۱۹ دی: فاصله گرفتنِ آموزش های سینمایی و سینما از مفاهیم دینی و قرآنی، باعث شده تا سینمای فعلیِ ما فاقد خدا و معنویت باشد. «حیات طیبه» در زندگی مردم بسیار کمرنگ است و عالمانِ دینی مُعترفند که زندگی مردم، زندگیِ دینی نیست. به عقیده کارشناسان، سال هاست غلظتِ مداحی زیاد شده و قرآن در حاشیه است.
«عباس صالح مدرسهای» فیلم ساز و پژوهشگر شناختهشدهای است که تاکنون فیلمهای تحسینشده زیادی را ساخته و در طول سه دهه فعالیت خود به عنوان کارگردان، موفق شده دهها فیلم بینالمللی نظیر «پيامبرانِ سرزمينِ ما» را در جشنوارهها و شبکه های داخلی و خارجی عرضه کند و گویای این است که وی زبانِ بین المللیِ تصویر را می شناسد.
صالح مدرسه ای در سال 1383 به خاطر ساخت مجموعه فيلمهاي قرآني توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان «فيلمسازِ خادم قرآن» انتخاب گردید و یکسال بعد، باز هم به انتخاب همین وزارتخانه به خاطر ساخت مستندهای تخصصی قرآن و عترت(ع) «فيلمساز خادم اهلبيت(ع)» لقب گرفت. وزارت ارشاد برای سومین بار نیز در سال 1389 مراسم ويژه تجليل از وی را «به پاس يک عمر فعاليت در حوزه قرآن و سينما» برگزار کرد. این پژوهشگر، كارگردانيِ بیش از هشتاد فيلم بلند و کوتاه داستاني و مستند را در کارنامه خود دارد.
او یکی از سینماگران خادم قرآن است که طی پنج سال گذشته فیلم های قرآنی را در جشنواره بین المللی فیلم فجر داوری کرده و همواره در خصوص آسیب شناسی این حوزه نکاتی را متذکر شده است. این چهره شاخص سینمای قرآنی طی ده سال گذشته نماینده کارگروه هنرمندانِ سینمایی در انجمن خادمانِ قرآن کریم جمهوری اسلامی ایران است. سینماگرانِ پیشکسوتی که تا کنون مفتخر شده اند، تا خادم قرآن لقب گیرند، طبق لیست وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی عبارتند از: «مجید مجیدی، رضا میرکریمی، عباس صالح مدرسهای، شهریار بحرانی، مجتبی راعی، کمال تبریزی، منوچهر محمدی، محمد داوودی، محمد علی باشه آهنگر، سید ناصر هاشم زاده، امیرعباس قِلیچ لو و جمال شورجه».
نماینده کارگروه هنرمندانِ سینمایی اخیرا در گفتگو با رسانهها در خصوص ضرورت طراحی و اهدای «نشان عالیِ قرآن در سینما» مطالب مهمی را بیان کرد که بازتاب وسیعی داشت. از این رو، خبرنگار ۱۹ دی بر آن شد تا گفتگویی صریح و بی پرده با این کارگردانِ سینما داشته باشد.
موضوع سینماگران خادم قرآن از چه زمانی و با چه هدف و برنامه ای مطرح شده است؟
سنت حسنۀ تجلیل از نخبگانِ قرآنی در حوزههای هنری در راستای رسالت و ماموریت های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی به ابتکار مدیران فرهنگی کشور پیریزی، طراحی و به اجرا درآمده اما پس از اعطای «نشان عالی» خادم القرآن از ریاست جمهوری، طی حدو سه دهه گذشته این قدرشناسی و تجلیل و تکریم «عملا» در وزارت ارشاد مغفول مانده و اتفاق نمی افتد. در طی بیست و هفت دورۀ انتخاب خادمان قرآن کریم در حوزۀ فیلم و سینما به جای 27 نفر، سیزده نفر معرفی شدند و این، به علتِ سخت گیری در کارنامه هنری و دقت در آثارِ سینماگر و سایر ملاک ها در نحوۀ انتخاب است.
