سرمقاله ۱۹ دی شماره ۳۶۳۸ مورخه ۱۷ بهمنماه ۱۴۰۱ با عنوان «۱۵ توصیه امام علی به حاکمان» به قلم حجت الاسلام والمسلمین عبدالرحیم اباذری بدین شرح است:
امسال ایام مبارک دهه فجر انقلاب اسلامی با ماه رجب و مناسبتهای نورانی آن از جمله میلاد با سعادت امیر مؤمنان علی علیه السلام (13 رجب) مصادف شده است و جا دارد به همین بهانه مرور اجمالی به نامه 53 آن حضرت در نهج البلاغه خطاب به فرمانروای مصر مالک اشتر نخعی داشته باشیم. آن حضرت در بخشهایی از این نامه توصیههای ماندگاری به اصحاب خاص خود دارد؛ اما روشن است که محتوای این نامه، اختصاصی به مالک ندارد و میتواند شامل همه حاکمان و کارگزاران در تمام حاکمیتها باشد. در این فرصت، فرازهایی از این نامه را به صورت ترجمه آزاد گزینش کردیم و تقدیم علاقمندان میکنیم:
1. حاکمان گمان و تصور نکنند که نزد خداوند متعال دارای امتیازى هستند که به سبب آن خودشان را در حقوق و کرامت انسانی، آزادى و غیره ما فوق دیگران تلقى کنند و حقوق مردم را در ارتباط با معیشت ، حیثیت و شرف انسانى پایمال نمایند و غرور و تکبر سرا پای وجودشان را تسخیر کند، بلکه باید بدانید امتیاز حاکمان نزد خداوند به سبب وظایفی است که باید در برابر مردم انجام دهند و خدمتگزار و خادم آنها باشند.
2. حاکمان نسبت به پذیرش مدیران و مسئولان زیر مجموعه خود باید دقت و تأمل کنند و پس از امتحان و آزمون، آنها را به مسئولیتها گمارند. هنگام گزینش افراد، نباید خود محوری و گرایش شخصی حاکمان تأثیر گزار باشد، لازم است در این امور با دیگر صاحب نظران مشورت شود. والا نوعی ستم و خیانت به شمار میآید. حاکمان نباید با افراد بخیل، ترسو و طمع کار مشورت کنند، چون مجموع این اوصاف (بخل و ترس و حرص) از جمله خصلتی است که ریشه در سوء ظن به خدا دارد.
3. در گزینش افراد، وجود تجربه ، حیا و متانت باید کاملاً مورد توجه و عنایت قرار بگیرد. مدیران و مسئولان نظام اسلامی باید از خانوادههای اصیل، ریشه دار، با تقوا و پاکیزه و دارای سابقه درخشان انتخاب شوند. علاوه پس از استخدام نیز لازم است حاکمان به طور مستمر و مرتب عملکرد، رفتار و کردار زیر مجموعههای خود را کنترل کرده و زیر نظر داشته باشند تا آنها به وظایف خود درست عمل نمایند.
4. حاکمان و مدیران در تقسیم ریاستها و پستها نباید آشنایان، خویشاوندان، وابستگان خود را بر دیگران مقدم بدارند. حاکمان باید از خود حق پنداری و لجاجت در امور پرهیز نمایند و هر وقتی به اشتباه خود پی بردند و حقیقت آشکار گردید، هرگز در پذیرش آن سستى نکنند و تسلیم شوند.
5. هرگز نباید انسانهاى نیکوکار و بدکار در نزد حاکمان مساوی باشند زیرا این عمل سبب میشود مردم نیکوکار در کار نیک تحقیر و بدکار در کار زشت تشویق شوند.
6. فرمانروایان اسلامى باید نسبت به مردم رحمت، محبت و عشق بورزد و مثل درندگان خونخوار نباشد که خوردن مردم را غنیمت میشمارند.
7. وقتی مردم در معرض خطا و اشتباه قرار میگیرند، هر اندازه که ممکن هست، حاکمان باید به دیده عفو و گذشت به آنها داشته و باید نسبت به مردم حسن ظن داشته باشند و از درون مردم کینه و عقده را ریشه کن کنند زیرا حسن ظن به مردم بسیاری از مشکلات و سوء تفاهمات را بر طرف میسازد.
8. مسئولان در نظام اسلامی مضافاً به این که خود نباید به دنبال نقاط ضعف مردم بروند بلکه افراد عیب جو را از خود دور کنند. چرا که دورترین و مبغوض ترین رعیت در نزد حاکم، عیب جوترین آنها از دیگران است، چون مردم عیوبى دارند و حاکمان باید عیوب آنها را بپوشانند.
