19 دی: روزنامه فرامنطقهای القدس العربی در گزارشی به مذاکرات دوحه پرداخت و نوشت: برخلاف آمریکا، ایران در مذاکرات هستهای تحت هیچ فشاری نیست و هیچ امتیاز مجانی به طرف مقابل نخواهد داد.
به گزارش القدس العربی، آمریکا در مذاکرات دوحه برای احیای توافق هستهای و بازگشت کامل به تعهدات، چیز جدیدی ارائه نکرد. رابرت مالی مذاکره کننده آمریکایی، پیش نویس توافقی را با خود داشت که واشنگتن ماه مارس گذشته در مذاکرات وین ارائه کرده بود و ایران در آن زمان نیز آن را نپذیرفته بود.
در ادامه این گزارش آمده است: آمریکا به دنبال این است که ایران به طور کامل از حقوق هستهای خود در ازای لغو جزئی و موقت تحریمها» صرف نظر کند، خواستهای که مورد پذیرش ایران نیست.
القدس العربی نوشته است: علت عدم پیشرفت مذاکرات دوحه عمیقتر از عوامل مستقیمی است که ایران و آمریکا مطرح میکنند. ایران و آمریکا با استراتژی های کاملا متفاوت وارد مذاکرات دوحه شدند. طبیعی بود که مذاکرات به نتیجه نرسید.
در ادامه این گزارش آمده است: هدف راهبردی ایران در مذاکرات، به گفته علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران دستیابی به یک توافق قوی، پایدار و قابل اعتماد است که ایران بدون هیچ نگرانی یا تهدیدی به آن تکیه کند به عبارت دیگر، ایران برای احیای توافق هستهای به دلیل فشار یا ناچاری یا دستیابی به دستاوردهای موقت مذاکره نمیکند. ایران تحت هیچ فشاری نیست و امتیازات مجانی به آمریکا نخواهد داد.
نویسنده این گزارش در ادامه نوشته است: در سیاست هیچ کس امتیاز مجانی نمیدهد و سازشها یا به صورت غیرارادی و تحت فشار انجام میشود یا به دلیل درک وجود تغییرات در موازنه قوا است که اعطای امتیاز را میطلبد. برعکس، هدف راهبرد آمریکا اما این است که به یک توافق کوتاه مدت دست پیدا کند که نسبت به ایران سختگیری کمتری داشته باشد. توافقی که بینابین باشد و بر اساس راهکار بینابین به دست بیاید، به امید اینکه شاید تحولاتی رخ دهد که به دستیابی به یک توافق دیگر کمک کند.
این گزارش میافزاید: راهبرد مذاکراتی آمریکا، برخاسته از مفهوم «مدیریت بحران» است نه «حل بحران». این مساله برای فهم منطق مذاکراتی آمریکا لازم است.
در گزارش القدس العربی آمده است: راهبرد مذاکره آمریکا در معرض فشارهای شدید و زیانباری است و واشنگتن میخواهد آن را کاهش دهد، بهویژه با شدت فشار دو عاملی که یکی از آنها محلی است که به انتخابات میاندورهای کنگره باز میگردد و ترس دموکراتها از اینکه مخالفان جمهوری خواه آنها اکثریت کرسیهای سنا را به دست آورند و تعداد کرسیهای خود را در مجلس نمایندگان نیز افزایش دهند.
این گزارش میافزاید: عامل دیگر خارجی است که به پیامدهای جنگ اوکراین، گسترش جبهه تقابل در اروپا و آسیا و بحران انرژی در کشورهای صنعتی سرمایه داری مربوط میشود، بحرانی که منجر به تشدید نرخ تورم میشود. سردرگمی سیاستهای پولی بین تمایل به مبارزه با تورم و در عین حال حفظ نرخ رشد متوسط باز میگردد.
نویسنده افزوده است: آمریکا هنوز متوجه نشده است که این کشور و نه ایران، تحت فشارهای داخلی و خارجی مذاکره میکند و نفت ایران را میخواهد، در حالی که ایران فقط استرداد داراییهای مالی مسدود شده خود و لغو تحریمها علیه خود را میخواهد.
این گزارش افزوده است: تفاوت در دو استراتژی مذاکره به این معنی است که شکاف گستردهای وجود دارد که مواضع دو طرف مذاکره را از هم جدا میکند. برای موفقیت مذاکرات، باید این شکاف را کم کرد.
