19 دی: زیارت اباعبدالله الحسین (ع) در روز اربعین یکی از علامتهای مؤمنان برشمرده میشود و اهلبیت (ع) در این زمینه توصیههای ویژهای بیان کردند.
هر ساله با فرارسیدن ایام اربعین سیدالشهدا جوش و خروش توصیفناپذیری در میان دوستداران حسینی موج میزند. در کشور عراق از اقصی نقاط مختلف زائران حسینی پای پیاده راهی حریم عشق میشوند و عاشقانی دیگر کمر ارادت به خدمتگزاری آنان میبندند. هرچه در طول سال اندوختهاند در طبق عشق خالصانه خود میگذارند و در کمال تواضع و خاکساری تقدیم ارادتمندان حسینی میکنند. پس از سرنگونی صدام و صدامیان این سنّت حسنه که دچار محاق تهدید و ارعاب بعثیان شده بود، دوباره جوشیدن گرفت و به همگان نشان داد حرارت این عشق مکنونهی الهی در سینهی مؤمنان بالله نه سردشدنی است و نه خاموشیپذیر.
زیارت با پای پیاده
در ایام اربعین یکی از زیباترین شاهراههای عالم، مسیر نجف اشرف به کربلای معلی است که زائران بسیاری این طریق را عمودبهعمود پای پیاده ره میپویند و برخی پای برهنه مشق عشق میکنند. این سنّت حسنه از دیرباز در میان شیعیان مرسوم و معمول بوده و امامان برای چنین زیارتی و چنین زوّاری اثرات و مواهب بسیاری ذکر کردهاند. با توجه به اینکه قبر مطهّر امیرالمؤمنین (ع) در زمان امام صادق (ع)، یعنی بعد از سرنگونی بنیامیه، افشا شد قاعدتاً طریق و جادهای که رهنمای زائران باشد وجود نداشت. از طرف دیگر خوف و تهدید جانی برای زائران علوی و حسینی همواره امری محتمل بود، بهویژه زائران حسینی که در ادوار گوناگون هم مضجع شریف مورد حملات حکام مختلف از هارون عباسی تا متوکل قرار میگرفته و هم زائران با تهدیدهای شدید جانی و ناموسی مواجه بودند. با توجّه به این دو نکته زیارت این دو امام همام آن هم به صورت پای پیاده همراه با مخاطرات فراوانی بود، لذا درباره زیارت امیرالمؤمنین بطور پیاده فرمودند به هرگام یک حج و عمره و در برگشت هم به هرگام دو حج و عمره برای زائر ثبت میشود. فوائد و اثراتی که در اخبار اهلبیت(ع) برای زائر پیاده اباعبدالله ذکر شده بسیار است که به برخی از آنها اشاره میشود:
۱- به هرگام حسنهای برای زائر نوشته میشود.
۲- در هرگام گناهی از گناهانش محو و پاک میشود.
۳- وقتی به حائر حسینی رسید، خدا او را در زمرهی نجاتیافتگان ماندگار و پیروزمندانِ به آرزو رسیده مینویسد.
۴- پس از زیارت از جملهی رستگاران قرار خواهد گرفت.
۵- رسول خدا(ص) بر او سلام و پیام میفرستد.
۶- از قول رسول خدا (ص) به او وعده داد میشود که کارت را از نو شروع کن که همهی گناهان گذشتهات آمرزیده شد.
۷- در نخستین گام گناهانش آمرزیده میشود.
۸- به ازاء هر قدم که بر میدارد پاک و پاکتر می شود.
۹- خداوند او را خطاب قرار میدهد و با او مناجات میکند.
۱۰- دعا، درخواست و حاجت او از جانب خدا برآورده میشود.
۱۱- به ازاء هر گامی که بر میدارد و میگذارد ثواب آزادی یک برده از فزندان اسماعیل نبی برایش نوشته میشود.
۱۲- به ازاء هر گام هزار درجه بر او افزوده میشود و بالا میرود.
۱۳- وقتی به کربلا رسید خدا دو فرشته را موکل زائر پیاده میکند تا اگر سخن خیری گفت برایش بنویسند و حرفهای دیگری که میزند نوشته نمیشود.
