلام والمسلمین سید مهدی طباطبایی(رض)
بسم الله الرحمن الحیم
بیست و هفتم اردیبهشت ماه چهارمین سالگرد ارتحال روحانی مردمی و خدمتگزار مرحوم حجت الاسلام و المسلمین سید مهدی طباطبایی است.
سلوک رفتاری او در جامعه و تواضع و فروتنی اش در ارتباط با آحاد مردم از او چهره ای محبوب و دوست داشتنی ساخته بود که خاطرات معاشرتها و صحبتهای گرم و صمیمی اش در اذهان همیشه باقی است.
درسهای اخلاقی او در صدا و سیما بسیار روانشناسانه و اثرگذار بود، او با کلامش که آمیخته ای از علم و دانش و با استفاده از مبانی قرآن و عترت و در قالبی بسیار خودمانی و صمیمی بیان می شد بسیاری از ناهنجاری ها و مشکلات روحی و روانی جامعه را حل می کرد و به آینده شان امیدوار می ساخت.
روزی یک شخص بازاری به نزد او آمد و از اینکه تلاشش به سرانجامی نرسیده ناامید و نگران بود، جناب سید مهدی طباطبایی ضمن راهنمایی یک جمله حکیمانه ای به او گفت که بنظرم برای همه افراد در هر سطحی قابل استفاده است و می تواند امید به حرکت دوباره را در انسان پدید آورد، او گفت؛ هر گاه دیدید دری به روی شما بسته شده است هی سعی نکنید هر جور شده است آن در را مجددا به روی خود باز کنید! وقت خود را معطل باز کردن آن در نکنید و توجه به این معنا داشته باشید که هزار در دیگر به روی شما باز است و طرحی نو دراندازید! این جملات حکیمانه باعث می شود انسان هیچوقت در بن بست نماند و بلافاصله به سراغ درهای دیگر برود، شاید هم علت اینکه در قرآن می فرماید «وادخلوا من ابواب متفرقه» یعنی از درهای مختلف وارد شوید، این مفهوم هم در آن نهفته باشد که اگر دری به روی شما بسته شد درهای دیگر به روی شما باز باشد و احساس بن بست و نا امیدی نکند.
يك شخص روحاني كه وظيفه هدايت ديني و معنوي مردم را بر عهده دارد بايد بفرموده حضرت امام (رض) زي طلبگي داشته باشد، يعني ساده زيستي مبناي زندگي او باشد و از تجملات بپرهيزد و دنيا گرا نباشد و خلاصه سطح زندگي اش با مردم معمولي يكسان باشد. اگر مردم را به انجام كارهاي خير و نيك دعوت مي كند، خود نيز الگوي عملي براي گفتارش باشد، اگر مردم را به راستي و صداقت و پاكي فرا مي خواند خودش نيز عامل همه اينها باشد و خلاصه مردم تمام كمالات را در زندگي و رفتار و كردار او ببينند.
مسلماً چنين روحاني در دل مردم جا باز مي كند و مردم مطيع او خواهند بود و مي بينند كه حرف هايش صرفاً لقلقه زبان نيست بلكه خودش آئينه تمام نماي فضائل و مكارم اخلاق است و خدا وجود چنين روحانيوني را در جامعه ما زياد كند كه الگوي علمي و عملي اخلاق اسلامي باشند.
مرحوم حجت الاسلام سيد مهدي طباطبايي (ره) نمونه بارز و واقعي يك روحاني مردمي و متخلق به اخلاق اسلامي بود و همين خصايص، محبوبيت ايشان را در بين آحاد مردم نسبت به ديگران بسيار بيشتر كرده بود.
شيوه گفتاري ايشان در منابر بسيار دلنشين و قابل استفاده بود، از به كار بردن كلمات صعب و سنگين خودداري مي كرد و اگر آيه و حديثي را قرائت مي كرد. معناي آن را به طور واضح براي مردم بيان مي كرد و در حقيقت مطلب را براي آنان حلاجي مي كرد تا بتوانند درك كنند. آيات و روايات را برنامه ريزي شده و با حساب و كتاب و با موضوع بندي در سخنراني ها استفاده مي كرد به طوري كه تمام منبرهايش قابل پياده شدن و حتي كتاب شدن است و نظم مطالب و طرح موضوعات كه غالباً اجتماعي و شيوه سبك زندگي اسلامي هست، بسيار قابل استفاده است.
او مطالعات روانشناسي عميقي داشت، به طوري كه يكي از دوستانم را كه استاد روانشناسي دانشگاه اصفهان بود چند جلسه به جلسات ايشان آوردم و او مجذوب مطالب ايشان گشته بود و به من گفت ايشان جديدترين مطالب علم روانشناسي را در قالبي ديني و مذهبي و عمومي و قابل فهم براي مردم بيان مي كند و من هنگامي كه اين نكته را به حاج آقا طباطبايي عرض كردم، ايشان با تبسمي به من فرمودند راست گفته من در روانشناسي مطالعات زيادي داشتم و حتي مدركش را هم گرفتم ولي بعداً ديدم داشتن اين مدرك برايم يك نوع تعلق و وابستگي مي آورد، آن را پاره كردم و دور ريختم!
