سرمقاله روزنامه ۱۹ دی شماره ۳۵۲۳ مورخه ۲۸ شهریورماه ۱۴۰۱ با عنوان «فوت مهسا امینی و چند حرف حساب» به قلم مرتضی داستانی بدین شرح است:

به دنبال فوت مهسا امینی که به دنبال جلب او برای ارشاد شدن جهت رعایت حجاب، اتفاق افتاد موجی از واکنش‌های مختلف در میان مردم و خواص جامعه، در رسانه‌ها به ویژه فضای مجازی به وجود آمد و به طور طبیعی جریانات معاند هم از آن سوء استفاده کرده و موج سواری می‌کنند.
در میان واکنش‌های داخلی ضمن اذعان به اینکه این واقع به شدت وجدان عمومی را جریحه‌دار کرده و احساسات مردم را برانگیخته است، نباید از کنار اقدام درست و قابل تقدیر رئیس جمهور به سادگی عبور کرد. هرچند اگر این تماس در همان روز اول توسط وزیر کشور گرفته شده بود، فضا برای این مقدار هجمه علیه نظام به وجود نمی‌آمد و برخی از اصولگرا ها هم برای دفاع از نظام به توجیحات غلط و بعضاً عصبانی کننده روی نمی‌آوردند.
الا ای حال در میان واکنش‌ها حرف‌هایی هم زده و نوشته شد که توجه به آن‌ها می‌تواند برای حکمرانی بهتر مفید باشد از جمله:
محمدرضا مبلغی، عضو فراکسیون روحانیت مجلس نوشت: لازم است در شیوه‌های امر به معروف و نهی از منکر تجدیدنظر شود و بازسازی صورت گیرد به گونه‌ای که خود شیوه‌ها، شیوه‌هایی «معروف» باشند، چه آنکه با «غیر معروف» نمی‌توان امر به معروف را که واجب مهمی است اقامه کرد. افزون بر ضرورت بازسازی شیوه‌های اقامه معروف، تطبیق آن نیز باید به دست کسانی صورت گیرد که از اهلیت و آگاهی کافی برای رعایت همه چارچوب‌های امر معروف و نهی از منکر برخوردار باشند.
جلال رشیدی کوچی نماینده مجلس در گفت‌وگو با خبرنگار عصر ایران با تأکید بر اینکه گشت ارشاد باعث ایجاد دوقطبی در جامعه شده است، گفت: مردم از این برخوردهای سلیقه‌ای و نادرست، ناراحت هستند و تقاضایشان این است که این روش اصلاح شود. واقعیت این است که گشت ارشاد باعث ایجاد خشم و نفرت در جامعه شده است و حتی زنان با حجاب ما نیز از این دو قطبی ایجاد شده ناراحت هستند و خواستار اصلاح این روش هستند.
عصر ایران در یادداشتی نوشت: پلیس در هر حکومتی، مظهر قدرت سخت است و صد البته که باید چنین باشد.
نابخردانه است که موضوعات نرم فرهنگی و مبتنی بر باورهای دینی و فردی را به بخش سخت حکومت پیوند بزنند.
متأسفانه این اتفاق درباره حجاب رخ داده است و نتیجه‌اش هم شده است اختصاص بخش قابل توجهی از توان رزمی و فکری پلیس به ماجرای حجاب و به همان اندازه کاسته شدن از انرژی پلیس برای مقابله با مجرمین واقعی و نیز خدشه‌دار شدن اعتبار پلیس، آن هم برای موضوعی که دهه‌هاست ثابت شده درباره آن کاری از دست پلیس بر نمی‌آید.
مسیح مهاجری نوشت: اگر مبارزه با علت را کنار بگذارید و به سراغ معلول بروید و آن را به نیروی انتظامی بسپارید، نه‌تنها این نیرو نمی‌تواند از پس آن برآید، بلکه اگر ارتش و سپاه و بسیج را هم به صحنه بیاورید و از ارتش‌های کشورهای همسایه هم کمک بگیرید توفیقی در وادار کردن مردم به انجام قانون و احکام شرعی به دست نخواهید آورد.
نتیجه این نیست که اجرای قانون و امر به معروف و نهی از منکر را کنار بگذارید، بلکه این است که ابتدا نگاهتان را به مردم و نوع حکمرانی تغییر بدهید، سپس از مردم بخواهید به قانون و احکام دین عمل کنند. مردم، ذاتاً خواهان قانون و شرع و اخلاقند و جامعه سالم را دوست دارند. آن‌ها اگر حکمرانانی مقید به اجرای عدالت داشته باشند، خودشان به انجام امر به معروف و نهی از منکر قیام خواهند کرد.

  • نویسنده :
  • منبع :