یادداشت روزنامه ۱۹ دی شماره ۳۴۹۱ مورخه ۲۰ مردادماه ۱۴۰۱ با عنوان «جهاد و قیامِ حسینی یا حسینِ جهادی و قیامی؟» به قلم عبدالرحیم اباذری بدین شرح است:
در مکتب اباعبدالله الحسین علیه السلام، تنها اسلام هدف و محور است، مبارزه و جهاد تنها وسیلهای برای برقراری و تحقق ارزشهای اسلامی میباشد و در ذیل آن ارزشها قرار دارد، به این معنا اگر هر اقدام جهادی و انقلابی مستلزم تجاوز به حقوق الناس باشد یا موجب ضایع شدن ارزشهای اسلامی مانند ظلم و بی عدالتی بشود آن مبارزه و جهاد نمیتواند حسینی و عاشورایی باشد. به عبارت روشنتر در قیام عاشورا هرگز هدف وسیله را توجیه نمیکند بنابر این اگر امر دایر باشد به این که ما اسلاممان جهادی بشود یا جهادمان اسلامی؟ معلوم است که جهاد و مبارزههایمان باید تابع دستورات اسلامی باشد.
به همین سبب میبینیم در ماجرای تشنگی لشکر حر که ضعف و ناتوانی سپاه او را از کار انداخته بود و بعضی یاران پیشنهاد کردند کار حر را یکسره کنند، حضرت نپذیرفت، اولاً: همان گونه که در بخشهای قبلی توضیح داده شد امام اصلاً برای جنگ نیامده بود. ثانیاً: از جوانمردی و انصاف به دور بود که حضرت اقدام به عمل فرصت طلبانه، غافلگیرانه و ضد ارزشی کند.
علاوه بر خود سالار شهیدان، فرمانده و سرداران سپاه امام نیز به اصول اخلاقی و اسلامی پایبند بودند. ایامی که مسلم بن عقیل از طرف امام در کوفه، منزل مختار ثقفی حضور داشت و از مردم برای اباعبدالله بیعت میگرفت، عبیدالله بن زیاد از سوی یزید وارد کوفه شد تا اوضاع را به دست گیرد. در این هنگام، مسلم محل سکونت خود را تغییر داد و به منزل هانی بن عروه رفت تا از شرعبیدالله در امان باشد. از سوی دیگر شریک بن اعور از همراهان عبیدالله و دوست قدیمی هانی بیمار شد و جهت استراحت به منزل هانی آمد تا چند روزی در آنجا استراحت کند که مسلم را در آنجا مشاهده کرد. او با این که در ظاهر از رجال حکومت یزید به شمار میآمد، اما در واقع و پشت پرده از مسلم حمایت میکرد.
یک روز شریک بن اعور به مسلم گفت که امروز قرار است عبیدالله به عیادت من بیاید تو پشت پرده مخفی شو، هر وقت من آب خواستم فوری بیرون بیا و کارعبیدالله را یکسره کن، اما این پیشنهاد مورد قبول هانی نبود. به هر حال وقتی عبیدالله آمد و بالین شریک نشست و به احوال پرسی مشغول شد. در این هنگام شریک آب خواست ولی از مسلم خبری نشد، بعد اشعاری خواند و با کنایه از مسلم خواست کارش را انجام دهد باز خبری نشد. در این هنگام عبیدالله احساس کرد شریک از شدت بیماری دچار هذیان گویی شده است بیدرنگ برخاست و از خانه هانی بیرون رفت، بدون این که متوجه حضور مسلم شود.
