سرمقاله ۱۹ دی شماره ۳۵۶۵ مورخه ۱۹ آبانماه ۱۴۰۱ با عنوان «یک توصیه به آقای رئیسی » به قلم فروزان آصف نخعی بدین شرح است:
دولت احمدینژاد، ایران را در آستانه تهاجم خارجی قرار داد. فصل هفتم منشور ملل متحد اختیارات شورای امنیت سازمان ملل را برای حفظ صلح بیان کرده، به این شورا اجازه میدهد تا با هرگونه تهدیدی برای صلح، نقض صلح یا اقدام تجاوزگرانه را مشخص کرده، اقدامات نظامی و غیرنظامی را برای برقراری صلح و امنیت بینالمللی انجام دهد. جناح تندرو به نظر میرسد جمعبندی درستی از ۶ قطعنامه تحریمی شورای امنیت علیه و از رفتن ایران به زیر فصل هفتم منشور ملل متحد ندارد. این نگاه در سال ۱۳۹۲ منجر به نگرانی عظیمی در مردم شد که حتی دنبال مشارکت در انتخابات نبودند و به تدریج نگرانی مذکور حتی با حذف آیت الله هاشمی رفسنجانی، آنان را به سوی انتخاب حسن روحانی سوق داد. زمینههای چرخش از روز سهشنبه، ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۲ با رد صلاحیت هاشمی آغاز شد. مردم برای رهایی از پوپولیسم بنیادگرای احمدی نژادی، و نگرانی از جنگهای آینده، زمانی که همه نیروهای سیاسی در شوک رد صلاحیت آیت الله هاشمی رفسنجانی بودند، در نخستین ساعات بامداد روز چهارشنبه چرخش خود را آغاز کردند. چرخشی تاریخی شکل گرفت. به نحوی که فقط یک روز برای حسن روحانی، زمان تبلیغات و معرفی و همراهی گروههای سیاسی با او وجود داشت. عدم رأی آوری جلیلی و همراهان او، و انتخاب گزینه مطلوب در میان کاندیداها، هدف انتخابات قرار گرفت و معجزهای از میانهروی و اعتدالگرایی در کشور شکل گرفت. حسن روحانی با شعار اعتدال پیروز شد.
اما بسیار آشکار بود که روحانی با همه تلاشی که به عمل خواهد آورد، قادر نخواهد بود وضعیت سترون سیستم حامی -پیرو، و خصم نهادینه شده در کشور را تنها با توسل به قوه مجریه پیش ببرد. هرچند اراده نظام برای امضای برجام در دور نخست ریاست جمهوری او، کاهش تورم به زیر ۱۰ درصد و کاهش تورم تا ۱۲ درصد دستاورد بزرگ او برای زندگی مردم و کشور بود. اما این یکپارچگی در دورم دوم ریاست جمهوری او از هم گسست. نهادهای مؤسس سیستم حامی و پیرو، و ذیل آن تصرف نهادهای بیشمار خصولتی، که ساختار اقتصادی مندرج در قانون اساسی را به هم ریخت و در عمل به محوری برای بلعیدن کشور تبدیل شد، ایران را وارد دوره تاریخی مناسبات دولتی شخص - سازمان وارد کرد. این وضعیت در دوره ریاست جمهوری آقای رئیسی تشدید شد.
استمرار این وضعیت به معنای انسداد کامل، و راه حل آن، انتخابات ۹۲ است. عدم ارائه راه حل به معنای تشویق «دیگران» به سوی اتخاذ راههای خارج نظام است؛ موضوعی که نیروهای خارجی در انتظار آن به سر میبرند. از این رو در صورت استمرار این وضعیت، زمینههای بسیار گسترده داخلی همچون اعتراضات مهر، بدون تأثیرگذاری در حوزه ایجاد میانهرویهای جدید و اصلاح قدرت، میتواند آینده از هم گسیخته برای دشمنان ایران را متصور سازد. از این رو وظیفه و اولویت نخست ریاست محترم جمهوری است که در هماهنگی با ساختارهای اساسی و حیاتی، با شکل دادن به ایجاد اراده ملی و اتخاذ راه میانه، فضای کشور را مانند سال ۱۳۹۲ مستعد خروج از بحران و رانش حرکت مواج مردم به سوی راه حلهای میانه داخلی و مورد قبول افکار عمومی سوق دهند.