۱۴- موقع بازگشت از زیارت، فرشتگان با او وداع میکنند.
۱۵- او در میان حزب خدا و حزب رسول خدا و حزب اهلبیت رسول خدا قرار میگیرد.
۱۶- نه آتش دوزخ را به چشم میبیند و نه آتش طمعی به سوزاندن او خواهد داشت.
روز رستاخیز همهی محشر آرزو دارند که از زائران حسین (ع) باشند و زائران اباعبدالله بر سر سفرههای نور نشسته و از کرامات خدا متنعماند.
زیارت اربعین از منظر تاریخ
در روز بیستم ماه صفر وقایعی در کربلا به وقوع پیوسته که مجموع آنها فضیلت این روز از جهت اقامهی عزا و زیارت قبر سیدالشهدا را فزونی میبخشد.
۱- زیارت جابر: در کتاب «بِشارَةُ المُصطفی» تألیف «محمد بن ابیالقاسم طبری» عالم شیعهی قرن ششم (متوفی۵۲۵) آمده که جابر بن عبدالله انصاری و اصحاب و یارانش (یا جمعی از بنیهاشم) همراه عطیهی عوفی برای زیارت سیدالشهدا وارد کربلا شدند. جابر پس از سوگواری در عزای سیدالشهدا و خواندن زیارت نامهای با مضامین عالی، کربلا را ترک گفت.شیخ طوسی در «مصباح المتهجّد» ورود جابر را در روز بیستم صفر بیان میدارد. جابر از جمله کسانی است که در مدینه یا مکه قبل از خروج اباعبدالله خدمت امام رسیده و عاشورا در کربلا حاضر نبوده است. بنابراین از مکه یا مدینه به همراه یاران یا شاگردانش به قصد زیارت حرکت کرده و در کوفه، عطاء یا همان عطیة با ملاقات او برای زیارت اربعین به کربلا رهسپار شده است. این در حالی است که والی کوفه هنوز عبیدالله بن زیاد است که با قرار حکومت نظامی و ارعاب و تهدید کوفیان، همانهایی را که برای حسینبنعلی (ع) نامه نوشته بودند، به کربلا فرستاد تا به دست خود پسر رسول خدا (ص) را به شهادت برسانند و جرأت نکنند پیکر چاک چاکش را به خاک بسپرند. در این خفقان دهشتناک جابر و یارانش احتمالاً وارد کوفه شدند و از آنجا برای زیارت حسین (ع) به کربلا میآیند و این یعنی خطشکنی و مخالفت علنی با حکومت خونریز وقت. لذا برخی جابر را اول زائر اباعبدالله بطور ظاهر معرفی کردهاند.
دور انگاریهایی که برخی بزرگان دربارهی عدم امکان حضور اهل بیت سیدالشهدا در کربلا در روز اربعین ذکر کردهاند با تحقیقات مبسوط و موشکافانهی علامهی شهید سید محمد علی قاضی طباطبائی، مُهر ابطال بر جریدهی خود دارد.
۲- زیارت اهل بیت در بازگشت از شام: در «مُثیرالاحزان» تألیف ابن نماء حلی، آمده خاندان اباعبدالله وقتی از کربلا میگذشتند جابر و جماعتی از بنیهاشم را دیدند که برای زیارت به کربلا آمده بودند و این دو رویداد در یک وقت واحد صورت گرفت. علامهی مجلسی بازگشت حرم حسینی به کربلا در روز اربعین را قول مشهور میخواند. دور انگاریهایی که برخی بزرگان مثل علامهی مجلسی و سیدبن طاووس و محدث نوری دربارهی عدم امکان حضور اهل بیت سیدالشهدا در کربلا روز اربعین ذکر کردهاند با تحقیقات مبسوط و موشکافانهی علامهی شهید سید محمد علی قاضی طباطبائی، مُهر ابطال بر جریدهی خود دارد. ایشان با آوردن شواهد مختلف، اشکال رفتوآمد خبرها در آن دوران را با استفادهی عرب از کبوتران نامهبر حتی در جاهلیت و چاپارهایی تندرو به نام «بَرید» که مسافتهای طولانی را بسیار سریع طی میکردند، حلّ و فصل مینماید. ایشان نمونههایی میآورد که مسافتهایی طولانیتر از این در زمانهایی کوتاهتر توسط «بَرید» طی شده است. البته این دور انگاریها و استبعادها در این عصر جایگاهی ندارد، چون با سادهترین نرمافزارهای نقشه و راهیابی میتوان زمان طی مسافتهای گوناگون را به دست آورد. چنانچه فاصله کربلا تا دمشق بصورت پیاده حدود ۸ روز تخمین زده میشود و با این احتساب هیچ دور انگاریای برای عدم وصول اهل بیت در اول ماه صفر به دمشق و رسیدن آنها به کربلا در اربعین پذیرفتنی نیست.
