سرمقاله روزنامه ۱۹ دی شماره ۳۴۸۸ مورخه ۱۳ مردادماه ۱۴۰۱ با عنوان «عاشورا مظلومیتی مضاعف» به قلم رضا صدرایی بدین شرح است:
عاشورا قرارگاه عشق اسـت و مکتب الهام آمیز عاشقان، عاشورا تکلیف اسـت و عاشورایی شدن عمل بـه تکلیف.
در آستانه تاسوعا و عاشورا خواستم حسب تکلیف. مطلبی راجعه به فرهنگ عاشورا بنویسم یاد گفتاری از زنده یاد محمدرضا حکیمی افتادم. مناسب دیدم چکیده آن را عیناً باز نشر کنم.
استاد محمدرضا حکیمی در سخرانی عصر عاشورای سال ۱۳۸۱ با موضوع «عاشورا، مظلومیتی مضاعف» گفته است: «واقعه عاشورا، در حادترین شرایط خود، ۲۴ ساعت را اشغال کرد: از عصر تاسوعا که عمر سعد فرمان هجوم به خیمههای خاندان پیامبر(ص) را صادر کرد تا عصر عاشورا که سر پسر پیامبر(ص) بر سر نیزه رفت. در این یک شبانه روز، امام حسین(ع) -وارث آدم(ع) تا خاتم(ع)- دو مسئله اصلی رسالت انبیایی یعنی نماز و عدالت را به گوش همه تاریخ و همه جهان و جهانیان رسانید.
نماز: امام حسین(ع)، شب عاشورا را از لشکر مرتد مهلت گرفت برای وداع با نماز. بدین گونه اهمیت بنیادین حیات انسانی را در این کره خاکی که ارتباط با آفریدگار خود است - آن هم به صورت «ذکر اکبر» که نماز است- چنان خورشید روزهای روزستان روشن کرد.
عدالت: و در روز عاشورا فریاد عدالت را در ذات لحظهها دمید تا از منافذ تاریخ، در همیشه روزگار شنیده شود و با رنگ خونبار فجر و شفق همواره آبادیهای گیتی را به حماسه حیات و حیات حماسه فرا خواند.»
استاد حکیمی در نقد رفتار متفاوت جامعه شیعی با پیام عاشورا میگوید: «امروز شیعه در جهان بسیار است و در کشورهای بسیاری سکونت دارد، لیکن کشوری که در همه جهان به نام تشیع معروف است و در هر سال برپا دارنده اصلی مراسم عاشورای حسینی است، ملت ایران است؛ یعنی ملتی که باید بداند امام حسین(ع) و یارانش شهید شدند و خاندان پیامبر اسیر گشتند تا احکام عملی قرآن عملی گردد و قسط قرآنی گسترش یابد.
و هنگامی که به نام اسلام و با یاد حسین(ع)، اینهمه جوانهای این مملکت به جبهه رفتند و سپس جنازه آنها را، آن هم نه همه را، به خانوادههایشان تحویل دادند، باید نظام عامل بالعدل و جامعه قائم بالقسط تشکیل مییافت.
آیا به جای آن چه کردند؟ و اکنون کسی هست که با ریشههای فساد در قضاوت و اقتصاد و نفوذ نفوذیهای بی شمار بتواند درافتد و ملت را نجات دهد؟ و از یدک کشیدن نام اسلام دست بردارند؟ آیا کو عمل به احکام قضایی و اقتصادی اسلام؟ کو پیام عدالت عاشورا؟»
او درباره عنوان مظلومیت مضاعف توضیح میدهد: «اما عنوان «مظلومیت مضاعف» به چه معناست؟ به این معنا که در عاشورا دو ظلم واقع شده است: یکی بر حضرت امام حسین(ع) و خاندان پیامبر و دیگری بر خودِ عاشورا. عاشورایی که برای عدالت برپا شد، در راه تکاثر و اتراف و اسراف و اجحاف و اتلاف مال مردم مصرف میشود. کسی که در عاشورا گامی برای عدالت بر نمیدارد و آنکه علی (ع) فرمود: «گردن توانگران را خرد میکنم تا حق محرومان را از آنان بگیرم و طبقات محروم را در صدر جامعهمی نشانم و حقشان را به آنان میرسانم» به گوش احدی فرو نمیرود. پس چنان است که باز باید عاشورایی برای عاشورا گرفت...
ای عدالت مظلوم، چگونه میخواهی با ظالمان درافتی؟ تو باید با توان جامعههای عادل اسلامی، در برابر شیطان مستکبر و ظلم جهانی بایستی، اما اکنون از ستم دنیاداران و دنیاخواران، خودت هم نمیتوانی قد راست کنی!»
