۱۹ دی: دبیرکل جامعه روحانیت مبارز با بیان اینکه حضرت آقا پارسال در انتخابات فرمودند ظلم و جفا شد، جبران بشود؛ هیچکس نگفت مراد رهبری چه کسی بود؟، گفت: شاید در انتخابات بعدی ظلم و جفای دیگری شود.
حجت الاسلام مصطفی پورمحمدی در مراسم گرامیداشت شهادت مظلومانه آیت الله دکتر بهشتی و ۷۲ تن از یارانش که پیش از ظهر چهارشنبه در پژوهشکده امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی برگزار شد، با تأکید بر اینکه آیت الله بهشتی نماد راست قامتی بود، گفت: به نظر من این ترجمه عملی و نظری «إِنَّ الَّذینَ قالوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ استَقاموا» است. این تجسم استقامت الهی، اخلاقی و عقلانی که در رفتار شهید بهشتی متجلی بود، جاودانه تاریخ میشود.
وی تأکید کرد: من فکر میکنم آقای بهشتی از تأثیرگذارترین چهرههای انقلاب است. ما افرادی داریم که مرگشان تأثیرگذار است و افرادی داریم که زندگی، دانش، مکتوبات، مدیریت و تعاملات انقلابی آنها تأثیرگذار است ولی ظاهراً کمتر کسی داریم که مثل شهید بهشتی در همه ابعاد مرگ و زندگی اینقدر تأثیرگذار، ماندگار و الهام بخش باشد.
وی یادآور شد: آقای بهشتی سال ۵۹ میفرماید من زندگی متوسط دارم و از رفاه متوسط برخوردارم؛ من میخواهم اینگونه زندگی کنم و همه را به زندگی اینگونه دعوت کنم. من ریا و تزویر نمیکنم؛ من دوست داشتم دیگری اینچنین زندگی کند و از او تبعیت کنم ولی چون دیگری نیست من باید پیشقدم برای اینگونه زندگی کردن شوم. خیلی این حرفها عجیب، جالب و فوق العاده است.
پورمحمدی افزود: تحلیلگر عمیقی میگفت انقلاب ما انقلاب طبقه متوسط است؛ یعنی طبقهای که گرفتار قدرت، ثروت و گروه فشار نیست و گرفتار ضعف، تهیدستی و محرومیتهای اجتماعی هم نیست؛ زندگی متوسطی دارد و اهل فکر، نظر و تحقیق است. انقلاب ما انقلاب فکری بود و سربازانش هم طبقه متوسط بودند و رهبرانش هم مربیان و متفکران آزاداندیش، نظریه پرداز و راهنمایان طبقه متوسط بودند. جالب است که قرآن میگوید معیار شاهد بودن هم وسط بودن است.
وی شهید بهشتی را نماد عقلانیت جمهوری اسلامی دانست و اظهار داشت: امام در زندگی خیلی خوش توفیق بوده است. خیلی امام اصحاب خوب و بزرگی دارد و در تاریخ کم سابقه است. واقعاً کم داریم در یک جریان که یک رهبر از این همه ظرفیت یاران و همراهان متفکر، صاحب نظر، نظریه پرداز، مقاوم و صادق برخوردار باشد. در خاطرات داریم که آقای بهشتی، آقای هاشمی و شهید مطهری در بحثها با امام مباحثه دارند. امام را رهبر و استاد میدانند ولی با امام بحث میکنند. چون خودشان اندیش ورز و نظری پرداز هستند و امام هم آنها را تحمل میکند و بعضی وقتها تصمیماتش را متناسب با نظر مشاورین صادق، امین و برجستهاش قرار میدهد.
دبیرکل جامعه روحانیت مبارز یادآور شد: چهرههای شاخص و جریانات تأثیرگذار جهانی و نهضتهای بزرگ یک ویژگی برجسته و ممتاز دارند که از مقولات و مفاهیمی برخوردار هستند و ترویج میکنند که در ظاهر خیلی متضاد و متناقض است. مقام معظم رهبری ۱۴ خرداد در حرم امام به این دوگانهها در زندگی امام اشاره کردند و قبلاً هم اشارههایی داشتهاند که دوگانههایی در زندگی امام بود ولی هنر امام بود که میتوانست این دوگانهها را جمع کند.