9. حاکمان نباید افراد سخن چین را تأیید کنند و به محل کار و دفتر راه دهند، اگر چه آنها در ظاهر خود را به خیرخواهی آراسته نمایند؛ زیرا در این دنیا به ظاهر آدمهایی هستند به انگیزههای گوناگون از امتیازاتى که خدا به بعضى از انسانها به برکت تلاششان عنایت فرموده حسادت میورزند و تلاش میکنند تا آنها را به زمین بزنند. زمامداران باید از نزدیکی به این گونه افراد جداً پرهیز کنند.
10. حاکمان از چشم پوشی و عفوی که نسبت به کسى روا داشتهاند نباید پشیمان گردند و از کیفرى که به کسى دادهاند نباید شادمان شوند. باید از نگاه منفی ، بد بینى، حالت تندى، عبوسی پرهیز و درشتی زبان خود را مهار کنند و از قتل عمد پرهیز نمایند.
.
11. مسئولان و کارگزاران نسبت به وعدههایی که به مردم میدهند باید وفادار بمانند و به آن عمل کنند و تخلف از آن جایر نیست.
12. سزاوارترین مردم نزد حاکمان اسلامى باید کسانی باشند که حق را حتى در تلخترین شرایط، رساتر از دیگران به حاکمان منتقل و گوشزد میکنند و عملکرد آنها را خیرخواهانه نقد مینمایند.
13. حاکمان از گناهان و کارهای ناپسند مردم که مخفیانه انجام میگیرد و هنور آشکار نشده خود را نسبت به آن بى توجه نشان دهند. به عبارت امروزی در زندگی خصوصی مردم وارد نشوند و تجسس و استراق سمع نکنند.
14. حاکمان نباید خود را از مردم دور نگهدارند زیرا که پرده نشینی و فاصله آنها از توده مردم سبب میشود از مشکلات، دغدغهها، خواستهها و نیازهای بحق آنان بی خبر باشند.
15. حاکمان نباید براى خدمتی که به مردم و به نفع جامعه انجام میدهند منت بگذارند زیرا که منت احسان را ضایع میکند و علاوه خدمت بی منت وظیفه حاکمان است و شبیه تکلیف الهى است.
امسال ایام مبارک دهه فجر انقلاب اسلامی با ماه رجب و مناسبتهای نورانی آن از جمله میلاد با سعادت امیر مؤمنان علی علیه السلام (13 رجب) مصادف شده است و جا دارد به همین بهانه مرور اجمالی به نامه 53 آن حضرت در نهج البلاغه خطاب به فرمانروای مصر مالک اشتر نخعی داشته باشیم. آن حضرت در بخشهایی از این نامه توصیههای ماندگاری به اصحاب خاص خود دارد؛ اما روشن است که محتوای این نامه، اختصاصی به مالک ندارد و میتواند شامل همه حاکمان و کارگزاران در تمام حاکمیتها باشد. در این فرصت، فرازهایی از این نامه را به صورت ترجمه آزاد گزینش کردیم و تقدیم علاقمندان میکنیم:
1. حاکمان گمان و تصور نکنند که نزد خداوند متعال دارای امتیازى هستند که به سبب آن خودشان را در حقوق و کرامت انسانی، آزادى و غیره ما فوق دیگران تلقى کنند و حقوق مردم را در ارتباط با معیشت ، حیثیت و شرف انسانى پایمال نمایند و غرور و تکبر سرا پای وجودشان را تسخیر کند، بلکه باید بدانید امتیاز حاکمان نزد خداوند به سبب وظایفی است که باید در برابر مردم انجام دهند و خدمتگزار و خادم آنها باشند.
2. حاکمان نسبت به پذیرش مدیران و مسئولان زیر مجموعه خود باید دقت و تأمل کنند و پس از امتحان و آزمون، آنها را به مسئولیتها گمارند. هنگام گزینش افراد، نباید خود محوری و گرایش شخصی حاکمان تأثیر گزار باشد، لازم است در این امور با دیگر صاحب نظران مشورت شود. والا نوعی ستم و خیانت به شمار میآید. حاکمان نباید با افراد بخیل، ترسو و طمع کار مشورت کنند، چون مجموع این اوصاف (بخل و ترس و حرص) از جمله خصلتی است که ریشه در سوء ظن به خدا دارد.
