۱۹ دی: مهمانی ۱۰ روزه خوان نعمت رضوی با عنوان «دهه کرامت» چقدر زیبا به اسم و نام سلطان خراسان و مسیح ایران ختم میشود و عاشقانش را از خود بیخود میکند.
به هر کجای ایران که قدم بگذاری، از هر زن و مرد پیر و جوانی، از هر آنکه دلش باز و بسته است، از هر آنکه که مهربانی میکند و میبیند یا مملو از غم است، از هر آنکه دارا است و ندار و میتواند بخواند و بنویسد یا اکابر میرود، همه و همه با شنیدن نامش بغض میکنند، دلشان همچون کبوتری پر میکشد، خودشان را، اسمشان را، رسمشان را فراموش میکنند و تنها یک نام در قلب و مغزشان تکرار میشود «علی ابن موسی الرضا(ع)».
چگونه جایگاهی دارد که برای میلادش نمیتوان مقدمه و مؤخره چید؟ چقدر وسیع و بینهایت است که هزاران هزار کیلومتر از فلات ایران و میلیونها قلب در سراسر جهان زیر سایهاش هستند؟
آیا برای وصفش نباید همچون مولانا به سماء درآییم و با صدای رسا بخوانیم:
بی همگان بسر شود بی تو بسر نمیشود
داغ تو دارد این دلم جای دگر نمیشود
دیده عقل مست تو چرخه چرخ پست تو
گوش طرب به دست تو بی تو بسر نمیشود
جان ز تو جوش میکند دل ز تو نوش میکند
عقل خروش میکند بی تو بسر نمیشود
کدام لحظه میتواند قابل قیاس باشد با ثانیههای قدم گذاشتن بر صحن امن و امانش؟ کجای جهان از حرم مسیحای ایران آرامش بخشتر است؟ وقتی خودش به بدرقهات میآید، آنجا که ناخواسته اشک از چشمانت سرازیر میشود و برای حرمت نگه داشتن سر به زیر میاندازی، کجای دنیا غلامی و خدمت اینگونه شیرین است؟
آقای مهربانیها! علی بن موسی الرضا! من و همه عاشقانت نمیتوانیم ایران را، خاکش را و حال و هوایش را بدون شما، با این تصور که زیر پرچمتان نباشیم تصور کنیم! تا ایران ایران بود خاک تشنهاش برای وصل شما روزشماری میکرد و تا ایران ایران است همچو نگینی گرانبها شما را با همه هستیاش نگه خواهد داشت.
ای آبروی سرزمینم! ای مبدأ و مقصد دلتنگیها! ای شاهراه کربلا! بر ما با تمام بدیهایمان نفس گرمی مسیحاییات را بدم و مگذار تا در زمانهای غمبار و پر غبار تلف شویم!
مبارزه دائمی خستگیناپذیر
مقام معظم رهبری در مورد امام رضا(ع) در بیاناتی میفرمایند: «او امام ماست، زندگی او برای ما درس است، از زندگی او باید درس بگیریم؛ زندگی او برای ما یک پیامی دارد، آن پیام چیست؟ من آن پیام را در یک کلمه خلاصه میکنم. بدانید پیام زندگی پرماجرای علیبنموسیالرضا (ع) به ما عبارت است از مبارزه دائمی خستگیناپذیر».
ایشان ادامه میدهند که «امام رضا (ع) با شیوه تقیه آمیز و شگفت آوری جان خود را که محور و روح جمعیت شیعیان بود حفظ کرد و در دوران قدرت مقتدرترین خلفای بنی عباس و در دوران استقرار و ثبات کامل آن رژیم مبارزات عمیق امامت را ادامه داد. تاریخ نتوانسته است ترسیم روشنی از دوران ده ساله زندگی امام هشتم در زمان هارون و بعد از او در دوران پنج ساله جنگهای داخلی میان خراسان و بغداد به ما ارائه کند؛ اما به تدبر میتوان فهمید که امام هشتم در این دوران همان مبارزه دراز مدت اهلبیت (ع) را که در همه اعصار بعد از عاشورا استمرار داشته با همان جهتگیری و همان اهداف ادامه میداده است.»