اگر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان متولیِ اصلیِ فرهنگ ، نتواند به هنرمندانِ خادم قرآن، آن گونه که شایسته است توجه کند، از سایرِ دستگاه ها چه انتظاری می توان داشت؟! از این جهت لازم است تا تغییراتی جدی در نحوۀ مواجهۀ مثبت با این هنرمندانِ پیشکسوت و رفعِ بهانه تراشی از سوی برخی زیرمجموعه های این وزارتخانه صورت گیرد. چرا که در آموزه های ادبی ما هم گفته اند «احترام امامزاده را متولی باید نگه دارد». ناگزیریم بگوییم که هنرمندِ قرآنی، دارایِ نشانِ عالیِ کشوری، سال هاست در وزارت ارشاد مورد بی مِهری قرار گرفته است.
تعریف سینماگران خادم قرآن از سینمای قرآنی چیست؟
با تلاش های موثر کارگروه هنرمندانِ سینمایی در انجمن خادمانِ قرآن کریم طی سال های اخیر، جریانِ تولید و عرضه فیلم های قرآنی مورد توجه قرار گرفته و علیرغم همه مشکلات، نوعی فرهنگ سازی برای نهادینه شدنِ این حرکت مثبت شکل گرفته است. به استناد کارشناسیهای دقیق سینما، فیلم قرآنی با ترسیم و ترویج هوشمندانه و هنرمندانه مفاهیم و مضامین قرآنی در قالبهای مستند، داستانی، انیمیشن و تجربی (بلند و کوتاه) تولید میشود و با تنوعِ مخاطبان، برای همه سلائقِ جامعه در سنینِ مختلف ارائه می گردد.
آیا فیلم قرآنی با فیلم های معنوی و دینی تفاوت و شباهتی دارد؟
همانطور که از عنوان فیلم های قرآنی پیداست، تاکید روی «قرآن» است و مفاهیم و مضامینی که از این سرچشمه الهی می جوشد، مثل یک «وام» برای سینماگر است. مخالفانِ آفرینش آثار قرآنی، طی دهه های اخیر جوی را در سینما راه انداختند که سینماگر در فشار روانی و تبلیغاتی قرار گیرد و مجبور شود به جای عنوانِ قرآنی، از عبارات دیگری نظیر فیلم دینی، معناگرا و... استفاده کند. البته این تغییر، شامل همه نشد و برخی از سینماگرها با کمرنگ کردنِ عنوان قرآن، به زعم خود مقبولیتی در بین اهالیِ سینما بدست آوردند ولی ما اصرار و پافشاری روی عنوانِ «فیلم قرآنی» داریم. برای چه باید عارمان بیاید و یا خیال کنیم کسرشان مان است در حالی که سینماگران غربی به شکل علنی خودشان را وامدار و مدیون کتاب مقدس می دانند. افراط و تفریط، در هر حال مذموم است اما بدون این که جانماز آب بکشیم و یا بخواهیم شعار بدهیم، افتخار می کنیم که خداوند متعال، اجازه سربازی در پیشگاه قرآن را به ما عطا فرموده است. اگر قدر ندانیم این فرصت یا بهتر است بگوییم این نعمت را از دست میدهیم.
از جنبه دیگر، بررسی فیلم هایی که پس از انقلاب اسلامی تحت عناوین مختلف دینی یا معناگرا تولید شدند، مشخص کرده که اغلبِ مباحث، قرآنی نیستند و انواعِ عرفان و تصوف با قرائت های غیرتخصصی و ناشیانه، توام با بی تجربگی کارگردان و تیم سازنده، به نام فیلم دینی یا معناگرا به زور به مردم و جامعه تحمیل شده است.
