یادداشت روزنامه ۱۹ دی شماره ۳۴۶۲ مورخه ۱۲ تیرماه ۱۴۰۱ با عنوان «از نمازِ شب خوان تا فردِ کاربلد» به قلم عبدالرحیم اباذری بدین شرح است:

اخیراً یکی از امامان محترم جمعه در خطبه‌هایش قریب به این مضمون گفته که: «در رأس تیم مذاکرات ایرانی، یک فرد متدین و نماز شب خوان قرار دارد.» در حالت خوش‌بینانه باید بگوییم که ایشان نمی‌خواهد بگوید در گزینش مسئولان و مدیران، تنها همین نماز شب خواندن و متدین بودن ملاک و معیار است، بلکه برای یک مدیر موفق علاوه بر امور دینی و مذهبی، کارآمد بودن و تخصص نیز لازم است، همان طوری که شهید چمران می‌گفت: «این که می‌گویند تقوا از تخصص لازم‌تر است، آن را می‌پذیرم؛ اما می‌گویم آن‌کس که تخصص ندارد و کاری را می‌پذیرد، بی‌تقواست.»
اما نباید از این نکته هم غفلت کنیم که متأسفانه در چند سال اخیر، همین به ظاهر تدین، نماز شب خواندن و داشتن ریش، تسبیح، چفیه، خادم افتخاری حرم شدن، شعارهای آنچنانی دادن، تنها ملاک و معیار گزینش‌ها شده و بسیاری از افرادی که چندان سابقه و تجربه لازم نداشتند خیلی راحت مدیریت بعضی مؤسسات، ادارات، ارگان‌ها و حتی ریاست جمهوری و غیره را بر دوش گرفتند، اما نتوانستند از عهده‌اش برآیند و از این ناحیه آسیب‌های جدی بر پیکره مدیریت کشور وارد کردند که جبرانش به این آسانی حاصل نخواهد شد.
این ظاهر نگری‌ها بدین سان رخ داد که ما از مبانی، مکتب و سیره بنیان‌گذاران نظام اسلامی فاصله گرفتیم و تفکرات امام خمینی و حواریون امام به فراموشی سپرده شد. در مکتب امام خمینی، قاسمعلی ظهیر نژادها (ارتشیان کارکشته که هر روز ریششان را از ته می‌تراشیدند و جهت گزارش از وضعیت جبهه‌ها به خدمت امام می‌رسیدند) به افرادی مانند ناخدا افضلی‌ها (که تا نزدیک ناف ریش گذاشته و همیشه در آغاز سخن دعای فرج سر می‌دادند لیکن فاقد ریشه و اصالت بودند)، ارجحیت و تقدم داشتند، چون در گروه اول صداقت، پاکی، اعتماد و کارآمدی بود، اما گروه دوم به انواع رذائل از قبیل تزویر، ریا، نیرنگ و نفاق گرفتار بودند. از اعضای بیت امام، مرحوم آیت الله توسلی نقل است که امام در ملاقات‌ها چندان اعتنایی به ناخدا افضلی نداشتند، اما قاسمعلی ظهیرنژاد را با چهره گشاده می‌پذیرفتند و هنگام رفتن تا دمِ در اتاق بدرقه می‌کردند. در مکتب امام خمینی و حواریون، حتی آنهایی که مدعی نزدیکی و تشرف به محضر حضرت حجت (عج) بودند هیچ جایگاهی نداشتند و هرچه ادعاها بزرگتر و بیشتر می‌شد به همان اندازه نیز برائت و تکذیب آشکارتر می‌گشت.
علاوه بر اینها در سیره سایر علمای اعلام و مراجع عظام نیز چنین بوده که آن بزرگان، هنگام مراجعه به پزشک معمولاً به دکترهای ارمنی، مسیحی، زرتشتی و حتی یهودی که حاذق‌تر و مورد اعتمادتر بودند مراجعه می‌کردند و آنها را به پزشک‌های مسلمان غیر حاذق و نماز شب خوان ترجیح می‌دادند. مرحوم آیت الله بروجردی هنگام سکونت در شهر بروجرد، پزشک مخصوصش، فرد ارمنی بنام دکتر کارا کاشیان، رئیس بهداری وقت بروجرد بود.
این وضع اختصاصی به طبابت نداشت در سایر امور نیز چنین بود، آن مرجع بزرگ در احداث چاه مسجد اعظم قم، بعد از تحقیق و پرسجو، آن را به مهندس زرتشتی به نام جمشید یگانگی می‌سپارد چون کارش از مهندسان مسلمان بهتر، قوی‌تر و مطمئن‌تر بود.
نقل است وقتی همسر یکی از مراجع بزرگ فوت می‌کند، مقلدان بازاری ایشان خانمی را برای همسری معرفی کرده و می‌گویند وی نماز شبش ترک نشده و اهل زیارت و ادعیه است، ایشان می‌گوید: من شریک زندگی می‌خواهم که در مرحله اول به امور مربوط به تدبیر منزل و سرو سامان دادن به وضع زندگی روز مره‌ام تلاش کند. البته در کنار آن انجام واجبات هم جای خود دارد.
خوشبختانه امروز به رغم این که در نظام جمهوری اسلامی ایران، افراد بسیاری تربیت شدند و در رشته‌های گوناگون مدیریتی تخصص لازم را دارا و کار بلد هستند و تعهد به دین، مذهب و اهتمام به نماز شبشان نیز محرز است دیگر نیازی به رجوع به غیر مسلمان نیست مگر به اقتضای مصالحی که باید در جای خود از آن بحث کرد، اما متأسفانه اخیراً به دلایل واهی، شاید جناحی و سیاسی شاهد بسنده کردن به شاخصه‌های ظاهری و احیاناً فریبنده و غلط انداز هستیم، چنانکه نسبت به گزینش مدیران از این جهت کوتاهی‌های غیر قابل جبرانی انجام گرفت و به صرف لقلقه زبانی به دعای «اللهم عجل لولیک الفرج» و تکرار فلان شعار انقلابی، سایر ملاک‌ها و معیارهای اصلی و تخصصی به فراموشی سپرده شد و سیستم مدیریتی کشور را به ضعف، ناکار آمدی گرفتار و در نهایت سیستم مدیریتی را فلج کرد.
 امروز بعد از چهل و سه سال تجربه، آیا انصاف است تنها به شعارها و ظواهر افراد بسنده کنیم و سرنوشت کشور را به دست کسانی بسپاریم که چندان سابقه، تجربه و تخصص لازم برای مسئولیت مورد نظر ندارند؟ آیا وقت آن نرسیده است به مکتب امام و حواریون اهتمام ورزیم؟
  • نویسنده :
  • منبع :