عاشورا قرارگاه عشق اسـت و مکتب الهام آمیز عاشقان، عاشورا تکلیف اسـت و عاشورایی شدن عمل بـه تکلیف.
در آستانه تاسوعا و عاشورا خواستم حسب تکلیف. مطلبی راجعه به فرهنگ عاشورا بنویسم یاد گفتاری از زنده یاد محمدرضا حکیمی افتادم. مناسب دیدم چکیده آن را عیناً باز نشر کنم.
استاد محمدرضا حکیمی در سخرانی عصر عاشورای سال ۱۳۸۱ با موضوع «عاشورا، مظلومیتی مضاعف» گفته است: «واقعه عاشورا، در حادترین شرایط خود، ۲۴ ساعت را اشغال کرد: از عصر تاسوعا که عمر سعد فرمان هجوم به خیمههای خاندان پیامبر(ص) را صادر کرد تا عصر عاشورا که سر پسر پیامبر(ص) بر سر نیزه رفت. در این یک شبانه روز، امام حسین(ع) -وارث آدم(ع) تا خاتم(ع)- دو مسئله اصلی رسالت انبیایی یعنی نماز و عدالت را به گوش همه تاریخ و همه جهان و جهانیان رسانید.
نماز: امام حسین(ع)، شب عاشورا را از لشکر مرتد مهلت گرفت برای وداع با نماز. بدین گونه اهمیت بنیادین حیات انسانی را در این کره خاکی که ارتباط با آفریدگار خود است - آن هم به صورت «ذکر اکبر» که نماز است- چنان خورشید روزهای روزستان روشن کرد.
عدالت: و در روز عاشورا فریاد عدالت را در ذات لحظهها دمید تا از منافذ تاریخ، در همیشه روزگار شنیده شود و با رنگ خونبار فجر و شفق همواره آبادیهای گیتی را به حماسه حیات و حیات حماسه فرا خواند.»
استاد حکیمی در نقد رفتار متفاوت جامعه شیعی با پیام عاشورا میگوید: «امروز شیعه در جهان بسیار است و در کشورهای بسیاری سکونت دارد، لیکن کشوری که در همه جهان به نام تشیع معروف است و در هر سال برپا دارنده اصلی مراسم عاشورای حسینی است، ملت ایران است؛ یعنی ملتی که باید بداند امام حسین(ع) و یارانش شهید شدند و خاندان پیامبر اسیر گشتند تا احکام عملی قرآن عملی گردد و قسط قرآنی گسترش یابد.
و هنگامی که به نام اسلام و با یاد حسین(ع)، اینهمه جوانهای این مملکت به جبهه رفتند و سپس جنازه آنها را، آن هم نه همه را، به خانوادههایشان تحویل دادند، باید نظام عامل بالعدل و جامعه قائم بالقسط تشکیل مییافت.
آیا به جای آن چه کردند؟ و اکنون کسی هست که با ریشههای فساد در قضاوت و اقتصاد و نفوذ نفوذیهای بی شمار بتواند درافتد و ملت را نجات دهد؟ و از یدک کشیدن نام اسلام دست بردارند؟ آیا کو عمل به احکام قضایی و اقتصادی اسلام؟ کو پیام عدالت عاشورا؟»
او درباره عنوان مظلومیت مضاعف توضیح میدهد: «اما عنوان «مظلومیت مضاعف» به چه معناست؟ به این معنا که در عاشورا دو ظلم واقع شده است: یکی بر حضرت امام حسین(ع) و خاندان پیامبر و دیگری بر خودِ عاشورا. عاشورایی که برای عدالت برپا شد، در راه تکاثر و اتراف و اسراف و اجحاف و اتلاف مال مردم مصرف میشود. کسی که در عاشورا گامی برای عدالت بر نمیدارد و آنکه علی (ع) فرمود: «گردن توانگران را خرد میکنم تا حق محرومان را از آنان بگیرم و طبقات محروم را در صدر جامعهمی نشانم و حقشان را به آنان میرسانم» به گوش احدی فرو نمیرود. پس چنان است که باز باید عاشورایی برای عاشورا گرفت...
ای عدالت مظلوم، چگونه میخواهی با ظالمان درافتی؟ تو باید با توان جامعههای عادل اسلامی، در برابر شیطان مستکبر و ظلم جهانی بایستی، اما اکنون از ستم دنیاداران و دنیاخواران، خودت هم نمیتوانی قد راست کنی!»
- نویسنده :
- منبع :
https://19dey.com/news/43716