یادداشت روزنامه ۱۹ دی شماره ۳۴۶۳ مورخه ۱۳ تیرماه ۱۴۰۱ با عنوان «منابع ایجاد ناامیدی در مردم» به قلم امید جهانشاهی بدین شرح است:
ناراحتی نسبت به وضعیت اقتصادی و ناامیدی نسبت به آینده، یکی از نگرانیهای مسئولان است که مدام در سخنرانیها و مصاحبههای مختلف خود را نشان میدهد؛ اما سؤال اینجاست که کلید امیدآفرینی در دست چه کسانی است؟
اگرچه عوامل متعددی در ناامید کردن مردم نقش دارند اما بیتردید مهمترین و اصلیترین عامل ناامیدی مردم عملکرد خود کار به دستان است. چون بیش از هر چیز، آنچه مردم را به بهبود وضعیت کشور امیدوار میکند «برنامه مسئولین برای بهبود وضعیت» است. اگر احساس میشود مردم نگران بهبود وضعیت و ناامید از آینده هستند، ریشه مشکل را باید در «برنامه اداره کشور» جُست.
برای مثال در مورد مواجهه با چالش کاهش فرزندآوری، محسن منصوری، استاندار تهران، گفته است: «من فکر میکنم موضوع اصلی در بحث فرزندآوری این است که ما خیلی روی خدا حساب نمیکنیم و به وعدههای الهی در این زمینه اعتماد نمیکنیم. خدا میگوید رزق و معیشت بچه با من است کما اینکه در موارد دیگر نیز خدا وعده داده و این وعده را محقق میکند» این در حالی است که مردم توقع دارند این سخنان را پیش نماز مسجد محل بزند و مدیر اجرایی «برنامه دولت برای مشوقهای فرزندآوری» را «اعلام» کند.
چند روز پیش، شرکت راهآهن طی اطلاعیهای از حذف واگنهای با عمر بالای ۴۸ سال که شرکتها اقدام مؤثری برای بازسازی آنها نکردهاند خبر داد و رستم قاسمی، وزیر راه و شهرسازی، از آن انتقاد کرد. اگرچه هم توجه مدیرعامل راه آهن برای حفظ ایمنی قطارهای با عمر بالا و هم توجه وزیر به بیکار نشدن بخشی از کارکنان قابل تقدیر است اما پرسش این است که تا کی قرار است ناوگان حمل و نقل ریلی با تعمیر و بازسازی جلو برود. آنچه مردم را امیدوار میکند عزم و برنامه دولت برای رفع تحریمهای ظالمانه و سرمایهگذاری جدی برای نوسازی همه قطارها است.
همه میدانیم یکی از منابع ایجاد ناامیدی، شنیدن اخبار پیشرفتهای برخی کشورهای همسایه و مقایسه آن با وضعیت کشور است. مثلاً وقتی مردم وضعیت صادرات ترکیه در زمینههای خودرو تا پوشاک را میبینند و بعد آن را با وضعیت خودرو و پوشاک ایران مقایسه میکنند، دچار سرخوردگی و یأس میشوند. مهمترین راهکار برای مواجهه با این یاس و سرخوردگی، نشان دادن عزم و اراده دولت برای کاهش تحریمهای ظالمانه است تا امکان تجارت و ورود مواد اولیه مهیا شود تا تولید ملی و صادرات کشور رونق گیرد.
مثال دیگر، نگرانی و ناامیدی در مورد مسائل زیست محیطی است. مدام در رسانههای رسمی گزارشهایی از کارشناسان محیط زیست و برخی مدیران محلی منتشر میشود که نشان میدهد ایران به شدت با بحران فرونشست زمین مواجه است و دامنه آن علاوه بر دشتها به محدودههای شهری هم کشیده شده است.
