19 دی: آقای رئیسی امروز باید از آنهایی که میگفتند دو ماه صبر کنید تا سرما به اروپا برسد تا آنها با زانو به سمت مذاکره با ایران بیایند، بپرسد پس چه شد؟ چرا سوخت اروپا و جنگ اوکراین، برگ برنده ایران در مذاکرات نشد؟
از هیاهوی رسانهای دولت که بگذریم، اوضاع اقتصادی کشور به طرز عجیبی فشل است. همین الان اگر میکروفون را جلوی صورت دولتمردان بگیرید آنها به گونهای صحبت میکنند که گویی یک تومان ایران، نزدیک به 35 هزار دلار آمریکاست. تازه اگر ریال را وارد این حساب و کتاب نکنیم.
بله، ما مثل همیشه در شعار رستمی هستیم که هیچکس نمیتواند به ما چپ نگاه کند اما وقتی پای عمل میرسد در حالی که شرایط اقتصاد کشور را به مذاکره گره نزدهایم، دلار به آستانه 35 هزار تومان میرسد.
رئیسی وقتی دولت را تحویل گرفت از حل مشکلات کشور گفت. مردم تصور کردند که در زمان زعامت رییس پیشین قوه قضاییه بر قوه مجریه دلار 25 هزار و 500 تومانی حداقل به زیر 20 هزار تومان میرسد اما زهی خیال باطل!
البته همچنان همه میدانیم که مقصر شرایط فعلی حسن روحانی است و احتمالا اعتراضات اخیر و هنوز که هنوز است، بادمجانهای دولت سیزدهم نرسیدهاند! اگر یادتان باشد برخی از حامیان رییس جمهور میگفتند در ۵ ماه بادمجان هم رشد نمیکند چه برسد به کارهای دولت.
سید ابراهیم رئیسی همچنان فکر میکند که رییس قوه قضاییه است و میتواند با دستور دادن مسائل اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی را حل کند. هیچ کدام از این مسائل تا امروز با دستور حل نشده و تنها با مدیریت و اتخاذ تصمیمهای درست، میتوان ابر مشکلات را از آسمان کشور زدود.
آقای رئیسی امروز باید از آنهایی که میگفتند دو ماه صبر کنید تا سرما به اروپا برسد تا آنها با زانو به سمت مذاکره با ایران بیایند، بپرسد پس چه شد؟ چرا سوخت اروپا و جنگ اوکراین، برگ برنده ایران در مذاکرات نشد؟
نه تنها برگ برنده نداریم بلکه پای ما را به جنگی که در آن نقشی نداریم باز کردهاند.
حالا از این تریبون و آن تریبون بگویند که ما کشور را به مذاکرات گره نزده ایم. قسم حضرت عباس یا دم خروس؛ کدام را باور کنیم.
قاعدتا اگر هیچ چیز به هیچ چیز ربط نداشت الان دلار باید زیر 25 هزار تومان بود نه اینکه نزدیکیهای 35 هزار تومان باشد.
پس اگر آقایان ناراحت نمیشود باید بگوییم که شرایط کشور نشان میدهد که اتفاقا مذاکرات و اقتصاد ایران مثل تار و پود فرش به هم تنیده شدهاند.
قالیباف، رئیس مجلس که در زمان حسن روحانی دغدغهای جز مردم نداشت و میگفت: «مرغ ۲۹ هزار تومانی ربطی به تحریم ندارد، اوج بیعرضگی دولت است!» پاسخ بدهد که امروز قیمت مرغ به چه ربط دارد؟ کاش آقای قالیباف کمی در مورد قیمتها با مردم حرف میزد.
کاش همه آنهایی که در زمان دولت گذشته مدعی بودند اداره کشور مثل خوردن چایی قند پهلو است، نشستی خبری برگزار کنند و به این سوال پاسخ دهند که چگونه کشور را اداره میکنند؟
مگر فراموش کردهایم که قاضیزاده معاون رئیس جمهور در زمان انتخابات و دوران نامزدی، گفت:« «معضل بورس قابل حل است، سهروزه میشود مشکل حاد بازار سرمایه را حل کرد و به یک دستور حکومتی از رئیسجمهور نیاز دارد». به نظر میرسد که آن 3 روز هنوز به سر نیامده و گرنه الان بورس وضعیت به سامانی داشت و تابلویش رنگ خون -خون دل سهامداران- نداشت.