وی افزود: دوگانهها از وجود انسان برخاسته است. حیات مادی و معنوی کنار هم جمع شدهاند و فلسفه وجود انسانی است. در زندگی تعریف شده، برنامهای و دارای نقشه و عملیاتی، پیاده کردن این دوگانهها و به افراط و تفریط نیفتادن و دچار قبض و بسط نشدن و یکجانبه گرا نشدن بسیار موضوع مهمی است و معمولاً ما مواجهیم با افراد، نهضتها و چهرهها که یا افراطی و یا تفریطی میشوند؛ یا محافظه کار زیاد و یا رادیکال میشوند و در مقولات مختلف هم فراوان دیده میشود.
پورمحمدی تأکید کرد: شاخصترین، برجستهترین، ممتازترین و ماندگارترین تفکرات، نهضتها و جریانات، جریاناتی است که توانستهاند تفاهم بین این مفاهیم به ظاهر متضاد ایجاد کنند و امام از برجستگان این حوزه و در قله این تلائم و تفاهم است. رهبری معظم هم در این جهت خیلی فوق العادگی زیادی دارد. شهید بهشتی از نمونههای برجسته این دوگانهها است.
وی شهید بهشتی را مظهر تلائم عقلانیت و عشق، آزاداندیشی و قانونمداری، تکبر و وقار، واقع گرایی و آرمان گرایی دانست و گفت: اگر بخواهیم آقای بهشتی را به شخصیتهای صدر اسلام تشبیه کنیم، بیش از همه به امیرالمؤمنین(ع) نزدیکی دارد. «یار و امین رهبر»، همان طوری که حضرت امیرالمؤمنین(ع) نسبت به پیامبر(ص) اینچنین بود. در تمام موضوعات سخت مسئولیت پذیر بود و جا خالی نمیداد. آقای بهشتی با مرحوم شهید مطهری از سال ۵۱ پایه جامعه روحانیت را در خانهها گذاشتند و بعد از انقلاب در صف مقدم همه مسئولیتها و همه تیرها و حملهها به سمتش بود.
دبیرکل جامعه روحانیت مبارز با تأکید بر اینکه آقای بهشتی نظریه پرداز و مجری حکمرانی است، تصریح کرد: قرابت زندگی آقای بهشتی به امیرالمؤمنین(ع) فوق العادگی زیادی دارد. یک چیزی این وسط هست که زندگی آقای بهشتی را فوق العاده نمودار و برجسته میکند و آن «مظلومیت» است. امیرالمؤمنین(ع) شاخص مظلومیت جهانی است و آقای بهشتی در منطقه، کشور و ملت ما شاخص مظلومیت بود؛ و بعد از شهادتش این مظلومیت برجسته و برطرف شد و الّا آقای بهشتی در مظلومیت صرف زندگی میکرد.
وی افزود: همه حرفهایی که میزنیم در ترجمه عملی باید یک جا معنی روشن و عینی پیدا کند. جمهوری اسلامی نماد تنظیم و ترکیب هوشمندانه این دوگانهها است که خروجی روشن و برجستهای دارد و آن «جمهوری اسلامی» است. برجستهترین نقطه جمهوری اسلامی ترکیب این دو واژه و مفهوم است. تا حالا متأسفانه نتوانستهایم پیچ این دوگانه را حل کنیم.
پورمحمدی تأکید کرد: امام وقتی از نقش و شأن مردم صحبت میکند عاریه از فرهنگ غرب، حقوق سیاسی غرب و رژیمهای غربی و لیبرالیستی نیستو برگرفته از متن اسلام است. چند بار رهبری این را از امام نقل کرده و خود ایشان هم روی این نظر دارد. ولی هنوز ما نتوانستهایم این تئوری را خوب ترکیب کنیم و جواب سؤالات و ان قلت های آن را بدهیم. ما در تحلیل و تکمیل و رفع شبهات این نظریه متوقف هستیم.
وی ادامه داد: پس از تشکیل جمهوری اسلامی و بعد نگارش قانون اساسی تقریباً روی این مقوله کم کار کردهایم و بلکه توقف و در بخشهایی ما حرکت معکوس داریم و این مسأله اساسی است و نمیشود از آن ساده گذشت. به خصوص به ما روحانیت که میرسد توجیه میکنیم. شأن، نقش و جایگاه مردم در این نظام تعیین شده است و تعریف روشن دارد. شاکله این نظام «جمهوری اسلامی» و به تعبیر رهبری «مردمسالاری دینی» است؛ این دوگانه چه طور باید حل شود؟ امام این دوگانه را در نظر و عمل حل کرد و انقلاب پیروز شد. طراحان، بنیانگذاران و نظریه پردازان انقلاب این نظریه را هضم و تبدیل به قانون اساسی کردند.