آیت الله العظمی جوادی آملی طی سخنانی که در آستانه میلاد امام رضا(ع) و همزمان با دهه کرامت انجام شده است، بیان داشت: میلاد پربرکت امام هشتم(ع) را به جهان اسلام، حوزه تشیع، ایران اسلامی و انقلابی و همه شما بزرگواران تبریک عرض میکنیم؛ فرصت کرامتیابی این ایام را مغتنم میشماریم. کرامتی که از اول ذیقعده تا یازده ذیقعده ادامه دارد، درس فرشتگی به آدم میدهد، چراکه کرامت از اوصاف برجسته ملائکه است لذا در سوره «انبیاء» خدا فرشتهها را به کِرام معرفی کرد: ﴿بَلْ عِبادٌ مُكْرَمُونَ ٭ لا یسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ یعْمَلُونَ﴾.
وی ادامه داد: در زیارت جامعه امام هادی(سلام الله علیه) اهل بیت عصمت و طهارت همانند ملائکه به کرامت موصوف شدند. در زیارت جامعه این ذوات قدسی عرض میکنیم: «عِبادٌ مُكْرَمُونَ ٭ لا یسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ یعْمَلُونَ﴾، مسیر نزول قرآن را فرشتگان کِرام به عهده دارند ﴿بَلْ عِبادٌ مُكْرَمُونَ﴾، ﴿بِأَیدِی سَفَرَةٍ ٭ كِرَامٍ بَرَرَةٍ﴾[2] یعنی این قرآن از مسیر کرامت آمده است.
استاد سطوح عالی حوزه با اشاره به فضائل امام هشتم علیه السلام ادامه داد: مهمترین بیانی که ذات اقدس الهی درباره قرآن کریم دارد در سخنان نورانی امام هشتم علی بن موسی الرضا المرتضی(علیه و علی آبائه و ابنائه آلاف التحیة و الثناء) آمده که حضرت این معارف را بهره همه مخصوصاً ایرانیها قرار داد. وجود مبارک امام رضا وقتی وارد ایران شد مکتب تشیع را به همراه خود آورد، ایشان وقتی وارد سرزمین خراسان شد سؤال کردند که مسئله مهم در اینجا چیست؟ عرض شد مسئله امامت و خلافت است. حضرت فرمود اینها از خلافت و امامت چه خبری دارند؟ اینها چه میدانند امامت چیست؟ اینها چه میدانند خلافت چیست؟ آن سخنرانی نورانی را که مرحوم کلینی نقل کرد دیگران هم نقل کردند از وجود مبارک امام هشتم به ما رسیده است که حضرت فرمود: «اَلإِمَامُ وَاحِدُ دَهْرِهِ وَ هُوَ بِحَیثُ النَّجْمُ مِنْ یدِ الْمُتَنَاوِلِینَ وَ وَصْفِ الْوَاصِفِینَ فَأَینَ الِاخْتِیارُ مِنْ هَذَا وَ أَینَ الْعُقُولُ عَنْ هَذَا وَ أَینَ یوجَدُ مِثْلُ هَذَا»؛[3] امام ستاره آسمان است، با دست کسی نمیتواند به آسمان دستدرازی کند و ستاره را بگیرد یا مسح کند! مگر امامت را میشود شناخت؟ مگر ولایت را میشود بدون غدیر شناخت؟ مگر حقیقت امامت یک امر انتصابی است؟ از آن به بعد حضرت سعی کردند بحثهای ولایت را به ما آموزش دهند.
وی به آموزه های ولایی امام هشتم(ع) اشاره کرد و گفت: ما میگوییم امامت عهد خداست و خدا باید عطا کند چه اینکه به خلیل حق فرمود: ﴿لاَ ینَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ﴾،[4] اینکه میخوانیم ﴿لاَ ینَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ﴾، باید بدانیم که این عهد فاعل «ینال» است. یعنی امامت عهد، میثاق، حکم و فرمان من است. این فرمان باید از بالا صادر بشود، این سمت الهی است و سمت مردمی نیست. امامت انتخاب نیست تا مردم به کسی رأی امامت بدهند. امامت انتصابی نیست، چرا؟ چون خود ائمه از طرف ذات اقدس الهی فرمودند اگر کسی بخواهد امام را بشناسد باید پیغمبر را بشناسد، اگر بخواهد پیغمبر را بشناسد باید خدا را بشناسد، چرا؟ چون امامت جانشینی و خلافت نبی است، اگر کسی خواست «خلیفة النبی» را بشناسد باید مستخلف عنه را بشناسد. اگر مستخلف عنه را نشناخت که خلیفه را نمیشناسد و اگر کسی خواست نبی را بشناسد حتماً باید الله را بشناسد، زیرا نبی خلیفه الله است.