سپس مسلم از مخفیگاهش بیرون آمد، شریک گفت به چه علتی اقدام نکردی؟ مسلم جواب داد به دو دلیل. اول این که صاحب خانه راضی و موافق نبود؛ دوم: از رسول خدا شنیدم که در حدیثی فرمود: «اِن الایمان قید الفتک فلایفتک مؤمن مسلم.» ایمان مانع از حیله و نیرنگ است و هرگز مرد مؤمن و مسلمان کسی را غافاگیرانه ترور نمیکند. (بحارالانوار، مجلسی، ج 44، ص 343)
امروز که انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ما از همان نهضت و قیام حسینی نشأت گرفته، بنیانگذارانش اعم از امام خمینی و حواریون به همین نکته تأکید داشتند و اسلام را محور و اساس دانسته و در بزنگاهها آن را بر انقلاب مقدم میداشتند چنانکه شهید مطهری مینویسد: «انقلاب اسلامی یعنی راهی که هدف آن اسلام و ارزشهای اسلامی است و انقلاب و مبارزه، صرفاً برای برقراری ارزشهای اسلامی انجام میگیرد و به بیان دیگر، در این راه، مبارزه هدف نیست؛ وسیله است؛ اما عدهای میان انقلاب اسلامی و اسلام انقلابی اشتباه میکنند؛ یعنی برای آنها انقلاب و مبارزه هدف است؛ اسلام وسیلهای است برای مبارزه. اینها می گویند هر چه از اسلام که ما را در مسیر مبارزه قرار بدهد، آن را قبول میکنیم و هر چه از اسلام که ما را از مسیر مبارزه دور کند، آن را طرد میکنیم. طبیعی است که با این اختلاف برداشت میان انقلاب اسلامی و اسلام انقلابی، تفسیرها و تعبیرها از اسلام و انسان و توحید و تاریخ و جامعه و آیات قرآن، با یکدیگر متضاد و متناقض میشود. فرق است میان کسی که اسلام را هدف میداند و مبارزه و جهاد را وسیلهای برای برقراری ارزشهای اسلامی، با آن که مبارزه را هدف میداند و هدفش این است که من همیشه باید در حال مبارزه باشم و اصلاً اسلام آمده برای مبارزه.
در جواب این گروه باید گفت که برخلاف تصور شما، با آن که در اسلام، عنصر مبارزه هست، اما این بدان معنی نیست که اسلام فقط برای مبارزه آمده و هدفی جز مبارزه ندارد؛ در اسلام، دستورات بیشماری وجود دارد که یکی از آنها مبارزه است.») مرتضی مطهری، پیرامون انقلاب اسلامی، انتشارات صدرا، تهران 1368، ص 57-58.)
پس باید مواظب باشیم که جهاد و مبارزههایمان، کاملاً حسینی و اسلامی باشد، مبادا دیگران بیایند جهت تأمین اهداف سیاسی، جناحی و گروهی خود اسلام و امام حسین را جهادی و قیامی کنند.
در مکتب اباعبدالله الحسین علیه السلام، تنها اسلام هدف و محور است، مبارزه و جهاد تنها وسیلهای برای برقراری و تحقق ارزشهای اسلامی میباشد و در ذیل آن ارزشها قرار دارد، به این معنا اگر هر اقدام جهادی و انقلابی مستلزم تجاوز به حقوق الناس باشد یا موجب ضایع شدن ارزشهای اسلامی مانند ظلم و بی عدالتی بشود آن مبارزه و جهاد نمیتواند حسینی و عاشورایی باشد. به عبارت روشنتر در قیام عاشورا هرگز هدف وسیله را توجیه نمیکند بنابر این اگر امر دایر باشد به این که ما اسلاممان جهادی بشود یا جهادمان اسلامی؟ معلوم است که جهاد و مبارزههایمان باید تابع دستورات اسلامی باشد.
به همین سبب میبینیم در ماجرای تشنگی لشکر حر که ضعف و ناتوانی سپاه او را از کار انداخته بود و بعضی یاران پیشنهاد کردند کار حر را یکسره کنند، حضرت نپذیرفت، اولاً: همان گونه که در بخشهای قبلی توضیح داده شد امام اصلاً برای جنگ نیامده بود. ثانیاً: از جوانمردی و انصاف به دور بود که حضرت اقدام به عمل فرصت طلبانه، غافلگیرانه و ضد ارزشی کند.
علاوه بر خود سالار شهیدان، فرمانده و سرداران سپاه امام نیز به اصول اخلاقی و اسلامی پایبند بودند. ایامی که مسلم بن عقیل از طرف امام در کوفه، منزل مختار ثقفی حضور داشت و از مردم برای اباعبدالله بیعت میگرفت، عبیدالله بن زیاد از سوی یزید وارد کوفه شد تا اوضاع را به دست گیرد. در این هنگام، مسلم محل سکونت خود را تغییر داد و به منزل هانی بن عروه رفت تا از شرعبیدالله در امان باشد. از سوی دیگر شریک بن اعور از همراهان عبیدالله و دوست قدیمی هانی بیمار شد و جهت استراحت به منزل هانی آمد تا چند روزی در آنجا استراحت کند که مسلم را در آنجا مشاهده کرد. او با این که در ظاهر از رجال حکومت یزید به شمار میآمد، اما در واقع و پشت پرده از مسلم حمایت میکرد.