مسجد و منزل اين روحاني خدوم و خدمتگذار هميشه پر از مراجعاني بود كه با اميد حل مشكلاتشان آمده بودند و اغلب آنها هم نتيجه مي گرفتند، شايد هزاران نفر كه در زندگي زناشويي و يا خانوادگي دچار اختلافات مي شدند به جاي اينكه به دنبال دادگاه هاي حل اختلاف بروند، به منزل ايشان و يا دفترشان كه در همانجا در نزديك مسجدشان در خيابان غياثي در نزديكي ميدان خراسان تهران بود، رجوع مي كردند و اين روحاني با اخلاق و انديشمند با بيان شيرينش زندگي آنها را دوباره مي ساخت و در اثر كلام اين بزرگوار سال ها با صلح و صفا به زندگي خود ادامه مي دادند.
وجوه مردمي بودن ايشان بسيار است، او هيچگاه براي خود تعين خاصي قائل نبود و با همه آن سوابق علمي، سياسي، اجتماعي و فرهنگي، بسيار متواضع و دوست داشتني بود و انسان از مصاحبت با ايشان واقعا لذت مي برد.
در عرصه سياسي نيز ايشان بصيرت بسيار خوبي داشت و ارتباط ديرينه او با حضرت امام خميني (رض)، مقام معظم رهبري و اعلام و بزرگان سبب شده بود تا گنجينه اي از خاطرات با ارزش را در سينه داشته باشد و موضع گيري هاي او از طرفي با اين تجربه ديرينه در سياست و از طرفي با ارتباط عميق و مستقيم با مردم كوچه و بازار سبب شده بود تا بسيار پخته و عاقبت نگر باشد.
هميشه در هر موضوعي تالي فاسد آن را در نظر مي گرفت و بسيار سنجيده و عاقلانه عمل مي كرد و از مسير اصلي انقلاب اسلامي هيچگاه خارج نشد و در عين حال رضايتمندي توده هاي مردمي را هم بسيار اهميت مي داد و معتقد بود كه پشتوانه اصلي انقلاب، همين مردم هستند و نبايد با رفتارهاي ناصحيح و يا توجيه سوءعملكرد مسئولان، آنها را نسبت به اصل نظام و انقلاب بدبين كنيم و خداي ناخواسته از اصل جمهوري اسلامي پشيمان شوند!
او به معناي واقعي و تمام، يك انسان دلسوز براي كشور، نظام، انقلاب اسلامي و مردم بود و مواضعش در عرصه سياسي و اجتماعي با رعايت مصالح چهارگانه فوق بود و اگر بر حفظ سرمايه هاي انقلاب و نظام تأكيد مي كرد، با توجه به همين مصلحت بيني ها بود و لذا در مقابل هتاكي برخي به بزرگان مي ايستاد و اين قبيل كارها را بر خلاف مصالح نظام و انقلاب مي دانست.
عشق به اباعبدالله الحسين (ع) و اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام در مرحوم حاج سيد مهدي طباطبايي بسيار بروز و ظهور داشت، او بارها مي گفت من از كودكي عاشق امام حسين (ع) بودم و بيان ايشان در مجالس روضه وسوگواري اهل بيت (ع) با همين لسان عاشقانه و خالصانه بود و همينطور كه با زباني ساده حرف مي زد و مصائب اهل بيت را بازگو مي كرد، اشك همه را در مي آورد و اوج شور و حال ايشان در همين مجالس فاطمي و حسيني بود و در حقيقت افتخار مي كرد كه روضه خوان باشد و حتي گاهي در منبر وعظ هم كه نبود، اگر سخني يا اشاره اي به مصائب حضرت زهرا (س) و يا امام حسين (ع) مي شد، بسيار رقيق القلب بود و بلافاصله متأثر مي شد و اشك مي ريخت.
او در عين حال كه بر حسب احساس وظيفه دو دوره نماينده مجلس شده بود و در كوران مسائل سياسي هم بود، ولي به هيچيك از اين پست ها و مقامات دلبستگي نداشت و علاقه وافر او به همين كار آخوندي و خدمت خالصانه به مردم و اقامه عزاي امام حسين (ع) و حضرت صديقه طاهره فاطمه زهرا سلام الله عليها بود و چه زيبا در نخستين روز از ماه مبارك رمضان به ضيافت الهي بار يافت و مهمان حضرت رب الارباب شد. عاش سعيداً و مات سعيدا
بیست و هفتم اردیبهشت ماه چهارمین سالگرد ارتحال روحانی مردمی و خدمتگزار مرحوم حجت الاسلام و المسلمین سید مهدی طباطبایی است.