آیت الله جوادی آملی تصریح کرد: امام رضا(ع) در خراسان این را کاملاً تبیین کرد و فرمود: الْإِمَامُ وَاحِدُ دَهْرِهِ لَا یدَانِیهِ أَحَدٌ» «وَ هُوَ بِحَیثُ النَّجْمُ مِنْ یدِ الْمُتَنَاوِلِینَ وَ وَصْفِ الْوَاصِفِینَ فَأَینَ الِاخْتِیارُ مِنْ هَذَا وَ أَینَ الْعُقُولُ عَنْ هَذَا وَ أَینَ یوجَدُ مِثْلُ هَذَا»، مگر با رأی مردم کسی امام میشود؟ مگر با عقل مردم امامت شناخته میشود؟ گفت و گفت و گفت تا فضای ایران اسلامی را ولایی کرد و اینگونه فرق بین غدیر و سقیفه کاملاً روشن شد، آنگاه سخنان نورانی امام رضا را حضرت عبدالعظیم حسنی و احمد بن موسی و فاطمه معصومه اینها خواهران و دختران و فرزندان این خاندان تبیین کردند علماء هم فهمیدند وضع ایران اسلامی برگشت. وجود مبارک امام رضا(سلام الله علیه) این حرفها را زد حکماء فهمیدند علماء فهمیدند فقهاء فهمیدند.
وی تأکید کرد: وجود مبارک امام هشتم(سلام الله علیه) به همه ما دستور داد که عاقلانه زندگی کنید و کشور را عقل اداره میکند نه چیز دیگر. عقل را هم عقل گفتند برای اینکه زانوی وهم و خیال را در بخش اندیشه و زانوی شهوت و غضب را در بخش انگیزه می بندد و عقال میکند. آنکه عقل دارد هوس او، وهم او، خیال او، شهوت او و غضب او رام شده است. اینها را وجود مبارک امام رضا به خوبی تبیین کرد فرمود انسان یک دوست دارد و آن عقل اوست.
انتقال مطالب فراوان علمی و پزشکی زیاد از امام رضا(ع) به نسلهای بعدی
مدیر پژوهشکده تاریخ و سیره اهل بیت(ع) پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی اظهار داشت: یکی از ابعاد وجودی امام رضا(ع) مسئله تسلط علمی ایشان است تا جایی از ایشان مطالب علمی و حتی پزشکی زیادی نیز وجود دارد و امروز ما مبحثی به عنوان طب الرضا در طب سنتی داریم.
حجت الاسلام حمیدرضا مطهری افزود: تسلط امام رضا(ع) بر مسائل علمی زمان خودشان به حدی بود که مأمون با اهداف زیادی از جمله بهره بردن از این منبع عظیم ایشان را به مرو فراخواند.
وی با بیان اینکه مأمون اهداف دیگری داشت که جای بررسی بیشتر دارد، گفت: در دوره مأمون فرقهها و گروههای مختلف افکار و عقاید مختلفی در جامعه مطرح و افرادی باورهای خودشان را به شیوه سؤال بیان میکردند که البته بزرگان دربار مأمون و حتی خود مأمون از پاسخگویی به آنها عاجز بودند، لذا وی مجبور به فراخواندن امام رضا(ع) به مرو شد، هرچند اهداف دیگری نیز داشت.
روابط وسیع امام با غرب و شرق جهان اسلام
مطهری با بیان اینکه امام رضا(ع) از موقعیت علمی بالایی برخوردار بودند و این خود موجب برتری ایشان نسبت به عالمان زمانه خود بود، تأکید کرد: به ایشان از مناطق مختلف نامهنگاری میشد، بهگونهای که یکبار در حضور مأمون فرمودند که من در مدینه بودم و نامههای من در شرق و غرب جهان اسلام خوانده میشد.
مدیر پژوهشکده تاریخ و سیره اهل بیت(ع) پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی افزود: این مطلب دو نکته بسیار مهم دارد، اول اینکه ارتباطات امام رضا(ع) در سراسر جهان اسلام تا چه اندازه وسیع بود و دوم اینکه نشانم بدهد جایگاه و فضل ایشان به اندازهای بود که منبع رجوع افراد از سراسر جهان بودند.
