سیستمی که توجه به تغییر نداشته باشد، توجه به قدرت اجتماعی و قدرت مدنی و خواسته‌های آنها نداشته باشد، محکوم به شکست است.کشوری که منعطف نباشد، کشوری که نسبت به زمان و مکان مسدود باشد و نبض تپنده زمان در آن زده نشود، این کشور عاقبت خوشی ندارد. خب این گوش کجا باید بدهکار باشد؟
 سرمقاله ۱۹ دی شماره ۳۶۲۷ مورخه ۳ بهمن‌ماه ۱۴۰۱ با عنوان «آغاز بررسی علل و زمینه‌های اعتراضات اخیر» به قلم رضا صدرایی بدین شرح است:

خبرگزاری دولت در خبری از تشکیل «کارگروه موقت بررسی اعتراضات اخیر» خبر داده است. بر اساس این خبر، ستاد هماهنگی نقشه مهندسی فرهنگی کشور به‌منظور آسیب‌شناسی، بررسی علل و زمینه‌ها و ارائه راهکارهای عملیاتی برای مواجهه اثربخش با این حوادث را در سیزدهمین نشست این ستاد که نهم مهرماه برگزار شد، تصویب کرده است.
به موجب این مصوبه، دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی مکلف شد در راستای اجرای بند (۲ ـ ۱) اقدام ملی ذیل راهبرد کلان ۱۳ نقشه مهندسی فرهنگی کشور، کارگروه موقتی را به ریاست دبیر شورا برای آسیب‌شناسی و بررسی علل و زمینه‌های وقایع و اعتراضات اخیر و ارائه راهکارهای عملیاتی برای مواجهه اثربخش با این حوادث تشکیل دهد.
پیش از این و در جریان اعتراضات اخیر، وزارت کشور از تشکیل کمیته حقیقت‌یاب اعتراضات خبر داده بود و بعد از آن هیچ خبری از آن نشد.
در پی اعتراضات اخیر عماد افروغ گفته بود: این نارضایتی‌ها، نارضایتی‌های کاذبی نیست، بلکه نارضایتی‌های ساختاری است. متأسفم که سال‌هاست به این مشکلات توجه و تنبه داده می‌شود، اما گوشی بدهکار نیست. درواقع اصلاً توجهی نمی‌کنند؛ یعنی انگار بر این پندار هستند که یا عاری از هرگونه اشکال هستند یا اگر به این اعتراضات و به این حرف‌ها توجه کنند، نوعی عقب‌نشینی به حساب می‌آید. کدام عقب‌نشینی؟ سیستمی که توجه به تغییر نداشته باشد، توجه به قدرت اجتماعی و قدرت مدنی و خواسته‌های آنها نداشته باشد، بنده چشم‌بسته به شما می‌گویم محکوم به شکست است. کشوری که منعطف نباشد، کشوری که نسبت به زمان و مکان مسدود باشد و نبض تپنده زمان در آن زده نشود، این کشور عاقبت خوشی ندارد. خب این گوش کجا باید بدهکار باشد؟ این گوش باید در قدرت رسمی بدهکار باشد.
سید محمد صدر هم گفته بود: این اعتراضات یک ریشه طولانی دارد که باید به آنها بپردازیم؛ تا به طور دقیق بفهمیم و متوجه شویم که چه اتفاقی دارد در کشور می‌افتد.
اساساً بینش یا رویکرد حکمرانی می‌تواند بر سه نوع فرهنگی، امنیتی یا سیاسی باشد؛ «بینش فرهنگی» خوشبینانه، «بینش امنیتی» بدبینانه و «بینش سیاسی» واقع بینانه است.
حاکمیتی که فرهنگی باشد به مردم خود با دید مثبت نگاه می‌کند، همه مردم را از خودش می‌داند و آنها را دوست دارد و همه را طرفدار کشور می‌بیند. بینش امنیتی، درست عکس این است. نگاه بینش امنیتی به مردم منفی است و آنان را به عنوان فاسد، گناهکار، جاسوس و دنبال براندازی حکومت نگاه می‌کند. بینش سیاسی، واقع گرایانه است و سعی می‌کند واقعیتی که در جامعه وجود دارد را ببیند و درک کند.
برخی تحلیلگران و کارشناسان اجتماعی نسبت به بروز دوباره اعتراضات اخیر هشدار داده‌اند و این آرامش فعلی در خیابان‌ها را مانند آتشفشان خاموش و یا آتش زیر خاکستر دانسته‌اند که در صورت عدم اصلاحات اساسی و بی‌توجهی دولت به مطالبات معترضان، دوباره وضعیت ناآرام خواهد شد.


  • نویسنده :
  • منبع :