19 دی: جامعه ایرانی در دو دهه گذشته راهی را در پیش گرفته که تقریبا همه واسطههای سیاسی را حذف کرده است.
شرق به قلم کیومرث اشتریان در یادداشتی نوشت: جامعه ایرانی در دو دهه گذشته راهی را در پیش گرفته که تقریبا همه واسطههای سیاسی را حذف کرده است.
شماری از این واسطهها دچار «تصفیه سرد» شدهاند از محمد خاتمی تا علی لاریجانی؛ شماری از آنان به هر شکل از میان ما رفتهاند از هاشمیرفسنجانی تا شهید سلیمانی. جریانهای اصلی اصلاحطلب و اصولگرا در وادی خاموشی «دیگه تمومه ماجرا» افتادهاند و متفکران و اندیشمندان هم در شهر خاموشان مأوا گزیدهاند. همه چیز به سوی سیاستورزی زرد، تودهای و غیرنخبهگرا به پیش میرود.
«معماری سیاست از سازه تهی میشود» و گویی آگاهانه زمینه تضاد «رأس و قاعده» دامن زده میشود. سرخوشی «براندازان» از همین بزم سراسر زرد است. «سرمایه سیاسی پیوسته» در ایران معاصر غنایی صدساله دارد. از مشروطیت تاکنون این سرمایه پیوسته است.
در 40 سال اخیر نیز بزرگترین سرمایه سیاسی، از نوع پیوسته و نه گسسته، پدید آمده است. فعالان امروز در ابتدای انقلاب در دهههای 20 و 30سالگی بودهاند. انقلاب، جنگ، بحران، شورش، زندان و مقام و مدیریت را تجربه کردهاند. اینک دیگر بسیاری از آنان «بزرگ» و پخته شدهاند؛ افکار جوانی، سلاح چریکی، شور جوانی و کماطلاعی از جهان را از سر گذراندهاند. اصولگرایان تا حدی اصلاحطلب شدهاند و اصلاحطلبان هم تا حدی اصولگرا. همینها میتوانند زمینه یک تمدن قدرتمند سیاسی مبتنی بر مدارا و تفاهم را فراهم کنند. به «نظریه سازگاری» و «سیاست آزادی» بیندیشیم.
شماری از این واسطهها دچار «تصفیه سرد» شدهاند از محمد خاتمی تا علی لاریجانی؛ شماری از آنان به هر شکل از میان ما رفتهاند از هاشمیرفسنجانی تا شهید سلیمانی. جریانهای اصلی اصلاحطلب و اصولگرا در وادی خاموشی «دیگه تمومه ماجرا» افتادهاند و متفکران و اندیشمندان هم در شهر خاموشان مأوا گزیدهاند. همه چیز به سوی سیاستورزی زرد، تودهای و غیرنخبهگرا به پیش میرود.
«معماری سیاست از سازه تهی میشود» و گویی آگاهانه زمینه تضاد «رأس و قاعده» دامن زده میشود. سرخوشی «براندازان» از همین بزم سراسر زرد است. «سرمایه سیاسی پیوسته» در ایران معاصر غنایی صدساله دارد. از مشروطیت تاکنون این سرمایه پیوسته است.
در 40 سال اخیر نیز بزرگترین سرمایه سیاسی، از نوع پیوسته و نه گسسته، پدید آمده است. فعالان امروز در ابتدای انقلاب در دهههای 20 و 30سالگی بودهاند. انقلاب، جنگ، بحران، شورش، زندان و مقام و مدیریت را تجربه کردهاند. اینک دیگر بسیاری از آنان «بزرگ» و پخته شدهاند؛ افکار جوانی، سلاح چریکی، شور جوانی و کماطلاعی از جهان را از سر گذراندهاند. اصولگرایان تا حدی اصلاحطلب شدهاند و اصلاحطلبان هم تا حدی اصولگرا. همینها میتوانند زمینه یک تمدن قدرتمند سیاسی مبتنی بر مدارا و تفاهم را فراهم کنند. به «نظریه سازگاری» و «سیاست آزادی» بیندیشیم.
- نویسنده :
- منبع :
https://19dey.com/news/42491