به گفته وی امام رضا(ع) در میان دانشمندان مختلف چه در بین اهل سنت و چه سایر ادیان با استفاده از باورهای همان گروه به مناظره میپرداختند و همین اندیشههای وسیع ایشان را نشان میدهد.
چگونه جایگاهی دارد که برای میلادش نمیتوان مقدمه و مؤخره چید؟ چقدر وسیع و بینهایت است که هزاران هزار کیلومتر از فلات ایران و میلیونها قلب در سراسر جهان زیر سایهاش هستند؟
آیا برای وصفش نباید همچون مولانا به سماء درآییم و با صدای رسا بخوانیم:
بی همگان بسر شود بی تو بسر نمیشود
داغ تو دارد این دلم جای دگر نمیشود
دیده عقل مست تو چرخه چرخ پست تو
گوش طرب به دست تو بی تو بسر نمیشود
جان ز تو جوش میکند دل ز تو نوش میکند
عقل خروش میکند بی تو بسر نمیشود
کدام لحظه میتواند قابل قیاس باشد با ثانیههای قدم گذاشتن بر صحن امن و امانش؟ کجای جهان از حرم مسیحای ایران آرامش بخشتر است؟ وقتی خودش به بدرقهات میآید، آنجا که ناخواسته اشک از چشمانت سرازیر میشود و برای حرمت نگه داشتن سر به زیر میاندازی، کجای دنیا غلامی و خدمت اینگونه شیرین است؟
آقای مهربانیها! علی بن موسی الرضا! من و همه عاشقانت نمیتوانیم ایران را، خاکش را و حال و هوایش را بدون شما، با این تصور که زیر پرچمتان نباشیم تصور کنیم! تا ایران ایران بود خاک تشنهاش برای وصل شما روزشماری میکرد و تا ایران ایران است همچو نگینی گرانبها شما را با همه هستیاش نگه خواهد داشت.
ای آبروی سرزمینم! ای مبدأ و مقصد دلتنگیها! ای شاهراه کربلا! بر ما با تمام بدیهایمان نفس گرمی مسیحاییات را بدم و مگذار تا در زمانهای غمبار و پر غبار تلف شویم!
مبارزه دائمی خستگیناپذیر
مقام معظم رهبری در مورد امام رضا(ع) در بیاناتی میفرمایند: «او امام ماست، زندگی او برای ما درس است، از زندگی او باید درس بگیریم؛ زندگی او برای ما یک پیامی دارد، آن پیام چیست؟ من آن پیام را در یک کلمه خلاصه میکنم. بدانید پیام زندگی پرماجرای علیبنموسیالرضا (ع) به ما عبارت است از مبارزه دائمی خستگیناپذیر».
ایشان ادامه میدهند که «امام رضا (ع) با شیوه تقیه آمیز و شگفت آوری جان خود را که محور و روح جمعیت شیعیان بود حفظ کرد و در دوران قدرت مقتدرترین خلفای بنی عباس و در دوران استقرار و ثبات کامل آن رژیم مبارزات عمیق امامت را ادامه داد. تاریخ نتوانسته است ترسیم روشنی از دوران ده ساله زندگی امام هشتم در زمان هارون و بعد از او در دوران پنج ساله جنگهای داخلی میان خراسان و بغداد به ما ارائه کند؛ اما به تدبر میتوان فهمید که امام هشتم در این دوران همان مبارزه دراز مدت اهلبیت (ع) را که در همه اعصار بعد از عاشورا استمرار داشته با همان جهتگیری و همان اهداف ادامه میداده است.»
آیت الله العظمی جوادی آملی طی سخنانی که در آستانه میلاد امام رضا(ع) و همزمان با دهه کرامت انجام شده است، بیان داشت: میلاد پربرکت امام هشتم(ع) را به جهان اسلام، حوزه تشیع، ایران اسلامی و انقلابی و همه شما بزرگواران تبریک عرض میکنیم؛ فرصت کرامتیابی این ایام را مغتنم میشماریم. کرامتی که از اول ذیقعده تا یازده ذیقعده ادامه دارد، درس فرشتگی به آدم میدهد، چراکه کرامت از اوصاف برجسته ملائکه است لذا در سوره «انبیاء» خدا فرشتهها را به کِرام معرفی کرد: ﴿بَلْ عِبادٌ مُكْرَمُونَ ٭ لا یسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ یعْمَلُونَ﴾.