دبیرکل جامعه روحانیت مبارز اظهار داشت: من معتقدم قویترین، دقیقترین و عمیقترین نظریه سیاسی تاریخ اسلام قانون اساسی جمهوری اسلامی است. ما هیچ متنی در تاریخ اسلام با این جامعیت نداریم که یک نگاه روشن از اسلام نسبت به جامعه و ابعاد مختلف زندگی انسانها با یک مبانی روشن بگوید. در اصول یک و دو و سه قانون اساسی دقیقاً به اینها پرداخته شده است. اینها چیز کمی نیست؛ اینها مبانی ما است که قانون اساسی طبق آن نوشته شده است.
وی یادآور شد: در مجلس خبرگان قانون اساسی ۱۴ نفر حضور دارند که یا همان زمان صاحب رساله بودهاند و یا بعد از آن رساله نوشتهاند. اصلاً نداریم جایی که ۱۰ نفر عالم در اندازه مرجعیت و تعداد بیشتری اجتهاد و تعدادی حقوقدان، سیاستمدار، جامعه شناس و برجستگان روی یک متن کار کرده باشند؛ این چیز کمی نیست. این قانون اساسی برآیند چنین جایگاهی است که در جمهوری اسلامی شکل گرفته اما در تبیین آن کار نکردهایم و در اجرا هم متأسفانه خیلی کم بوده و این مسأله ای است که نمیشود از آن غافل شد.
پورمحمدی گفت: از آقای بهشتی نقل میشود که چرا گفته نظام اسلامی بر اساس قرارداد اجتماعی شکل میگیرد؟ بعد ایشان به نظام امت و امامت اشاره میکند و میگوید اصلاً نظام اسلامی باید بر اساس انتخاب و رأی مردم شکل بگیرد. دیدم یکی از دوستان محقق و جوان ما نشسته طوری توجیه کند که این مطلب را طور دیگری در بیاورد. هنر همین است که شما انتخاب و رأی مردم را وجاهت، جایگاه و مشروعیت بدهید و از آن طرف بتوانید با محتوا، مفاهیم و ترکیب اسلامی سندی را در بیاورید.
وی تأکید کرد: مگر همه کارهایی که الآن میکنیم را بر اساس فتوای رساله انجام میدهیم؟! ما بر اساس قانون اساسی کار میکنیم و این سند مبنای حکمرانی ما و مشروعیت است. قانون اساسی یک قرارداد اجتماعی است؛ چرا تحاشی داریم از این و چرا استبعاد میکنیم؟ اینها نکاتی است که به نظر من یلان میدان تفکر و تدبیر مثل آقای بهشتی میخواهد. بعضیها می گویند چرا رهبری این کار را نمیکند؟ شأن رهبری نیست وارد این مقوله شود. امام هم خیلی نمیپردازند و اشاراتی دارند ولی کار آقای بهشتی و امثال آقای بهشتی است که این مقوله را بپردازند.
دبیرکل جامعه روحانیت مبارز یادآور شد: در قانون اساسی اصل اختیارات رهبری داریم. میگوید اولین وظیفه رهبری تعیین سیاستهای کلی نظام با مشورت مجمع تشخیص مصلحت است. قانون اساسی سند بالادستی است و بعضی وقتها در نوشتن قانون نمیشود مستقیم از قانون اساسی اقتباس کرد و این وسط یک رابط میخواهد و آن سیاستهای کلی است و ما هنوز سیاستهای کلی را کامل نکردهایم. ۱۳۹۸ تازه سیاستهای کلی انتخابات نوشته شده است. من زمانی که وزیر کشور بودم پیشنهاد دادم و هشت سال طول کشید که مجمع تشخیص بررسی کند.
وی گفت: این کشور جمهوری اسلامی و مردمسالاری دینی است و باید بر اساس انتخابات باید شکل بگیرد و مبنای قانون اساسی ما میگوید همه چیز بر پایه انتخابات است. انتخابات پیچیدهترین، منظمترین، قاعده مند ترین و اصلیترین ضابطه نظام اجتماعی است و هیچ چیز اهمیت انتخابات را ندارد. در تمام جوامع مدنی قانون انتخابات قانون اساسی است و قوانین ثابت دارند. ما آنقدر طول دادهایم و بعد ببینید چه قدر مسأله دوران انتخابات برای کشور ما درست شده است. هر دوره انتخابات مسأله و نگرانی داریم.
