سرمقاله روزنامه ۱۹ دی شماره ۳۴۷۹ مورخه سوم مردادماه ۱۴۰۱ با عنوان «دوقطبی سازی به نام حجاب» به قلم حجت الاسلام والمسلمین عبدالرحیم اباذری بدین شرح است:
در ارزش و اهمیت اتحاد و همبستگی مردم همین بس که این موضوع از صدراسلام، همواره مورد توجه و تاکید اسلام و عنایت خاص پیامبر و امامان معصوم علیهم السلام بوده است، چنانکه کتاب آسمانی قرآن مسلمانان را همواره دعوت کرد تا به ریسمان خدا چنگ بزنند و پراکنده نشوند. «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمِیعاً وَ لاتَفَرَّقُوا» (آل عمران، آیه 103). از سوی دیگر تفرقه و اختلاف را منفور شمرده و در ردیف عذابهای آسمانی قرار داده و تهدید کرد و فرمود: «قُلْ هُوَ الْقَادِرُ عَلَی أَنْ یبْعَثَ عَلَیکمْ عَذَاباً مِنْ فَوْقِکمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِکمْ أَوْ یلْبِسَکمْ شِیعاً وَ یذِیقَ بَعْضَکمْ بَأْسَ بَعْض» (انعام، آیه 65.) بگو او قادر است که از بالا یا از زیر پای شما، عذابی بر شما بفرستد یا به صورت دستههای پراکنده شما را به هم بیامیزد و طعم جنگ و اختلاف را به هر یک از شما به وسیله دیگری بچشاند!
از طرفی قرآن هشدار جدی به اختلاف افکنان دارد و خطاب به آنان میگوید: «إِنَّ الَّذِینَ فَرَّقُوا دِینَهُمْ وَ کانُوا شِیعاً لَسْتَ مِنْهُمْ فِی شَیء إِنَّمَا أَمْرُهُمْ إِلَی اللهِ» (همان، آیه 159.) کسانی که آیین خود را پراکنده ساختند و به دستههای گوناگون تقسیم شدند، تو هیچ گونه رابطهای با آنها نداری! سر و کار آنها تنها با خدا است.
در جای دیگر، قرآن اختلاف و پراکندگی را یکی از علائم «شرک» شمرده و میگوید: «وَ لاتَکونُوا مِنْ الْمُشْرِکینَ مِنْ الَّذِینَ فَرَّقُوا دِینَهُمْ وَ کانُوا شِیعاً کلُّ حِزْب بِمَا لَدَیهِمْ فَرِحُونَ» (روم، آیات 31 و 32.) و از مشرکان نباشید، از کسانی که دین خود را پراکنده ساختند و به دستهها و گروهها تقسیم شدند! و هر گروهی و حزبی به آنچه نزد آنهاست وابسته شده و دل خوش کردند!
خود پیامبر برای این که فرصت را از دست تفرقه افکنان و شیاطین بگیرد، وقتی وارد مدینه شد در اولین اقدامی میان افراد مهاجر و انصار عقد اخوت و برادری بست و آنها را در کنار هم برای هم قرار داد و دسیسههای خناسان را تا حدودی خنثی ساخت چنانکه میبینیم امیر مومنان علی علیه السلام بر همین اصل و سیره تاکید دارد و میفرماید: فإن ید الله علی الجماعة و ایاکم و الفرقة فإن الشاذ من الناس للشیطان، کما أن الشاذ من الغنم للذئب. (نهج البلاغه، خطبه 127) دست خدا با جماعت است، از تفرقه بپرهیزید، زیرا شخص تکرو، شکار شیطان است همانگونه که گوسفند از گله جدا افتد، طعمه گرگ شود.
در طول چهل و سه سال استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران به رغم تاکیدهای مضاعف امام، رهبری و شخصیتهای برجسته دینی و سیاسی به اهمیت اتحاد و همبستگی میان اقشار مختلف مردم، با کمال تأسف باید گفت و نوشت شیاطین، خناسان و بازی خوردگان داخلی همچنان به طبل تفرقه میکوبند و به بهانههای واهی و گاهی بچه گانه مرتب به ایجاد دو قطبی های کذایی دست میزنند.
یک وقتی چون دیدند اختلاف ترک، فارس، کرد، لر و بلوچ و غیره نتیجه نداد و کاملاً زمین گیر شدند این بار به سراغ افرادی به ظاهر ارزشی و انقلابی رفتند و با تحریک آنها به اظهارات نسنجیده علیه ارتش، خواستند میان برادران ارتشی و سپاهی جدایی بیاندازند، در وقت دیگر جناحها و مردم را به خودی و غیر خودی تقسیم کردند، در فرصت دیگر بساط به اصطلاح انقلابی و غیر انقلابی به راه انداختند و به غیر از تعداد خاص جناح خود، اکثر مردم و دیگران ضد انقلاب تلقی شدند، یا خیلی ناشیانه فوتبالیستها و ورزشکاران را متهم به بی دینی و ضد انقلابی نمودند که شهادت نصیبشان نمیشود، اکنون نیز شاهد نزاع میان افراد بد حجاب و بی حجاب با با حجابها هستیم. چه صحنههای دلخراشی! دختران معصوم و با فطرتی پاک از هر دو طرف به جان هم افتادند و به همدیگر حمله ور میشوند!