وی ادامه داد: در زیارت جامعه امام هادی(سلام الله علیه) اهل بیت عصمت و طهارت همانند ملائکه به کرامت موصوف شدند. در زیارت جامعه این ذوات قدسی عرض میکنیم: «عِبادٌ مُكْرَمُونَ ٭ لا یسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ یعْمَلُونَ﴾، مسیر نزول قرآن را فرشتگان کِرام به عهده دارند ﴿بَلْ عِبادٌ مُكْرَمُونَ﴾، ﴿بِأَیدِی سَفَرَةٍ ٭ كِرَامٍ بَرَرَةٍ﴾[2] یعنی این قرآن از مسیر کرامت آمده است.
استاد سطوح عالی حوزه با اشاره به فضائل امام هشتم علیه السلام ادامه داد: مهمترین بیانی که ذات اقدس الهی درباره قرآن کریم دارد در سخنان نورانی امام هشتم علی بن موسی الرضا المرتضی(علیه و علی آبائه و ابنائه آلاف التحیة و الثناء) آمده که حضرت این معارف را بهره همه مخصوصاً ایرانیها قرار داد. وجود مبارک امام رضا وقتی وارد ایران شد مکتب تشیع را به همراه خود آورد، ایشان وقتی وارد سرزمین خراسان شد سؤال کردند که مسئله مهم در اینجا چیست؟ عرض شد مسئله امامت و خلافت است. حضرت فرمود اینها از خلافت و امامت چه خبری دارند؟ اینها چه میدانند امامت چیست؟ اینها چه میدانند خلافت چیست؟ آن سخنرانی نورانی را که مرحوم کلینی نقل کرد دیگران هم نقل کردند از وجود مبارک امام هشتم به ما رسیده است که حضرت فرمود: «اَلإِمَامُ وَاحِدُ دَهْرِهِ وَ هُوَ بِحَیثُ النَّجْمُ مِنْ یدِ الْمُتَنَاوِلِینَ وَ وَصْفِ الْوَاصِفِینَ فَأَینَ الِاخْتِیارُ مِنْ هَذَا وَ أَینَ الْعُقُولُ عَنْ هَذَا وَ أَینَ یوجَدُ مِثْلُ هَذَا»؛[3] امام ستاره آسمان است، با دست کسی نمیتواند به آسمان دستدرازی کند و ستاره را بگیرد یا مسح کند! مگر امامت را میشود شناخت؟ مگر ولایت را میشود بدون غدیر شناخت؟ مگر حقیقت امامت یک امر انتصابی است؟ از آن به بعد حضرت سعی کردند بحثهای ولایت را به ما آموزش دهند.
وی به آموزه های ولایی امام هشتم(ع) اشاره کرد و گفت: ما میگوییم امامت عهد خداست و خدا باید عطا کند چه اینکه به خلیل حق فرمود: ﴿لاَ ینَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ﴾،[4] اینکه میخوانیم ﴿لاَ ینَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ﴾، باید بدانیم که این عهد فاعل «ینال» است. یعنی امامت عهد، میثاق، حکم و فرمان من است. این فرمان باید از بالا صادر بشود، این سمت الهی است و سمت مردمی نیست. امامت انتخاب نیست تا مردم به کسی رأی امامت بدهند. امامت انتصابی نیست، چرا؟ چون خود ائمه از طرف ذات اقدس الهی فرمودند اگر کسی بخواهد امام را بشناسد باید پیغمبر را بشناسد، اگر بخواهد پیغمبر را بشناسد باید خدا را بشناسد، چرا؟ چون امامت جانشینی و خلافت نبی است، اگر کسی خواست «خلیفة النبی» را بشناسد باید مستخلف عنه را بشناسد. اگر مستخلف عنه را نشناخت که خلیفه را نمیشناسد و اگر کسی خواست نبی را بشناسد حتماً باید الله را بشناسد، زیرا نبی خلیفه الله است.