ویدیوهایی از فرونشست زمین در مناطقی از اصفهان و برخی شهرهای دیگر دست به دست میشود. همچنین تقریباً همه حوزههای آبی کشور درگیر بحران فرونشست هستند و به گفته محمد درویش، کارشناس فعال محیط زیستی، تقریباً تمام تالابها و دریاچههای استان فارس از دست رفته و «بیشترین نشست زمین نیز طبق گزارش سال 1395 سازمان زمین شناسی در فاصله بین دشت فسا و جهرم رخ داده که میزان آن به 54 سانتیمتر در سال میرسد یعنی چیزی حدود 140 برابر حد بحران.»
طبیعتاً این گزارشها مردم را نگران و ناامید میکند؛ اما واقعاً چه چیزی میتواند مردم را امیدوار کند جز برنامه و اقدام دولت برای آنچه کارشناسان به عنوان راهکارهای مواجهه با بحران فرونشست زمین اعلام کردهاند، یعنی: تزریق آب به آبخوانها برای کمک به سفرههای زیرزمینی، از بین بردن چاههای غیرمجاز و کاهش و مدیریت مصرف آب در بخش کشاورزی و بهویژه حذف شیوههای سنتی آبیاری.
اگرچه رسانههای مخالف همه توان خود را برای ناامید کردن مردم بکار میگیرند، اما باور کنیم که سهم آنها ناچیز و بیاهمیت خواهد بود، اگر رویهها و سازوکارها در داخل درست و اصولی باشند. چون ملاک اصلی قضاوت مردم، حرف مخالفان نیست بلکه عمل مدعیان است. این دقیقاً آن چیزی است که باعث ناامیدی میشود.
در همه امور، مهمترین و اصلیترین عامل برای امیدآفرینی در جامعه، «برنامه دولت» برای بهبود وضعیت است؛ و البته در درجه دوم و در گام بعد، بر رسانههاست که برنامهها را معرفی و به گفتگوی ملی کارشناسان بگذارند.
مشکلات به دلایل مختلف، کمتر یا بیشتر، همیشه وجود دارند اما اگر ناامیدی در جامعه زیاد شده است، علت را نه در زیاد بودن تبلیغات مخالفان، بلکه در برنامه خوب نداشتن مدیران باید دید.
ناراحتی نسبت به وضعیت اقتصادی و ناامیدی نسبت به آینده، یکی از نگرانیهای مسئولان است که مدام در سخنرانیها و مصاحبههای مختلف خود را نشان میدهد؛ اما سؤال اینجاست که کلید امیدآفرینی در دست چه کسانی است؟
اگرچه عوامل متعددی در ناامید کردن مردم نقش دارند اما بیتردید مهمترین و اصلیترین عامل ناامیدی مردم عملکرد خود کار به دستان است. چون بیش از هر چیز، آنچه مردم را به بهبود وضعیت کشور امیدوار میکند «برنامه مسئولین برای بهبود وضعیت» است. اگر احساس میشود مردم نگران بهبود وضعیت و ناامید از آینده هستند، ریشه مشکل را باید در «برنامه اداره کشور» جُست.
برای مثال در مورد مواجهه با چالش کاهش فرزندآوری، محسن منصوری، استاندار تهران، گفته است: «من فکر میکنم موضوع اصلی در بحث فرزندآوری این است که ما خیلی روی خدا حساب نمیکنیم و به وعدههای الهی در این زمینه اعتماد نمیکنیم. خدا میگوید رزق و معیشت بچه با من است کما اینکه در موارد دیگر نیز خدا وعده داده و این وعده را محقق میکند» این در حالی است که مردم توقع دارند این سخنان را پیش نماز مسجد محل بزند و مدیر اجرایی «برنامه دولت برای مشوقهای فرزندآوری» را «اعلام» کند.