یک روز شریک بن اعور به مسلم گفت که امروز قرار است عبیدالله به عیادت من بیاید تو پشت پرده مخفی شو، هر وقت من آب خواستم فوری بیرون بیا و کارعبیدالله را یکسره کن، اما این پیشنهاد مورد قبول هانی نبود. به هر حال وقتی عبیدالله آمد و بالین شریک نشست و به احوال پرسی مشغول شد. در این هنگام شریک آب خواست ولی از مسلم خبری نشد، بعد اشعاری خواند و با کنایه از مسلم خواست کارش را انجام دهد باز خبری نشد. در این هنگام عبیدالله احساس کرد شریک از شدت بیماری دچار هذیان گویی شده است بیدرنگ برخاست و از خانه هانی بیرون رفت، بدون این که متوجه حضور مسلم شود.
سپس مسلم از مخفیگاهش بیرون آمد، شریک گفت به چه علتی اقدام نکردی؟ مسلم جواب داد به دو دلیل. اول این که صاحب خانه راضی و موافق نبود؛ دوم: از رسول خدا شنیدم که در حدیثی فرمود: «اِن الایمان قید الفتک فلایفتک مؤمن مسلم.» ایمان مانع از حیله و نیرنگ است و هرگز مرد مؤمن و مسلمان کسی را غافاگیرانه ترور نمیکند. (بحارالانوار، مجلسی، ج 44، ص 343)
امروز که انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ما از همان نهضت و قیام حسینی نشأت گرفته، بنیانگذارانش اعم از امام خمینی و حواریون به همین نکته تأکید داشتند و اسلام را محور و اساس دانسته و در بزنگاهها آن را بر انقلاب مقدم میداشتند چنانکه شهید مطهری مینویسد: «انقلاب اسلامی یعنی راهی که هدف آن اسلام و ارزشهای اسلامی است و انقلاب و مبارزه، صرفاً برای برقراری ارزشهای اسلامی انجام میگیرد و به بیان دیگر، در این راه، مبارزه هدف نیست؛ وسیله است؛ اما عدهای میان انقلاب اسلامی و اسلام انقلابی اشتباه میکنند؛ یعنی برای آنها انقلاب و مبارزه هدف است؛ اسلام وسیلهای است برای مبارزه. اینها می گویند هر چه از اسلام که ما را در مسیر مبارزه قرار بدهد، آن را قبول میکنیم و هر چه از اسلام که ما را از مسیر مبارزه دور کند، آن را طرد میکنیم. طبیعی است که با این اختلاف برداشت میان انقلاب اسلامی و اسلام انقلابی، تفسیرها و تعبیرها از اسلام و انسان و توحید و تاریخ و جامعه و آیات قرآن، با یکدیگر متضاد و متناقض میشود. فرق است میان کسی که اسلام را هدف میداند و مبارزه و جهاد را وسیلهای برای برقراری ارزشهای اسلامی، با آن که مبارزه را هدف میداند و هدفش این است که من همیشه باید در حال مبارزه باشم و اصلاً اسلام آمده برای مبارزه.
در جواب این گروه باید گفت که برخلاف تصور شما، با آن که در اسلام، عنصر مبارزه هست، اما این بدان معنی نیست که اسلام فقط برای مبارزه آمده و هدفی جز مبارزه ندارد؛ در اسلام، دستورات بیشماری وجود دارد که یکی از آنها مبارزه است.») مرتضی مطهری، پیرامون انقلاب اسلامی، انتشارات صدرا، تهران 1368، ص 57-58.)
پس باید مواظب باشیم که جهاد و مبارزههایمان، کاملاً حسینی و اسلامی باشد، مبادا دیگران بیایند جهت تأمین اهداف سیاسی، جناحی و گروهی خود اسلام و امام حسین را جهادی و قیامی کنند.
- نویسنده :
- منبع :
https://19dey.com/news/43888