دولت احمدینژاد، ایران را در آستانه تهاجم خارجی قرار داد. فصل هفتم منشور ملل متحد اختیارات شورای امنیت سازمان ملل را برای حفظ صلح بیان کرده، به این شورا اجازه میدهد تا با هرگونه تهدیدی برای صلح، نقض صلح یا اقدام تجاوزگرانه را مشخص کرده، اقدامات نظامی و غیرنظامی را برای برقراری صلح و امنیت بینالمللی انجام دهد. جناح تندرو به نظر میرسد جمعبندی درستی از ۶ قطعنامه تحریمی شورای امنیت علیه و از رفتن ایران به زیر فصل هفتم منشور ملل متحد ندارد. این نگاه در سال ۱۳۹۲ منجر به نگرانی عظیمی در مردم شد که حتی دنبال مشارکت در انتخابات نبودند و به تدریج نگرانی مذکور حتی با حذف آیت الله هاشمی رفسنجانی، آنان را به سوی انتخاب حسن روحانی سوق داد. زمینههای چرخش از روز سهشنبه، ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۲ با رد صلاحیت هاشمی آغاز شد. مردم برای رهایی از پوپولیسم بنیادگرای احمدی نژادی، و نگرانی از جنگهای آینده، زمانی که همه نیروهای سیاسی در شوک رد صلاحیت آیت الله هاشمی رفسنجانی بودند، در نخستین ساعات بامداد روز چهارشنبه چرخش خود را آغاز کردند. چرخشی تاریخی شکل گرفت. به نحوی که فقط یک روز برای حسن روحانی، زمان تبلیغات و معرفی و همراهی گروههای سیاسی با او وجود داشت. عدم رأی آوری جلیلی و همراهان او، و انتخاب گزینه مطلوب در میان کاندیداها، هدف انتخابات قرار گرفت و معجزهای از میانهروی و اعتدالگرایی در کشور شکل گرفت. حسن روحانی با شعار اعتدال پیروز شد.
اما بسیار آشکار بود که روحانی با همه تلاشی که به عمل خواهد آورد، قادر نخواهد بود وضعیت سترون سیستم حامی -پیرو، و خصم نهادینه شده در کشور را تنها با توسل به قوه مجریه پیش ببرد. هرچند اراده نظام برای امضای برجام در دور نخست ریاست جمهوری او، کاهش تورم به زیر ۱۰ درصد و کاهش تورم تا ۱۲ درصد دستاورد بزرگ او برای زندگی مردم و کشور بود. اما این یکپارچگی در دورم دوم ریاست جمهوری او از هم گسست. نهادهای مؤسس سیستم حامی و پیرو، و ذیل آن تصرف نهادهای بیشمار خصولتی، که ساختار اقتصادی مندرج در قانون اساسی را به هم ریخت و در عمل به محوری برای بلعیدن کشور تبدیل شد، ایران را وارد دوره تاریخی مناسبات دولتی شخص - سازمان وارد کرد. این وضعیت در دوره ریاست جمهوری آقای رئیسی تشدید شد.
استمرار این وضعیت به معنای انسداد کامل، و راه حل آن، انتخابات ۹۲ است. عدم ارائه راه حل به معنای تشویق «دیگران» به سوی اتخاذ راههای خارج نظام است؛ موضوعی که نیروهای خارجی در انتظار آن به سر میبرند. از این رو در صورت استمرار این وضعیت، زمینههای بسیار گسترده داخلی همچون اعتراضات مهر، بدون تأثیرگذاری در حوزه ایجاد میانهرویهای جدید و اصلاح قدرت، میتواند آینده از هم گسیخته برای دشمنان ایران را متصور سازد. از این رو وظیفه و اولویت نخست ریاست محترم جمهوری است که در هماهنگی با ساختارهای اساسی و حیاتی، با شکل دادن به ایجاد اراده ملی و اتخاذ راه میانه، فضای کشور را مانند سال ۱۳۹۲ مستعد خروج از بحران و رانش حرکت مواج مردم به سوی راه حلهای میانه داخلی و مورد قبول افکار عمومی سوق دهند.
- نویسنده :
- منبع :
https://19dey.com/news/49911