پورمحمدی افزود: در قانون اساسی بندی راجع به احزاب هست ولی هنوز سیاست کلی احزاب را ننوشتهایم. کارکرد احزاب چیست؟ کشور ۲۰۰ حزب میخواهد؟! ما الآن ۱۳۲ حزب پروانه تمدید شده داریم و پروانه بقیه تمدید نشده است؛ یعنی مجمع تشکیل ندادهاند و کارهای دیگرشان را نکردهاند. این حزبها کجا هستند و چه نقش و سهمی دارند؟ در انتخابات چه نقشی دارند؟ بر اساس قانون اساسی اینها مسائل اصلی است و باید سیاستهای کلی آن تبیین شود.
وی اظهار داشت: رهبری پارسال در انتخابات ریاست جمهوری گفتند ظلم و جفا شد و جبران شود. اصلاً هیچ کس نگفت مراد رهبری چه کسی بود و ما هنوز نفهمیدهایم مراد رهبری چه کسی بود. چه کسی باید پاسخ بدهد؟ چه کسی مقصر بود؟ اصلاً ظلم چه بود؟ مخاطب ظلم چه کسی بود؟ شاید در انتخابات بعدی یک ظلم و جفای دیگر بشود؛ چرا اجازه بدهیم این اتفاقات بیفتد؟ سال بعد دوباره انتخابات داریم.
دبیرکل جامعه روحانیت مبارز تأکید کرد: اینکه قانون اساسی میراث بزرگ ملی، انقلابی، دینی و ارزشی ما و شهید بهشتی در قله تدوین آن است و شاهکار و میراث بزرگ او است، بسیار ارزشمند است. قانون اساسی محصول تمام نخبگان ما در صدر انقلاب است. متأسفانه خیلی از ما قانون اساسی بلد نیستیم و کار نمیکنیم و فکر میکنیم یک چیز عادی است و حالا یک موقع شورای نگهبان به آن استناد کند؛ نمایندگان، مجریان، محققان و ما آخوندها با قانون اساسی کار نداریم.
وی افزود: این سند دینی، انقلابی، فقهی، فلسفی، کلامی و اخلاقی است. نه اینکه نقد ندارد، ولی اینها رعایت شده و یک مقوله ما انتخابات است. اگر بنا باشد ما میراثدار شهید بهشتی باشیم، باید سیاستهای کلی انتخابات را انجام میدادیم.
وی تأکید کرد: من فکر میکنم آقای بهشتی از تأثیرگذارترین چهرههای انقلاب است. ما افرادی داریم که مرگشان تأثیرگذار است و افرادی داریم که زندگی، دانش، مکتوبات، مدیریت و تعاملات انقلابی آنها تأثیرگذار است ولی ظاهراً کمتر کسی داریم که مثل شهید بهشتی در همه ابعاد مرگ و زندگی اینقدر تأثیرگذار، ماندگار و الهام بخش باشد.
وی یادآور شد: آقای بهشتی سال ۵۹ میفرماید من زندگی متوسط دارم و از رفاه متوسط برخوردارم؛ من میخواهم اینگونه زندگی کنم و همه را به زندگی اینگونه دعوت کنم. من ریا و تزویر نمیکنم؛ من دوست داشتم دیگری اینچنین زندگی کند و از او تبعیت کنم ولی چون دیگری نیست من باید پیشقدم برای اینگونه زندگی کردن شوم. خیلی این حرفها عجیب، جالب و فوق العاده است.
پورمحمدی افزود: تحلیلگر عمیقی میگفت انقلاب ما انقلاب طبقه متوسط است؛ یعنی طبقهای که گرفتار قدرت، ثروت و گروه فشار نیست و گرفتار ضعف، تهیدستی و محرومیتهای اجتماعی هم نیست؛ زندگی متوسطی دارد و اهل فکر، نظر و تحقیق است. انقلاب ما انقلاب فکری بود و سربازانش هم طبقه متوسط بودند و رهبرانش هم مربیان و متفکران آزاداندیش، نظریه پرداز و راهنمایان طبقه متوسط بودند. جالب است که قرآن میگوید معیار شاهد بودن هم وسط بودن است.