در پایان گزارش القدس العربی آمده است: این امر غیر ممکن نیست ولی مستلزم شجاعت کافی از سوی طرف آمریکایی است تا واقعیتهای موجود را بپذیرد و دست از غرور تک قطبی خود بردارد که فقط به جهان دستور میدهد و اطاعت میشود. آمریکا تا زمانی که برداشت صحیحی از مذاکرات نداشته باشد، نخواهد توانست در آن به نتیجه برسد.
در ادامه این گزارش آمده است: آمریکا به دنبال این است که ایران به طور کامل از حقوق هستهای خود در ازای لغو جزئی و موقت تحریمها» صرف نظر کند، خواستهای که مورد پذیرش ایران نیست.
القدس العربی نوشته است: علت عدم پیشرفت مذاکرات دوحه عمیقتر از عوامل مستقیمی است که ایران و آمریکا مطرح میکنند. ایران و آمریکا با استراتژی های کاملا متفاوت وارد مذاکرات دوحه شدند. طبیعی بود که مذاکرات به نتیجه نرسید.
در ادامه این گزارش آمده است: هدف راهبردی ایران در مذاکرات، به گفته علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران دستیابی به یک توافق قوی، پایدار و قابل اعتماد است که ایران بدون هیچ نگرانی یا تهدیدی به آن تکیه کند به عبارت دیگر، ایران برای احیای توافق هستهای به دلیل فشار یا ناچاری یا دستیابی به دستاوردهای موقت مذاکره نمیکند. ایران تحت هیچ فشاری نیست و امتیازات مجانی به آمریکا نخواهد داد.
نویسنده این گزارش در ادامه نوشته است: در سیاست هیچ کس امتیاز مجانی نمیدهد و سازشها یا به صورت غیرارادی و تحت فشار انجام میشود یا به دلیل درک وجود تغییرات در موازنه قوا است که اعطای امتیاز را میطلبد. برعکس، هدف راهبرد آمریکا اما این است که به یک توافق کوتاه مدت دست پیدا کند که نسبت به ایران سختگیری کمتری داشته باشد. توافقی که بینابین باشد و بر اساس راهکار بینابین به دست بیاید، به امید اینکه شاید تحولاتی رخ دهد که به دستیابی به یک توافق دیگر کمک کند.
این گزارش میافزاید: راهبرد مذاکراتی آمریکا، برخاسته از مفهوم «مدیریت بحران» است نه «حل بحران». این مساله برای فهم منطق مذاکراتی آمریکا لازم است.
در گزارش القدس العربی آمده است: راهبرد مذاکره آمریکا در معرض فشارهای شدید و زیانباری است و واشنگتن میخواهد آن را کاهش دهد، بهویژه با شدت فشار دو عاملی که یکی از آنها محلی است که به انتخابات میاندورهای کنگره باز میگردد و ترس دموکراتها از اینکه مخالفان جمهوری خواه آنها اکثریت کرسیهای سنا را به دست آورند و تعداد کرسیهای خود را در مجلس نمایندگان نیز افزایش دهند.
این گزارش میافزاید: عامل دیگر خارجی است که به پیامدهای جنگ اوکراین، گسترش جبهه تقابل در اروپا و آسیا و بحران انرژی در کشورهای صنعتی سرمایه داری مربوط میشود، بحرانی که منجر به تشدید نرخ تورم میشود. سردرگمی سیاستهای پولی بین تمایل به مبارزه با تورم و در عین حال حفظ نرخ رشد متوسط باز میگردد.
نویسنده افزوده است: آمریکا هنوز متوجه نشده است که این کشور و نه ایران، تحت فشارهای داخلی و خارجی مذاکره میکند و نفت ایران را میخواهد، در حالی که ایران فقط استرداد داراییهای مالی مسدود شده خود و لغو تحریمها علیه خود را میخواهد.
این گزارش افزوده است: تفاوت در دو استراتژی مذاکره به این معنی است که شکاف گستردهای وجود دارد که مواضع دو طرف مذاکره را از هم جدا میکند. برای موفقیت مذاکرات، باید این شکاف را کم کرد.
در پایان گزارش القدس العربی آمده است: این امر غیر ممکن نیست ولی مستلزم شجاعت کافی از سوی طرف آمریکایی است تا واقعیتهای موجود را بپذیرد و دست از غرور تک قطبی خود بردارد که فقط به جهان دستور میدهد و اطاعت میشود. آمریکا تا زمانی که برداشت صحیحی از مذاکرات نداشته باشد، نخواهد توانست در آن به نتیجه برسد.
- نویسنده :
- منبع :
https://19dey.com/news/41667