این گونه تکه پاره کردنهای مردم در سطح جامعه، اگر چه در ظاهر بدست چند نفر ساده لوح و به ظاهر مقدس و انقلابی انجام میگیرد، اما یقین بدانیم و تجربه هم همین را میگوید که در پشت صحنه آن ایادی بیگانه وجود و حضور دارد و ما در واقع از آنها مرتب داریم بازی میخوریم و آنها همچنان پشت پرده نشستند و به ریش ما میخندند.
هیچ کس نمیخواهد و نمیتواند منکر ضرورت حجاب و اجرای آن در جامعه اسلامی بشود و صاحب این قلم نیز به شرح ایضاً، اما بحث بر سر چگونگی برخورد و اظهارات نسنجیده برخی افرادی است که تریبون در اختیار دارند اما هرگز صلاحیت ورود به این وادیها را ندارند و سخنانشان به قدری سخیف و شرم آور است که هرگز در شأن و قاموس انقلاب و نظام اسلامی نمیگنجد و برای جامعه هم دردسر درست میکند.
بحث پیرامون برخوردهای خشن اقلیتی از نیروهای انتظامی است که کل این نهاد مردمی را بد نام میکند؛ و طبیعی است که ناخواسته دوقطبی دولت و نیروی انتظامی با مردم عینیت پیدا کند و اگر در این خصوص چاره اندیشی نشود احتمال دوقطبی مردم و حاکمیت نیز دور از انتظار نیست.
تنها راه چاره در یک جمله کوتاه، کنار گذاشتن برخوردها و اظهارات سلیقهای و سطحی، مهار و سکوت افراطیون و در نهایت بازگشت به قرآن، سیره پیامبر و اهلبیت علیهم السلام که امروز مظهر و مصداق بارز آن، مکتب، مبانی، تفکرات و سیره امام خمینی و حواریون است که رشد، تعالی، شکوفایی، موفقیت، اتحاد و همبستگی در همین است و بس.
در ارزش و اهمیت اتحاد و همبستگی مردم همین بس که این موضوع از صدراسلام، همواره مورد توجه و تاکید اسلام و عنایت خاص پیامبر و امامان معصوم علیهم السلام بوده است، چنانکه کتاب آسمانی قرآن مسلمانان را همواره دعوت کرد تا به ریسمان خدا چنگ بزنند و پراکنده نشوند. «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمِیعاً وَ لاتَفَرَّقُوا» (آل عمران، آیه 103). از سوی دیگر تفرقه و اختلاف را منفور شمرده و در ردیف عذابهای آسمانی قرار داده و تهدید کرد و فرمود: «قُلْ هُوَ الْقَادِرُ عَلَی أَنْ یبْعَثَ عَلَیکمْ عَذَاباً مِنْ فَوْقِکمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِکمْ أَوْ یلْبِسَکمْ شِیعاً وَ یذِیقَ بَعْضَکمْ بَأْسَ بَعْض» (انعام، آیه 65.) بگو او قادر است که از بالا یا از زیر پای شما، عذابی بر شما بفرستد یا به صورت دستههای پراکنده شما را به هم بیامیزد و طعم جنگ و اختلاف را به هر یک از شما به وسیله دیگری بچشاند!
از طرفی قرآن هشدار جدی به اختلاف افکنان دارد و خطاب به آنان میگوید: «إِنَّ الَّذِینَ فَرَّقُوا دِینَهُمْ وَ کانُوا شِیعاً لَسْتَ مِنْهُمْ فِی شَیء إِنَّمَا أَمْرُهُمْ إِلَی اللهِ» (همان، آیه 159.) کسانی که آیین خود را پراکنده ساختند و به دستههای گوناگون تقسیم شدند، تو هیچ گونه رابطهای با آنها نداری! سر و کار آنها تنها با خدا است.
در جای دیگر، قرآن اختلاف و پراکندگی را یکی از علائم «شرک» شمرده و میگوید: «وَ لاتَکونُوا مِنْ الْمُشْرِکینَ مِنْ الَّذِینَ فَرَّقُوا دِینَهُمْ وَ کانُوا شِیعاً کلُّ حِزْب بِمَا لَدَیهِمْ فَرِحُونَ» (روم، آیات 31 و 32.) و از مشرکان نباشید، از کسانی که دین خود را پراکنده ساختند و به دستهها و گروهها تقسیم شدند! و هر گروهی و حزبی به آنچه نزد آنهاست وابسته شده و دل خوش کردند!