ما امروز به شیوه رائفی پور، این مرد همه چیز دان ایران، که در زمان حسن روحانی گفته بود: «آی مردم، اگر اومدن گفتن خدا وجود نداره یا گفتن ۶ تا خدا وجود داره ول کنین، بگید دلار چند؟!» از رئیس جمهور میپرسیم: دلار چند آقای رئیسی؟
بله، ما مثل همیشه در شعار رستمی هستیم که هیچکس نمیتواند به ما چپ نگاه کند اما وقتی پای عمل میرسد در حالی که شرایط اقتصاد کشور را به مذاکره گره نزدهایم، دلار به آستانه 35 هزار تومان میرسد.
رئیسی وقتی دولت را تحویل گرفت از حل مشکلات کشور گفت. مردم تصور کردند که در زمان زعامت رییس پیشین قوه قضاییه بر قوه مجریه دلار 25 هزار و 500 تومانی حداقل به زیر 20 هزار تومان میرسد اما زهی خیال باطل!
البته همچنان همه میدانیم که مقصر شرایط فعلی حسن روحانی است و احتمالا اعتراضات اخیر و هنوز که هنوز است، بادمجانهای دولت سیزدهم نرسیدهاند! اگر یادتان باشد برخی از حامیان رییس جمهور میگفتند در ۵ ماه بادمجان هم رشد نمیکند چه برسد به کارهای دولت.
سید ابراهیم رئیسی همچنان فکر میکند که رییس قوه قضاییه است و میتواند با دستور دادن مسائل اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی را حل کند. هیچ کدام از این مسائل تا امروز با دستور حل نشده و تنها با مدیریت و اتخاذ تصمیمهای درست، میتوان ابر مشکلات را از آسمان کشور زدود.
آقای رئیسی امروز باید از آنهایی که میگفتند دو ماه صبر کنید تا سرما به اروپا برسد تا آنها با زانو به سمت مذاکره با ایران بیایند، بپرسد پس چه شد؟ چرا سوخت اروپا و جنگ اوکراین، برگ برنده ایران در مذاکرات نشد؟
نه تنها برگ برنده نداریم بلکه پای ما را به جنگی که در آن نقشی نداریم باز کردهاند.
حالا از این تریبون و آن تریبون بگویند که ما کشور را به مذاکرات گره نزده ایم. قسم حضرت عباس یا دم خروس؛ کدام را باور کنیم.
قاعدتا اگر هیچ چیز به هیچ چیز ربط نداشت الان دلار باید زیر 25 هزار تومان بود نه اینکه نزدیکیهای 35 هزار تومان باشد.
پس اگر آقایان ناراحت نمیشود باید بگوییم که شرایط کشور نشان میدهد که اتفاقا مذاکرات و اقتصاد ایران مثل تار و پود فرش به هم تنیده شدهاند.
قالیباف، رئیس مجلس که در زمان حسن روحانی دغدغهای جز مردم نداشت و میگفت: «مرغ ۲۹ هزار تومانی ربطی به تحریم ندارد، اوج بیعرضگی دولت است!» پاسخ بدهد که امروز قیمت مرغ به چه ربط دارد؟ کاش آقای قالیباف کمی در مورد قیمتها با مردم حرف میزد.
کاش همه آنهایی که در زمان دولت گذشته مدعی بودند اداره کشور مثل خوردن چایی قند پهلو است، نشستی خبری برگزار کنند و به این سوال پاسخ دهند که چگونه کشور را اداره میکنند؟
مگر فراموش کردهایم که قاضیزاده معاون رئیس جمهور در زمان انتخابات و دوران نامزدی، گفت:« «معضل بورس قابل حل است، سهروزه میشود مشکل حاد بازار سرمایه را حل کرد و به یک دستور حکومتی از رئیسجمهور نیاز دارد». به نظر میرسد که آن 3 روز هنوز به سر نیامده و گرنه الان بورس وضعیت به سامانی داشت و تابلویش رنگ خون -خون دل سهامداران- نداشت.
ما امروز به شیوه رائفی پور، این مرد همه چیز دان ایران، که در زمان حسن روحانی گفته بود: «آی مردم، اگر اومدن گفتن خدا وجود نداره یا گفتن ۶ تا خدا وجود داره ول کنین، بگید دلار چند؟!» از رئیس جمهور میپرسیم: دلار چند آقای رئیسی؟
- نویسنده :
- منبع :
https://19dey.com/news/49704