برای تولید فیلم قرآنی شیوه و روش نظری و مبنای زیبایی شناسی خاصی دارید؟
بله تولید فیلم قرآنی، یک تخصص است و اساتید این حوزه بیش از سی سال است که روی مبانی و راهکارهای پژوهش و ساخت آثار مُلهم از کلام الهی کار کرده اند. ما اندیشمندانی موثر در حوزه فیلم و سینمای قرآنی داریم. ایشان تجربیات تخصصیِ ارزشمند و اعتبارآفرینی در حوزه فعالیتهای فرهنگی، هنری و سینمائی برای ظهور و ساخت آثار مُلهم از مفاهیم و مضامین قرآن دارند. امیدواریم به فضل الهی، با انتخاب بهترین گزینه های معطوف به اهداف راهبردیِ این مسیرِ حساس، در توجه به مؤلفه های هویت ساز کلام الله مجید، موجبات ترغیب و تشویق هنرمندان سینمایی در پردازش این مضامین را بدست آوریم. اساتید این رشته طی سالهای گذشته در زمینه پژوهش، برنامه ریزی و تولید فیلم های قرآنی مُجدانه کار کرده اند و زندگی شان وقفِ این مهم است.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفته است که قرآن کریم در رأس همه فعالیت های فرهنگی دولت است؛ در حوزه سینما به عنوان سینماگر خادم قرآن بفرمایید که این موضوع از حیث نظری و عملی چگونه ممکن است؟
بعد از ملاقات قبلی با وزیر محترم ارشاد در سال 1400 و مکاتبات بعدی در خصوص موضوع استراتژیک «فیلم های قرآنی» و ضرورتِ بازتعریفِ این حوزه تخصصی و بسیار مهم برای بالا بردنِ معرفت دینیِ زیرمجموعه های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و با توجه به سخنان ایشان در حمایت از فیلم های قرآنی و سینماگرانِ قرآنی، یکسال دیگر هم صبورانه و با دقت پیگیری کردیم. آقای دکتر اسماعیلی از همان روزهای آغاز وزارت، از ساخت فیلم های قرآنی حمایت کردند و دستور پیگیری دادند.
بعد اللتیا و التی، به نظر می رسد برخی گزارشات را با ظاهری موجه اما خلاف واقع به استحضار آقای وزیر می رسانند. متاسفانه این حقیقت تلخ را اذعان می داریم که اکنون هم نظیر سال های قبل، ساخت فیلم های قرآنی از درونِ وزارت ارشاد قفل شده است. البته چند دسته اند که در این مسیر مانع تراشی می کنند و این ربطی به مواضع سیاسی و جناحی ندارد بلکه به این دلیل است که ماهیت فیلم قرآنی را نمی شناسند و نسبت به این موضوعِ تخصصی، آگاهی و اشراف و علاقه ندارند. برخی افراد خودی نما و صاحب امضا با لطایف الحیل، مسیر صحیح تولید فیلم های قرآنی را مسدود کرده اند.
پس تقصیر یا مشکل، در وزارت ارشاد است؟
نه، این بحثی ریشه دار است. هرگز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را از سایر وزارتخانه ها جدا نکنید. یکسری از معضلات، کشوری و عمومی است و مختصِ وزارت ارشاد نیست. من با کسانی که با بی انصافی همه مشکلات و معضلات را به گردنِ وزیر ارشاد می اندازند، مخالفم. اگر منصفانه نگاه کنیم روشن است که آقای دکتر اسماعیلی، یک ویرانه چهل ساله را به نام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تحویل گرفته است؛ وزارتخانه ای که طی چهار دهه گذشته، نه تکلیفش را با فرهنگ مشخص کرده و نه رابطه اش را با هنر.
به منتقدان وزیر ارشاد باید گفت شما و دوستانتان که سال های متمادی وزارت ارشاد را در اختیار داشتید چه گُلی به سر این مردم و این مملکت زدید؟ آیا غیر از این است که فرهنگ و هنر را بی اعتبار و مردم گریز کردید؟ اگر امروز هم مسیولیتِ کلانِ وزارت ارشاد دست شما بود، همه چیز گل و گلستان بود؟ متاسفانه بدا به حال مردم و هنرمندان که طی چهل سال گذشته، اغلبِ وزرا و مسئولین، وزارت ارشاد را به عنوان سکوی پرتاب و رشد شخصی خودشان در حیطه سیاسی دیدند و آنچه ندیدند «سرنوشت فرهنگ و هنر» بود. این آش و کاسه ای که می بینید، محصول حضور ناکارآمد آنهاست.