۳- الحاق سر شریف سیدالشهدا به پیکر پاک آن حضرت: جناب ابن شهرآشوب در کتاب شریف «مناقب آلابیطالب» میفرماید سید مرتضی در پاسخ برخی مسائلی که از او پرسیدند یادآور شده که سر حسین (ع) را که از شام میآوردند، در کربلا به بدنش بازگرداندند. شیخ طوسی گفته زیارت اربعین بخاطر همین است. برخی نقل کردهاند سر حسینبنعلی (ع) نخستین سری بود که بر بالای چوب رفت و جسارتهای دیگری بر این سر شد که قلم را از سوز و حزن آب میکند. بازپسگیری سر مقدّس و الحاق آن به پیکر اباعبدالله یکی از علائم فتح و ظفر آلالله در سفر اسارت است. از این رو برخی روز اربعین را «مردّ الرأس» یعنی روز برگشت سر شریف خواندهاند.
ابوریحان بیرونی، مؤرخ و ریاضیدان نازکبین و دقیق قرن پنجم مینویسد: در روز بیستم سر حسین (ع) را به بدنش ملحق کردند و در همانجا دفن نمودند و زیارت اربعین راجع به این روز است و بدین سبب این زیارت را اربعین گویند که چهل نفر از اهل بیت او پس از مراجعت از شام قبرش را زیارت کردند.
با توجه با آنچه گذشت میتوان چند وجه برای زیارت اربعین ذکر کرد: ۱- ورود نخستین زائران اباعبدالله به کربلا در این روز به رهبری جابر بن عبدالله انصاری صحابی نیک رسول خدا (ص). ۲- بازگشت اهل بیت اباعبدالله از سفر اسارت به کربلا که تعدادشان ۴۰ تن بود. ۳- الحاق رأس شریف اباعبدالله به پیکر پاکش. ۴- پایان یافتن گریه آسمان و زمین بر حسینبنعلی(ع) پس از عاشورا.
زیارت با پای پیاده
در ایام اربعین یکی از زیباترین شاهراههای عالم، مسیر نجف اشرف به کربلای معلی است که زائران بسیاری این طریق را عمودبهعمود پای پیاده ره میپویند و برخی پای برهنه مشق عشق میکنند. این سنّت حسنه از دیرباز در میان شیعیان مرسوم و معمول بوده و امامان برای چنین زیارتی و چنین زوّاری اثرات و مواهب بسیاری ذکر کردهاند. با توجه به اینکه قبر مطهّر امیرالمؤمنین (ع) در زمان امام صادق (ع)، یعنی بعد از سرنگونی بنیامیه، افشا شد قاعدتاً طریق و جادهای که رهنمای زائران باشد وجود نداشت. از طرف دیگر خوف و تهدید جانی برای زائران علوی و حسینی همواره امری محتمل بود، بهویژه زائران حسینی که در ادوار گوناگون هم مضجع شریف مورد حملات حکام مختلف از هارون عباسی تا متوکل قرار میگرفته و هم زائران با تهدیدهای شدید جانی و ناموسی مواجه بودند. با توجّه به این دو نکته زیارت این دو امام همام آن هم به صورت پای پیاده همراه با مخاطرات فراوانی بود، لذا درباره زیارت امیرالمؤمنین بطور پیاده فرمودند به هرگام یک حج و عمره و در برگشت هم به هرگام دو حج و عمره برای زائر ثبت میشود. فوائد و اثراتی که در اخبار اهلبیت(ع) برای زائر پیاده اباعبدالله ذکر شده بسیار است که به برخی از آنها اشاره میشود:
۱- به هرگام حسنهای برای زائر نوشته میشود.