وی شهید بهشتی را نماد عقلانیت جمهوری اسلامی دانست و اظهار داشت: امام در زندگی خیلی خوش توفیق بوده است. خیلی امام اصحاب خوب و بزرگی دارد و در تاریخ کم سابقه است. واقعاً کم داریم در یک جریان که یک رهبر از این همه ظرفیت یاران و همراهان متفکر، صاحب نظر، نظریه پرداز، مقاوم و صادق برخوردار باشد. در خاطرات داریم که آقای بهشتی، آقای هاشمی و شهید مطهری در بحثها با امام مباحثه دارند. امام را رهبر و استاد میدانند ولی با امام بحث میکنند. چون خودشان اندیش ورز و نظری پرداز هستند و امام هم آنها را تحمل میکند و بعضی وقتها تصمیماتش را متناسب با نظر مشاورین صادق، امین و برجستهاش قرار میدهد.
دبیرکل جامعه روحانیت مبارز یادآور شد: چهرههای شاخص و جریانات تأثیرگذار جهانی و نهضتهای بزرگ یک ویژگی برجسته و ممتاز دارند که از مقولات و مفاهیمی برخوردار هستند و ترویج میکنند که در ظاهر خیلی متضاد و متناقض است. مقام معظم رهبری ۱۴ خرداد در حرم امام به این دوگانهها در زندگی امام اشاره کردند و قبلاً هم اشارههایی داشتهاند که دوگانههایی در زندگی امام بود ولی هنر امام بود که میتوانست این دوگانهها را جمع کند.
وی افزود: دوگانهها از وجود انسان برخاسته است. حیات مادی و معنوی کنار هم جمع شدهاند و فلسفه وجود انسانی است. در زندگی تعریف شده، برنامهای و دارای نقشه و عملیاتی، پیاده کردن این دوگانهها و به افراط و تفریط نیفتادن و دچار قبض و بسط نشدن و یکجانبه گرا نشدن بسیار موضوع مهمی است و معمولاً ما مواجهیم با افراد، نهضتها و چهرهها که یا افراطی و یا تفریطی میشوند؛ یا محافظه کار زیاد و یا رادیکال میشوند و در مقولات مختلف هم فراوان دیده میشود.
پورمحمدی تأکید کرد: شاخصترین، برجستهترین، ممتازترین و ماندگارترین تفکرات، نهضتها و جریانات، جریاناتی است که توانستهاند تفاهم بین این مفاهیم به ظاهر متضاد ایجاد کنند و امام از برجستگان این حوزه و در قله این تلائم و تفاهم است. رهبری معظم هم در این جهت خیلی فوق العادگی زیادی دارد. شهید بهشتی از نمونههای برجسته این دوگانهها است.
وی شهید بهشتی را مظهر تلائم عقلانیت و عشق، آزاداندیشی و قانونمداری، تکبر و وقار، واقع گرایی و آرمان گرایی دانست و گفت: اگر بخواهیم آقای بهشتی را به شخصیتهای صدر اسلام تشبیه کنیم، بیش از همه به امیرالمؤمنین(ع) نزدیکی دارد. «یار و امین رهبر»، همان طوری که حضرت امیرالمؤمنین(ع) نسبت به پیامبر(ص) اینچنین بود. در تمام موضوعات سخت مسئولیت پذیر بود و جا خالی نمیداد. آقای بهشتی با مرحوم شهید مطهری از سال ۵۱ پایه جامعه روحانیت را در خانهها گذاشتند و بعد از انقلاب در صف مقدم همه مسئولیتها و همه تیرها و حملهها به سمتش بود.
دبیرکل جامعه روحانیت مبارز با تأکید بر اینکه آقای بهشتی نظریه پرداز و مجری حکمرانی است، تصریح کرد: قرابت زندگی آقای بهشتی به امیرالمؤمنین(ع) فوق العادگی زیادی دارد. یک چیزی این وسط هست که زندگی آقای بهشتی را فوق العاده نمودار و برجسته میکند و آن «مظلومیت» است. امیرالمؤمنین(ع) شاخص مظلومیت جهانی است و آقای بهشتی در منطقه، کشور و ملت ما شاخص مظلومیت بود؛ و بعد از شهادتش این مظلومیت برجسته و برطرف شد و الّا آقای بهشتی در مظلومیت صرف زندگی میکرد.