چند روز پیش، شرکت راهآهن طی اطلاعیهای از حذف واگنهای با عمر بالای ۴۸ سال که شرکتها اقدام مؤثری برای بازسازی آنها نکردهاند خبر داد و رستم قاسمی، وزیر راه و شهرسازی، از آن انتقاد کرد. اگرچه هم توجه مدیرعامل راه آهن برای حفظ ایمنی قطارهای با عمر بالا و هم توجه وزیر به بیکار نشدن بخشی از کارکنان قابل تقدیر است اما پرسش این است که تا کی قرار است ناوگان حمل و نقل ریلی با تعمیر و بازسازی جلو برود. آنچه مردم را امیدوار میکند عزم و برنامه دولت برای رفع تحریمهای ظالمانه و سرمایهگذاری جدی برای نوسازی همه قطارها است.
همه میدانیم یکی از منابع ایجاد ناامیدی، شنیدن اخبار پیشرفتهای برخی کشورهای همسایه و مقایسه آن با وضعیت کشور است. مثلاً وقتی مردم وضعیت صادرات ترکیه در زمینههای خودرو تا پوشاک را میبینند و بعد آن را با وضعیت خودرو و پوشاک ایران مقایسه میکنند، دچار سرخوردگی و یأس میشوند. مهمترین راهکار برای مواجهه با این یاس و سرخوردگی، نشان دادن عزم و اراده دولت برای کاهش تحریمهای ظالمانه است تا امکان تجارت و ورود مواد اولیه مهیا شود تا تولید ملی و صادرات کشور رونق گیرد.
مثال دیگر، نگرانی و ناامیدی در مورد مسائل زیست محیطی است. مدام در رسانههای رسمی گزارشهایی از کارشناسان محیط زیست و برخی مدیران محلی منتشر میشود که نشان میدهد ایران به شدت با بحران فرونشست زمین مواجه است و دامنه آن علاوه بر دشتها به محدودههای شهری هم کشیده شده است.
ویدیوهایی از فرونشست زمین در مناطقی از اصفهان و برخی شهرهای دیگر دست به دست میشود. همچنین تقریباً همه حوزههای آبی کشور درگیر بحران فرونشست هستند و به گفته محمد درویش، کارشناس فعال محیط زیستی، تقریباً تمام تالابها و دریاچههای استان فارس از دست رفته و «بیشترین نشست زمین نیز طبق گزارش سال 1395 سازمان زمین شناسی در فاصله بین دشت فسا و جهرم رخ داده که میزان آن به 54 سانتیمتر در سال میرسد یعنی چیزی حدود 140 برابر حد بحران.»
طبیعتاً این گزارشها مردم را نگران و ناامید میکند؛ اما واقعاً چه چیزی میتواند مردم را امیدوار کند جز برنامه و اقدام دولت برای آنچه کارشناسان به عنوان راهکارهای مواجهه با بحران فرونشست زمین اعلام کردهاند، یعنی: تزریق آب به آبخوانها برای کمک به سفرههای زیرزمینی، از بین بردن چاههای غیرمجاز و کاهش و مدیریت مصرف آب در بخش کشاورزی و بهویژه حذف شیوههای سنتی آبیاری.
اگرچه رسانههای مخالف همه توان خود را برای ناامید کردن مردم بکار میگیرند، اما باور کنیم که سهم آنها ناچیز و بیاهمیت خواهد بود، اگر رویهها و سازوکارها در داخل درست و اصولی باشند. چون ملاک اصلی قضاوت مردم، حرف مخالفان نیست بلکه عمل مدعیان است. این دقیقاً آن چیزی است که باعث ناامیدی میشود.
در همه امور، مهمترین و اصلیترین عامل برای امیدآفرینی در جامعه، «برنامه دولت» برای بهبود وضعیت است؛ و البته در درجه دوم و در گام بعد، بر رسانههاست که برنامهها را معرفی و به گفتگوی ملی کارشناسان بگذارند.
مشکلات به دلایل مختلف، کمتر یا بیشتر، همیشه وجود دارند اما اگر ناامیدی در جامعه زیاد شده است، علت را نه در زیاد بودن تبلیغات مخالفان، بلکه در برنامه خوب نداشتن مدیران باید دید.
- نویسنده :
- منبع :
https://19dey.com/news/41726