۲- در هرگام گناهی از گناهانش محو و پاک میشود.
۳- وقتی به حائر حسینی رسید، خدا او را در زمرهی نجاتیافتگان ماندگار و پیروزمندانِ به آرزو رسیده مینویسد.
۴- پس از زیارت از جملهی رستگاران قرار خواهد گرفت.
۵- رسول خدا(ص) بر او سلام و پیام میفرستد.
۶- از قول رسول خدا (ص) به او وعده داد میشود که کارت را از نو شروع کن که همهی گناهان گذشتهات آمرزیده شد.
۷- در نخستین گام گناهانش آمرزیده میشود.
۸- به ازاء هر قدم که بر میدارد پاک و پاکتر می شود.
۹- خداوند او را خطاب قرار میدهد و با او مناجات میکند.
۱۰- دعا، درخواست و حاجت او از جانب خدا برآورده میشود.
۱۱- به ازاء هر گامی که بر میدارد و میگذارد ثواب آزادی یک برده از فزندان اسماعیل نبی برایش نوشته میشود.
۱۲- به ازاء هر گام هزار درجه بر او افزوده میشود و بالا میرود.
۱۳- وقتی به کربلا رسید خدا دو فرشته را موکل زائر پیاده میکند تا اگر سخن خیری گفت برایش بنویسند و حرفهای دیگری که میزند نوشته نمیشود.
۱۴- موقع بازگشت از زیارت، فرشتگان با او وداع میکنند.
۱۵- او در میان حزب خدا و حزب رسول خدا و حزب اهلبیت رسول خدا قرار میگیرد.
۱۶- نه آتش دوزخ را به چشم میبیند و نه آتش طمعی به سوزاندن او خواهد داشت.
روز رستاخیز همهی محشر آرزو دارند که از زائران حسین (ع) باشند و زائران اباعبدالله بر سر سفرههای نور نشسته و از کرامات خدا متنعماند.
زیارت اربعین از منظر تاریخ
در روز بیستم ماه صفر وقایعی در کربلا به وقوع پیوسته که مجموع آنها فضیلت این روز از جهت اقامهی عزا و زیارت قبر سیدالشهدا را فزونی میبخشد.
۱- زیارت جابر: در کتاب «بِشارَةُ المُصطفی» تألیف «محمد بن ابیالقاسم طبری» عالم شیعهی قرن ششم (متوفی۵۲۵) آمده که جابر بن عبدالله انصاری و اصحاب و یارانش (یا جمعی از بنیهاشم) همراه عطیهی عوفی برای زیارت سیدالشهدا وارد کربلا شدند. جابر پس از سوگواری در عزای سیدالشهدا و خواندن زیارت نامهای با مضامین عالی، کربلا را ترک گفت.شیخ طوسی در «مصباح المتهجّد» ورود جابر را در روز بیستم صفر بیان میدارد. جابر از جمله کسانی است که در مدینه یا مکه قبل از خروج اباعبدالله خدمت امام رسیده و عاشورا در کربلا حاضر نبوده است. بنابراین از مکه یا مدینه به همراه یاران یا شاگردانش به قصد زیارت حرکت کرده و در کوفه، عطاء یا همان عطیة با ملاقات او برای زیارت اربعین به کربلا رهسپار شده است. این در حالی است که والی کوفه هنوز عبیدالله بن زیاد است که با قرار حکومت نظامی و ارعاب و تهدید کوفیان، همانهایی را که برای حسینبنعلی (ع) نامه نوشته بودند، به کربلا فرستاد تا به دست خود پسر رسول خدا (ص) را به شهادت برسانند و جرأت نکنند پیکر چاک چاکش را به خاک بسپرند. در این خفقان دهشتناک جابر و یارانش احتمالاً وارد کوفه شدند و از آنجا برای زیارت حسین (ع) به کربلا میآیند و این یعنی خطشکنی و مخالفت علنی با حکومت خونریز وقت. لذا برخی جابر را اول زائر اباعبدالله بطور ظاهر معرفی کردهاند.