وی افزود: همه حرفهایی که میزنیم در ترجمه عملی باید یک جا معنی روشن و عینی پیدا کند. جمهوری اسلامی نماد تنظیم و ترکیب هوشمندانه این دوگانهها است که خروجی روشن و برجستهای دارد و آن «جمهوری اسلامی» است. برجستهترین نقطه جمهوری اسلامی ترکیب این دو واژه و مفهوم است. تا حالا متأسفانه نتوانستهایم پیچ این دوگانه را حل کنیم.
پورمحمدی تأکید کرد: امام وقتی از نقش و شأن مردم صحبت میکند عاریه از فرهنگ غرب، حقوق سیاسی غرب و رژیمهای غربی و لیبرالیستی نیستو برگرفته از متن اسلام است. چند بار رهبری این را از امام نقل کرده و خود ایشان هم روی این نظر دارد. ولی هنوز ما نتوانستهایم این تئوری را خوب ترکیب کنیم و جواب سؤالات و ان قلت های آن را بدهیم. ما در تحلیل و تکمیل و رفع شبهات این نظریه متوقف هستیم.
وی ادامه داد: پس از تشکیل جمهوری اسلامی و بعد نگارش قانون اساسی تقریباً روی این مقوله کم کار کردهایم و بلکه توقف و در بخشهایی ما حرکت معکوس داریم و این مسأله اساسی است و نمیشود از آن ساده گذشت. به خصوص به ما روحانیت که میرسد توجیه میکنیم. شأن، نقش و جایگاه مردم در این نظام تعیین شده است و تعریف روشن دارد. شاکله این نظام «جمهوری اسلامی» و به تعبیر رهبری «مردمسالاری دینی» است؛ این دوگانه چه طور باید حل شود؟ امام این دوگانه را در نظر و عمل حل کرد و انقلاب پیروز شد. طراحان، بنیانگذاران و نظریه پردازان انقلاب این نظریه را هضم و تبدیل به قانون اساسی کردند.
دبیرکل جامعه روحانیت مبارز اظهار داشت: من معتقدم قویترین، دقیقترین و عمیقترین نظریه سیاسی تاریخ اسلام قانون اساسی جمهوری اسلامی است. ما هیچ متنی در تاریخ اسلام با این جامعیت نداریم که یک نگاه روشن از اسلام نسبت به جامعه و ابعاد مختلف زندگی انسانها با یک مبانی روشن بگوید. در اصول یک و دو و سه قانون اساسی دقیقاً به اینها پرداخته شده است. اینها چیز کمی نیست؛ اینها مبانی ما است که قانون اساسی طبق آن نوشته شده است.
وی یادآور شد: در مجلس خبرگان قانون اساسی ۱۴ نفر حضور دارند که یا همان زمان صاحب رساله بودهاند و یا بعد از آن رساله نوشتهاند. اصلاً نداریم جایی که ۱۰ نفر عالم در اندازه مرجعیت و تعداد بیشتری اجتهاد و تعدادی حقوقدان، سیاستمدار، جامعه شناس و برجستگان روی یک متن کار کرده باشند؛ این چیز کمی نیست. این قانون اساسی برآیند چنین جایگاهی است که در جمهوری اسلامی شکل گرفته اما در تبیین آن کار نکردهایم و در اجرا هم متأسفانه خیلی کم بوده و این مسأله ای است که نمیشود از آن غافل شد.
پورمحمدی گفت: از آقای بهشتی نقل میشود که چرا گفته نظام اسلامی بر اساس قرارداد اجتماعی شکل میگیرد؟ بعد ایشان به نظام امت و امامت اشاره میکند و میگوید اصلاً نظام اسلامی باید بر اساس انتخاب و رأی مردم شکل بگیرد. دیدم یکی از دوستان محقق و جوان ما نشسته طوری توجیه کند که این مطلب را طور دیگری در بیاورد. هنر همین است که شما انتخاب و رأی مردم را وجاهت، جایگاه و مشروعیت بدهید و از آن طرف بتوانید با محتوا، مفاهیم و ترکیب اسلامی سندی را در بیاورید.