3. در گزینش افراد، وجود تجربه ، حیا و متانت باید کاملاً مورد توجه و عنایت قرار بگیرد. مدیران و مسئولان نظام اسلامی باید از خانوادههای اصیل، ریشه دار، با تقوا و پاکیزه و دارای سابقه درخشان انتخاب شوند. علاوه پس از استخدام نیز لازم است حاکمان به طور مستمر و مرتب عملکرد، رفتار و کردار زیر مجموعههای خود را کنترل کرده و زیر نظر داشته باشند تا آنها به وظایف خود درست عمل نمایند.
4. حاکمان و مدیران در تقسیم ریاستها و پستها نباید آشنایان، خویشاوندان، وابستگان خود را بر دیگران مقدم بدارند. حاکمان باید از خود حق پنداری و لجاجت در امور پرهیز نمایند و هر وقتی به اشتباه خود پی بردند و حقیقت آشکار گردید، هرگز در پذیرش آن سستى نکنند و تسلیم شوند.
5. هرگز نباید انسانهاى نیکوکار و بدکار در نزد حاکمان مساوی باشند زیرا این عمل سبب میشود مردم نیکوکار در کار نیک تحقیر و بدکار در کار زشت تشویق شوند.
6. فرمانروایان اسلامى باید نسبت به مردم رحمت، محبت و عشق بورزد و مثل درندگان خونخوار نباشد که خوردن مردم را غنیمت میشمارند.
7. وقتی مردم در معرض خطا و اشتباه قرار میگیرند، هر اندازه که ممکن هست، حاکمان باید به دیده عفو و گذشت به آنها داشته و باید نسبت به مردم حسن ظن داشته باشند و از درون مردم کینه و عقده را ریشه کن کنند زیرا حسن ظن به مردم بسیاری از مشکلات و سوء تفاهمات را بر طرف میسازد.
8. مسئولان در نظام اسلامی مضافاً به این که خود نباید به دنبال نقاط ضعف مردم بروند بلکه افراد عیب جو را از خود دور کنند. چرا که دورترین و مبغوض ترین رعیت در نزد حاکم، عیب جوترین آنها از دیگران است، چون مردم عیوبى دارند و حاکمان باید عیوب آنها را بپوشانند.
9. حاکمان نباید افراد سخن چین را تأیید کنند و به محل کار و دفتر راه دهند، اگر چه آنها در ظاهر خود را به خیرخواهی آراسته نمایند؛ زیرا در این دنیا به ظاهر آدمهایی هستند به انگیزههای گوناگون از امتیازاتى که خدا به بعضى از انسانها به برکت تلاششان عنایت فرموده حسادت میورزند و تلاش میکنند تا آنها را به زمین بزنند. زمامداران باید از نزدیکی به این گونه افراد جداً پرهیز کنند.
10. حاکمان از چشم پوشی و عفوی که نسبت به کسى روا داشتهاند نباید پشیمان گردند و از کیفرى که به کسى دادهاند نباید شادمان شوند. باید از نگاه منفی ، بد بینى، حالت تندى، عبوسی پرهیز و درشتی زبان خود را مهار کنند و از قتل عمد پرهیز نمایند.
.
11. مسئولان و کارگزاران نسبت به وعدههایی که به مردم میدهند باید وفادار بمانند و به آن عمل کنند و تخلف از آن جایر نیست.
12. سزاوارترین مردم نزد حاکمان اسلامى باید کسانی باشند که حق را حتى در تلخترین شرایط، رساتر از دیگران به حاکمان منتقل و گوشزد میکنند و عملکرد آنها را خیرخواهانه نقد مینمایند.
13. حاکمان از گناهان و کارهای ناپسند مردم که مخفیانه انجام میگیرد و هنور آشکار نشده خود را نسبت به آن بى توجه نشان دهند. به عبارت امروزی در زندگی خصوصی مردم وارد نشوند و تجسس و استراق سمع نکنند.
14. حاکمان نباید خود را از مردم دور نگهدارند زیرا که پرده نشینی و فاصله آنها از توده مردم سبب میشود از مشکلات، دغدغهها، خواستهها و نیازهای بحق آنان بی خبر باشند.
15. حاکمان نباید براى خدمتی که به مردم و به نفع جامعه انجام میدهند منت بگذارند زیرا که منت احسان را ضایع میکند و علاوه خدمت بی منت وظیفه حاکمان است و شبیه تکلیف الهى است.
- نویسنده :
- منبع :
https://19dey.com/news/55073