دور انگاریهایی که برخی بزرگان دربارهی عدم امکان حضور اهل بیت سیدالشهدا در کربلا در روز اربعین ذکر کردهاند با تحقیقات مبسوط و موشکافانهی علامهی شهید سید محمد علی قاضی طباطبائی، مُهر ابطال بر جریدهی خود دارد.
۲- زیارت اهل بیت در بازگشت از شام: در «مُثیرالاحزان» تألیف ابن نماء حلی، آمده خاندان اباعبدالله وقتی از کربلا میگذشتند جابر و جماعتی از بنیهاشم را دیدند که برای زیارت به کربلا آمده بودند و این دو رویداد در یک وقت واحد صورت گرفت. علامهی مجلسی بازگشت حرم حسینی به کربلا در روز اربعین را قول مشهور میخواند. دور انگاریهایی که برخی بزرگان مثل علامهی مجلسی و سیدبن طاووس و محدث نوری دربارهی عدم امکان حضور اهل بیت سیدالشهدا در کربلا روز اربعین ذکر کردهاند با تحقیقات مبسوط و موشکافانهی علامهی شهید سید محمد علی قاضی طباطبائی، مُهر ابطال بر جریدهی خود دارد. ایشان با آوردن شواهد مختلف، اشکال رفتوآمد خبرها در آن دوران را با استفادهی عرب از کبوتران نامهبر حتی در جاهلیت و چاپارهایی تندرو به نام «بَرید» که مسافتهای طولانی را بسیار سریع طی میکردند، حلّ و فصل مینماید. ایشان نمونههایی میآورد که مسافتهایی طولانیتر از این در زمانهایی کوتاهتر توسط «بَرید» طی شده است. البته این دور انگاریها و استبعادها در این عصر جایگاهی ندارد، چون با سادهترین نرمافزارهای نقشه و راهیابی میتوان زمان طی مسافتهای گوناگون را به دست آورد. چنانچه فاصله کربلا تا دمشق بصورت پیاده حدود ۸ روز تخمین زده میشود و با این احتساب هیچ دور انگاریای برای عدم وصول اهل بیت در اول ماه صفر به دمشق و رسیدن آنها به کربلا در اربعین پذیرفتنی نیست.
۳- الحاق سر شریف سیدالشهدا به پیکر پاک آن حضرت: جناب ابن شهرآشوب در کتاب شریف «مناقب آلابیطالب» میفرماید سید مرتضی در پاسخ برخی مسائلی که از او پرسیدند یادآور شده که سر حسین (ع) را که از شام میآوردند، در کربلا به بدنش بازگرداندند. شیخ طوسی گفته زیارت اربعین بخاطر همین است. برخی نقل کردهاند سر حسینبنعلی (ع) نخستین سری بود که بر بالای چوب رفت و جسارتهای دیگری بر این سر شد که قلم را از سوز و حزن آب میکند. بازپسگیری سر مقدّس و الحاق آن به پیکر اباعبدالله یکی از علائم فتح و ظفر آلالله در سفر اسارت است. از این رو برخی روز اربعین را «مردّ الرأس» یعنی روز برگشت سر شریف خواندهاند.
ابوریحان بیرونی، مؤرخ و ریاضیدان نازکبین و دقیق قرن پنجم مینویسد: در روز بیستم سر حسین (ع) را به بدنش ملحق کردند و در همانجا دفن نمودند و زیارت اربعین راجع به این روز است و بدین سبب این زیارت را اربعین گویند که چهل نفر از اهل بیت او پس از مراجعت از شام قبرش را زیارت کردند.
با توجه با آنچه گذشت میتوان چند وجه برای زیارت اربعین ذکر کرد: ۱- ورود نخستین زائران اباعبدالله به کربلا در این روز به رهبری جابر بن عبدالله انصاری صحابی نیک رسول خدا (ص). ۲- بازگشت اهل بیت اباعبدالله از سفر اسارت به کربلا که تعدادشان ۴۰ تن بود. ۳- الحاق رأس شریف اباعبدالله به پیکر پاکش. ۴- پایان یافتن گریه آسمان و زمین بر حسینبنعلی(ع) پس از عاشورا.
- نویسنده :
- منبع :
https://19dey.com/news/46526