خود پیامبر برای این که فرصت را از دست تفرقه افکنان و شیاطین بگیرد، وقتی وارد مدینه شد در اولین اقدامی میان افراد مهاجر و انصار عقد اخوت و برادری بست و آنها را در کنار هم برای هم قرار داد و دسیسههای خناسان را تا حدودی خنثی ساخت چنانکه میبینیم امیر مومنان علی علیه السلام بر همین اصل و سیره تاکید دارد و میفرماید: فإن ید الله علی الجماعة و ایاکم و الفرقة فإن الشاذ من الناس للشیطان، کما أن الشاذ من الغنم للذئب. (نهج البلاغه، خطبه 127) دست خدا با جماعت است، از تفرقه بپرهیزید، زیرا شخص تکرو، شکار شیطان است همانگونه که گوسفند از گله جدا افتد، طعمه گرگ شود.
در طول چهل و سه سال استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران به رغم تاکیدهای مضاعف امام، رهبری و شخصیتهای برجسته دینی و سیاسی به اهمیت اتحاد و همبستگی میان اقشار مختلف مردم، با کمال تأسف باید گفت و نوشت شیاطین، خناسان و بازی خوردگان داخلی همچنان به طبل تفرقه میکوبند و به بهانههای واهی و گاهی بچه گانه مرتب به ایجاد دو قطبی های کذایی دست میزنند.
یک وقتی چون دیدند اختلاف ترک، فارس، کرد، لر و بلوچ و غیره نتیجه نداد و کاملاً زمین گیر شدند این بار به سراغ افرادی به ظاهر ارزشی و انقلابی رفتند و با تحریک آنها به اظهارات نسنجیده علیه ارتش، خواستند میان برادران ارتشی و سپاهی جدایی بیاندازند، در وقت دیگر جناحها و مردم را به خودی و غیر خودی تقسیم کردند، در فرصت دیگر بساط به اصطلاح انقلابی و غیر انقلابی به راه انداختند و به غیر از تعداد خاص جناح خود، اکثر مردم و دیگران ضد انقلاب تلقی شدند، یا خیلی ناشیانه فوتبالیستها و ورزشکاران را متهم به بی دینی و ضد انقلابی نمودند که شهادت نصیبشان نمیشود، اکنون نیز شاهد نزاع میان افراد بد حجاب و بی حجاب با با حجابها هستیم. چه صحنههای دلخراشی! دختران معصوم و با فطرتی پاک از هر دو طرف به جان هم افتادند و به همدیگر حمله ور میشوند!
این گونه تکه پاره کردنهای مردم در سطح جامعه، اگر چه در ظاهر بدست چند نفر ساده لوح و به ظاهر مقدس و انقلابی انجام میگیرد، اما یقین بدانیم و تجربه هم همین را میگوید که در پشت صحنه آن ایادی بیگانه وجود و حضور دارد و ما در واقع از آنها مرتب داریم بازی میخوریم و آنها همچنان پشت پرده نشستند و به ریش ما میخندند.
هیچ کس نمیخواهد و نمیتواند منکر ضرورت حجاب و اجرای آن در جامعه اسلامی بشود و صاحب این قلم نیز به شرح ایضاً، اما بحث بر سر چگونگی برخورد و اظهارات نسنجیده برخی افرادی است که تریبون در اختیار دارند اما هرگز صلاحیت ورود به این وادیها را ندارند و سخنانشان به قدری سخیف و شرم آور است که هرگز در شأن و قاموس انقلاب و نظام اسلامی نمیگنجد و برای جامعه هم دردسر درست میکند.
بحث پیرامون برخوردهای خشن اقلیتی از نیروهای انتظامی است که کل این نهاد مردمی را بد نام میکند؛ و طبیعی است که ناخواسته دوقطبی دولت و نیروی انتظامی با مردم عینیت پیدا کند و اگر در این خصوص چاره اندیشی نشود احتمال دوقطبی مردم و حاکمیت نیز دور از انتظار نیست.
تنها راه چاره در یک جمله کوتاه، کنار گذاشتن برخوردها و اظهارات سلیقهای و سطحی، مهار و سکوت افراطیون و در نهایت بازگشت به قرآن، سیره پیامبر و اهلبیت علیهم السلام که امروز مظهر و مصداق بارز آن، مکتب، مبانی، تفکرات و سیره امام خمینی و حواریون است که رشد، تعالی، شکوفایی، موفقیت، اتحاد و همبستگی در همین است و بس.
- نویسنده :
- منبع :
https://19dey.com/news/43080