تقریبا دور نخست سفرهای نوروزی به اتمام رسیده و هشت میلیون ایرانی به مسافرت رفته بودند تا دولت تصمیم گرفت شکل ضعیفتری از قرنطینه را به نام «طرح فاصلهگذاری اجتماعی » در کشور به اجرا دربیاورد. جلسات متعددی برگزار و مصاحبههای مفصلی انجام شد. اطلاعرسانی وسیعی از سوی رسانهها صورت گرفت تا مفاد این طرح و محدودیتهایی که برای شهروندان ایجاد میکند٬ به گوش همه برسد.
از مسائل پیرامونی که این طرح صحبتهای زیادی میتوان مطرح کرد اما در مجموع باید گفت اثرگذاری آن احتمالا به اندازه سر و صداهایش نخواهد بود. ناظرانی که این روزها در خیابانهای شهر تردد میکنند گواهی میدهند که حضور مردم در خیابانهای اصلی و فرعی و به ویژه محلهها همچنان پر رنگ است.
مردم همچنان در صفهای طولانی نانواییها میایستند درحالیکه بیشترشان ماسک و دستکش نداشته و امکان تامین آن را هم ندارند. شهروندان با تراکم زیاد از میوهفروشیها و سوپرمارکتیهای خرید میکنند درحالیکه فروشگاههای اینترنتی میگویند به دلیل افزایش سفارشها امکان سرویسدهی اینترنتی ندارند.
داروخانهها همچنان شلوغ و پر تراکم است و وضعیت پمپ بنزینها با پروتکلهای بهداشتی همچنان فاصله زیادی دارد. در این شرایط بستن یک نوار زرد رنگ به ورودی بوستانهای شهری یا کنترل نیم بند خودروها در ورودیهای شهر که آن هم به هیچ عنوان سفت و سخت انجام نمیشود٬ نمیتواند مفهوم فاصله گذاری اجتماعی را در عمل محقق کند.
مسئولان اگر واقعا به اثرگذاری طرح فاصله گذاری اجتماعی ایمان دارند و کنترل اوضاع از این طریق را لازم میشمارند٬ باید این طرح را با دقت بیشتری اجرا کرده و آن را جدی بگیرند. تجهیز چند فروشگاه اینترنتی برای هر شهر٬ ایجاد ساز و کاری برای خرید ایمن مایحتاج عمومی مانند نان٬ نظارت بر رعایت دستورات بهداشتی در مراکز درمانی٬ تامین اقلام بهداشتی برای تمام خانوادهها و نظارت بر عملکرد اماکن عمومی مانند پمپ بنزینها از جمله این راهکارها است.
تا اینجا به نظر می رسد صحبتهای پر شور و حرارت مدیران ارشد وقتی به مدیران میانی میرسد٬ به آسانی فراموش شده و جای خود را به رخوت و سو مدیریت میدهد. با این رویه حل مشکلات را باید به حساب دغدغههای فردی مردم و فداکاریهای کادر درمانی گذاشت نه تدبیر دستگاههای اجرایی.
- نویسنده :
- منبع :