سلوک رفتاری او در جامعه و تواضع و فروتنی اش در ارتباط با آحاد مردم از او چهره ای محبوب و دوست داشتنی ساخته بود که خاطرات معاشرتها و صحبتهای گرم و صمیمی اش در اذهان همیشه باقی است.
درسهای اخلاقی او در صدا و سیما بسیار روانشناسانه و اثرگذار بود، او با کلامش که آمیخته ای از علم و دانش و با استفاده از مبانی قرآن و عترت و در قالبی بسیار خودمانی و صمیمی بیان می شد بسیاری از ناهنجاری ها و مشکلات روحی و روانی جامعه را حل می کرد و به آینده شان امیدوار می ساخت.
روزی یک شخص بازاری به نزد او آمد و از اینکه تلاشش به سرانجامی نرسیده ناامید و نگران بود، جناب سید مهدی طباطبایی ضمن راهنمایی یک جمله حکیمانه ای به او گفت که بنظرم برای همه افراد در هر سطحی قابل استفاده است و می تواند امید به حرکت دوباره را در انسان پدید آورد، او گفت؛ هر گاه دیدید دری به روی شما بسته شده است هی سعی نکنید هر جور شده است آن در را مجددا به روی خود باز کنید! وقت خود را معطل باز کردن آن در نکنید و توجه به این معنا داشته باشید که هزار در دیگر به روی شما باز است و طرحی نو دراندازید! این جملات حکیمانه باعث می شود انسان هیچوقت در بن بست نماند و بلافاصله به سراغ درهای دیگر برود، شاید هم علت اینکه در قرآن می فرماید «وادخلوا من ابواب متفرقه» یعنی از درهای مختلف وارد شوید، این مفهوم هم در آن نهفته باشد که اگر دری به روی شما بسته شد درهای دیگر به روی شما باز باشد و احساس بن بست و نا امیدی نکند.
يك شخص روحاني كه وظيفه هدايت ديني و معنوي مردم را بر عهده دارد بايد بفرموده حضرت امام (رض) زي طلبگي داشته باشد، يعني ساده زيستي مبناي زندگي او باشد و از تجملات بپرهيزد و دنيا گرا نباشد و خلاصه سطح زندگي اش با مردم معمولي يكسان باشد. اگر مردم را به انجام كارهاي خير و نيك دعوت مي كند، خود نيز الگوي عملي براي گفتارش باشد، اگر مردم را به راستي و صداقت و پاكي فرا مي خواند خودش نيز عامل همه اينها باشد و خلاصه مردم تمام كمالات را در زندگي و رفتار و كردار او ببينند.
مسلماً چنين روحاني در دل مردم جا باز مي كند و مردم مطيع او خواهند بود و مي بينند كه حرف هايش صرفاً لقلقه زبان نيست بلكه خودش آئينه تمام نماي فضائل و مكارم اخلاق است و خدا وجود چنين روحانيوني را در جامعه ما زياد كند كه الگوي علمي و عملي اخلاق اسلامي باشند.
مرحوم حجت الاسلام سيد مهدي طباطبايي (ره) نمونه بارز و واقعي يك روحاني مردمي و متخلق به اخلاق اسلامي بود و همين خصايص، محبوبيت ايشان را در بين آحاد مردم نسبت به ديگران بسيار بيشتر كرده بود.
شيوه گفتاري ايشان در منابر بسيار دلنشين و قابل استفاده بود، از به كار بردن كلمات صعب و سنگين خودداري مي كرد و اگر آيه و حديثي را قرائت مي كرد. معناي آن را به طور واضح براي مردم بيان مي كرد و در حقيقت مطلب را براي آنان حلاجي مي كرد تا بتوانند درك كنند. آيات و روايات را برنامه ريزي شده و با حساب و كتاب و با موضوع بندي در سخنراني ها استفاده مي كرد به طوري كه تمام منبرهايش قابل پياده شدن و حتي كتاب شدن است و نظم مطالب و طرح موضوعات كه غالباً اجتماعي و شيوه سبك زندگي اسلامي هست، بسيار قابل استفاده است.
او مطالعات روانشناسي عميقي داشت، به طوري كه يكي از دوستانم را كه استاد روانشناسي دانشگاه اصفهان بود چند جلسه به جلسات ايشان آوردم و او مجذوب مطالب ايشان گشته بود و به من گفت ايشان جديدترين مطالب علم روانشناسي را در قالبي ديني و مذهبي و عمومي و قابل فهم براي مردم بيان مي كند و من هنگامي كه اين نكته را به حاج آقا طباطبايي عرض كردم، ايشان با تبسمي به من فرمودند راست گفته من در روانشناسي مطالعات زيادي داشتم و حتي مدركش را هم گرفتم ولي بعداً ديدم داشتن اين مدرك برايم يك نوع تعلق و وابستگي مي آورد، آن را پاره كردم و دور ريختم!