وی تأکید کرد: مگر همه کارهایی که الآن میکنیم را بر اساس فتوای رساله انجام میدهیم؟! ما بر اساس قانون اساسی کار میکنیم و این سند مبنای حکمرانی ما و مشروعیت است. قانون اساسی یک قرارداد اجتماعی است؛ چرا تحاشی داریم از این و چرا استبعاد میکنیم؟ اینها نکاتی است که به نظر من یلان میدان تفکر و تدبیر مثل آقای بهشتی میخواهد. بعضیها می گویند چرا رهبری این کار را نمیکند؟ شأن رهبری نیست وارد این مقوله شود. امام هم خیلی نمیپردازند و اشاراتی دارند ولی کار آقای بهشتی و امثال آقای بهشتی است که این مقوله را بپردازند.
دبیرکل جامعه روحانیت مبارز یادآور شد: در قانون اساسی اصل اختیارات رهبری داریم. میگوید اولین وظیفه رهبری تعیین سیاستهای کلی نظام با مشورت مجمع تشخیص مصلحت است. قانون اساسی سند بالادستی است و بعضی وقتها در نوشتن قانون نمیشود مستقیم از قانون اساسی اقتباس کرد و این وسط یک رابط میخواهد و آن سیاستهای کلی است و ما هنوز سیاستهای کلی را کامل نکردهایم. ۱۳۹۸ تازه سیاستهای کلی انتخابات نوشته شده است. من زمانی که وزیر کشور بودم پیشنهاد دادم و هشت سال طول کشید که مجمع تشخیص بررسی کند.
وی گفت: این کشور جمهوری اسلامی و مردمسالاری دینی است و باید بر اساس انتخابات باید شکل بگیرد و مبنای قانون اساسی ما میگوید همه چیز بر پایه انتخابات است. انتخابات پیچیدهترین، منظمترین، قاعده مند ترین و اصلیترین ضابطه نظام اجتماعی است و هیچ چیز اهمیت انتخابات را ندارد. در تمام جوامع مدنی قانون انتخابات قانون اساسی است و قوانین ثابت دارند. ما آنقدر طول دادهایم و بعد ببینید چه قدر مسأله دوران انتخابات برای کشور ما درست شده است. هر دوره انتخابات مسأله و نگرانی داریم.
پورمحمدی افزود: در قانون اساسی بندی راجع به احزاب هست ولی هنوز سیاست کلی احزاب را ننوشتهایم. کارکرد احزاب چیست؟ کشور ۲۰۰ حزب میخواهد؟! ما الآن ۱۳۲ حزب پروانه تمدید شده داریم و پروانه بقیه تمدید نشده است؛ یعنی مجمع تشکیل ندادهاند و کارهای دیگرشان را نکردهاند. این حزبها کجا هستند و چه نقش و سهمی دارند؟ در انتخابات چه نقشی دارند؟ بر اساس قانون اساسی اینها مسائل اصلی است و باید سیاستهای کلی آن تبیین شود.
وی اظهار داشت: رهبری پارسال در انتخابات ریاست جمهوری گفتند ظلم و جفا شد و جبران شود. اصلاً هیچ کس نگفت مراد رهبری چه کسی بود و ما هنوز نفهمیدهایم مراد رهبری چه کسی بود. چه کسی باید پاسخ بدهد؟ چه کسی مقصر بود؟ اصلاً ظلم چه بود؟ مخاطب ظلم چه کسی بود؟ شاید در انتخابات بعدی یک ظلم و جفای دیگر بشود؛ چرا اجازه بدهیم این اتفاقات بیفتد؟ سال بعد دوباره انتخابات داریم.
دبیرکل جامعه روحانیت مبارز تأکید کرد: اینکه قانون اساسی میراث بزرگ ملی، انقلابی، دینی و ارزشی ما و شهید بهشتی در قله تدوین آن است و شاهکار و میراث بزرگ او است، بسیار ارزشمند است. قانون اساسی محصول تمام نخبگان ما در صدر انقلاب است. متأسفانه خیلی از ما قانون اساسی بلد نیستیم و کار نمیکنیم و فکر میکنیم یک چیز عادی است و حالا یک موقع شورای نگهبان به آن استناد کند؛ نمایندگان، مجریان، محققان و ما آخوندها با قانون اساسی کار نداریم.
وی افزود: این سند دینی، انقلابی، فقهی، فلسفی، کلامی و اخلاقی است. نه اینکه نقد ندارد، ولی اینها رعایت شده و یک مقوله ما انتخابات است. اگر بنا باشد ما میراثدار شهید بهشتی باشیم، باید سیاستهای کلی انتخابات را انجام میدادیم.
- نویسنده :
- منبع :
https://19dey.com/news/41443