آیت الله جوادی آملی تصریح کرد: امام رضا(ع) در خراسان این را کاملاً تبیین کرد و فرمود: الْإِمَامُ وَاحِدُ دَهْرِهِ لَا یدَانِیهِ أَحَدٌ» «وَ هُوَ بِحَیثُ النَّجْمُ مِنْ یدِ الْمُتَنَاوِلِینَ وَ وَصْفِ الْوَاصِفِینَ فَأَینَ الِاخْتِیارُ مِنْ هَذَا وَ أَینَ الْعُقُولُ عَنْ هَذَا وَ أَینَ یوجَدُ مِثْلُ هَذَا»، مگر با رأی مردم کسی امام میشود؟ مگر با عقل مردم امامت شناخته میشود؟ گفت و گفت و گفت تا فضای ایران اسلامی را ولایی کرد و اینگونه فرق بین غدیر و سقیفه کاملاً روشن شد، آنگاه سخنان نورانی امام رضا را حضرت عبدالعظیم حسنی و احمد بن موسی و فاطمه معصومه اینها خواهران و دختران و فرزندان این خاندان تبیین کردند علماء هم فهمیدند وضع ایران اسلامی برگشت. وجود مبارک امام رضا(سلام الله علیه) این حرفها را زد حکماء فهمیدند علماء فهمیدند فقهاء فهمیدند.
وی تأکید کرد: وجود مبارک امام هشتم(سلام الله علیه) به همه ما دستور داد که عاقلانه زندگی کنید و کشور را عقل اداره میکند نه چیز دیگر. عقل را هم عقل گفتند برای اینکه زانوی وهم و خیال را در بخش اندیشه و زانوی شهوت و غضب را در بخش انگیزه می بندد و عقال میکند. آنکه عقل دارد هوس او، وهم او، خیال او، شهوت او و غضب او رام شده است. اینها را وجود مبارک امام رضا به خوبی تبیین کرد فرمود انسان یک دوست دارد و آن عقل اوست.
انتقال مطالب فراوان علمی و پزشکی زیاد از امام رضا(ع) به نسلهای بعدی
مدیر پژوهشکده تاریخ و سیره اهل بیت(ع) پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی اظهار داشت: یکی از ابعاد وجودی امام رضا(ع) مسئله تسلط علمی ایشان است تا جایی از ایشان مطالب علمی و حتی پزشکی زیادی نیز وجود دارد و امروز ما مبحثی به عنوان طب الرضا در طب سنتی داریم.
حجت الاسلام حمیدرضا مطهری افزود: تسلط امام رضا(ع) بر مسائل علمی زمان خودشان به حدی بود که مأمون با اهداف زیادی از جمله بهره بردن از این منبع عظیم ایشان را به مرو فراخواند.
وی با بیان اینکه مأمون اهداف دیگری داشت که جای بررسی بیشتر دارد، گفت: در دوره مأمون فرقهها و گروههای مختلف افکار و عقاید مختلفی در جامعه مطرح و افرادی باورهای خودشان را به شیوه سؤال بیان میکردند که البته بزرگان دربار مأمون و حتی خود مأمون از پاسخگویی به آنها عاجز بودند، لذا وی مجبور به فراخواندن امام رضا(ع) به مرو شد، هرچند اهداف دیگری نیز داشت.
روابط وسیع امام با غرب و شرق جهان اسلام
مطهری با بیان اینکه امام رضا(ع) از موقعیت علمی بالایی برخوردار بودند و این خود موجب برتری ایشان نسبت به عالمان زمانه خود بود، تأکید کرد: به ایشان از مناطق مختلف نامهنگاری میشد، بهگونهای که یکبار در حضور مأمون فرمودند که من در مدینه بودم و نامههای من در شرق و غرب جهان اسلام خوانده میشد.
مدیر پژوهشکده تاریخ و سیره اهل بیت(ع) پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی افزود: این مطلب دو نکته بسیار مهم دارد، اول اینکه ارتباطات امام رضا(ع) در سراسر جهان اسلام تا چه اندازه وسیع بود و دوم اینکه نشانم بدهد جایگاه و فضل ایشان به اندازهای بود که منبع رجوع افراد از سراسر جهان بودند.
به گفته وی امام رضا(ع) در میان دانشمندان مختلف چه در بین اهل سنت و چه سایر ادیان با استفاده از باورهای همان گروه به مناظره میپرداختند و همین اندیشههای وسیع ایشان را نشان میدهد.
- نویسنده :
- منبع : مهر
https://19dey.com/news/40146