مسجد و منزل اين روحاني خدوم و خدمتگذار هميشه پر از مراجعاني بود كه با اميد حل مشكلاتشان آمده بودند و اغلب آنها هم نتيجه مي گرفتند، شايد هزاران نفر كه در زندگي زناشويي و يا خانوادگي دچار اختلافات مي شدند به جاي اينكه به دنبال دادگاه هاي حل اختلاف بروند، به منزل ايشان و يا دفترشان كه در همانجا در نزديك مسجدشان در خيابان غياثي در نزديكي ميدان خراسان تهران بود، رجوع مي كردند و اين روحاني با اخلاق و انديشمند با بيان شيرينش زندگي آنها را دوباره مي ساخت و در اثر كلام اين بزرگوار سال ها با صلح و صفا به زندگي خود ادامه مي دادند.
وجوه مردمي بودن ايشان بسيار است، او هيچگاه براي خود تعين خاصي قائل نبود و با همه آن سوابق علمي، سياسي، اجتماعي و فرهنگي، بسيار متواضع و دوست داشتني بود و انسان از مصاحبت با ايشان واقعا لذت مي برد.
در عرصه سياسي نيز ايشان بصيرت بسيار خوبي داشت و ارتباط ديرينه او با حضرت امام خميني (رض)، مقام معظم رهبري و اعلام و بزرگان سبب شده بود تا گنجينه اي از خاطرات با ارزش را در سينه داشته باشد و موضع گيري هاي او از طرفي با اين تجربه ديرينه در سياست و از طرفي با ارتباط عميق و مستقيم با مردم كوچه و بازار سبب شده بود تا بسيار پخته و عاقبت نگر باشد.
هميشه در هر موضوعي تالي فاسد آن را در نظر مي گرفت و بسيار سنجيده و عاقلانه عمل مي كرد و از مسير اصلي انقلاب اسلامي هيچگاه خارج نشد و در عين حال رضايتمندي توده هاي مردمي را هم بسيار اهميت مي داد و معتقد بود كه پشتوانه اصلي انقلاب، همين مردم هستند و نبايد با رفتارهاي ناصحيح و يا توجيه سوءعملكرد مسئولان، آنها را نسبت به اصل نظام و انقلاب بدبين كنيم و خداي ناخواسته از اصل جمهوري اسلامي پشيمان شوند!
او به معناي واقعي و تمام، يك انسان دلسوز براي كشور، نظام، انقلاب اسلامي و مردم بود و مواضعش در عرصه سياسي و اجتماعي با رعايت مصالح چهارگانه فوق بود و اگر بر حفظ سرمايه هاي انقلاب و نظام تأكيد مي كرد، با توجه به همين مصلحت بيني ها بود و لذا در مقابل هتاكي برخي به بزرگان مي ايستاد و اين قبيل كارها را بر خلاف مصالح نظام و انقلاب مي دانست.
عشق به اباعبدالله الحسين (ع) و اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام در مرحوم حاج سيد مهدي طباطبايي بسيار بروز و ظهور داشت، او بارها مي گفت من از كودكي عاشق امام حسين (ع) بودم و بيان ايشان در مجالس روضه وسوگواري اهل بيت (ع) با همين لسان عاشقانه و خالصانه بود و همينطور كه با زباني ساده حرف مي زد و مصائب اهل بيت را بازگو مي كرد، اشك همه را در مي آورد و اوج شور و حال ايشان در همين مجالس فاطمي و حسيني بود و در حقيقت افتخار مي كرد كه روضه خوان باشد و حتي گاهي در منبر وعظ هم كه نبود، اگر سخني يا اشاره اي به مصائب حضرت زهرا (س) و يا امام حسين (ع) مي شد، بسيار رقيق القلب بود و بلافاصله متأثر مي شد و اشك مي ريخت.
او در عين حال كه بر حسب احساس وظيفه دو دوره نماينده مجلس شده بود و در كوران مسائل سياسي هم بود، ولي به هيچيك از اين پست ها و مقامات دلبستگي نداشت و علاقه وافر او به همين كار آخوندي و خدمت خالصانه به مردم و اقامه عزاي امام حسين (ع) و حضرت صديقه طاهره فاطمه زهرا سلام الله عليها بود و چه زيبا در نخستين روز از ماه مبارك رمضان به ضيافت الهي بار يافت و مهمان حضرت رب الارباب شد. عاش سعيداً و مات سعيدا
- نویسنده : مرتضی نجفی قدسی
- منبع :
https://19dey.com/news/38669