دقیقا مشکل، کجاست؟ آسیب شناسی حوزه فرهنگ و سینما بقول شما بعد اللتیا و التی، قابلِ بیان است؟
این روزها حوادث تلخ و رویدادهای ناراحتکنندهای پیش آمده که بسیاری مسئولیت آن را متوجه کمبودهای محتوایی موجود در نظام فرهنگ و هنر کشور میدانند و زیرساختهای آموزشی، ساختار مجامع فرهنگی و بهویژه کارکردِ محیط های هنری، شیوهنامههای مواجهه با هنرمندان و روند طرحریزی برنامه ساماندهی اوقات فراغت مردم از جمله چالشهایی است که خروجی دستگاه فرهنگ و هنر برای جامعه را در وضعیت نامناسبی قرار داده است.
سرچشمه همه این چالشها در سوء مدیریت هزینهها است. طبق آمار رسمی، امروزه ۹۵ درصد بودجه سنگین وزارتخانه ها صرف هزینههای جاری در حوزه حقوق و دستمزد کادر اداری میشود، ۳ درصد به حوزه عمرانی با محوریت نوسازی، توسعه و تجهیز میرسد و ۲ درصد باقیمانده، راه به عرصههای پرورشی، تربیتی، فرهنگی و هنری میبرد. در این وضع، پیش از آنکه بودجه به عرصههای فرهنگی و هنری برسد، در بخش حقوق و دستمزد هزینه میشود. مؤثرترین راهحل شرایط موجود این است که در نظام بودجهریزی و هزینه کرد کشور «تجدیدنظرِ جدی» صورت بگیرد.
متخصصان می گویند برای نجات کشور، باید از سنتهای قدیمی موجود در نظام نیروی انسانی خلاص شد. برای حل این مشکلات، نیازمند اتخاذ تصمیم های شجاعانه هستیم؛ در کل کشور، ۱۲ دستگاه اصلی و ۶۹ ردیف بودجه اصلی در حوزه فرهنگ فعالیت دارند و در عرصههای مختلف از دین و معنویت گرفته تا فرهنگ پهلوانی، مجموع بودجه اختصاصیافته معادل ۲ درصد بودجه سالانه کشور نیز فراتر نمیرود. موضوع زمانی بیشتر اهمیت پیدا میکند که شما در شلوغی های اخیر، بهطور مستقیم مشاهده میکنید که با گذشت ۴۳ سال از پیروزی انقلاب، همچنان عمده شعارها، مطالبات و گلایهها «ماهیت فرهنگی» داشت. البته بهموازات ضرورت تغییر تفکر برنامهریز در نظام بودجه کشور، باید الگوی هزینه کرد نیز اصلاح شود. امروزه اکثرِ وزارتخانهها همگی درخواست افزایش بودجه دارند و هرکدام برای مأموریتهای خود، مراتب مفصل از اهمیتها را شرح میدهند. این مسئولیت به دوش مدیران است تا «سند مهندسی فرهنگی کشور» با اعتبارات هزاران میلیاردیِ موجود، جنبه عملی و نمود معنایی پیدا کند.
اینجاست که مجددا تاکید می کنم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را از سایر وزارتخانه ها جدا نکنید، چون یکسری از معضلات، کشوری و عمومی است و مختصِ وزارت ارشاد نیست؛ یعنی نیاز به یک اصلاح همگانی هست.
با این توصیف، فرهنگ و هنر در وزارت ارشاد خلاصه نمی شود و سهم سایر دستگاه ها را نمی توان نادیده گرفت. با این حال، این وزارتخانه متولیِ اصلیِ فرهنگ و هنر است؛ علاوه بر آسیب شناسی، پیشنهادی برای انتخاب و تربیت فیلم ساز قرآنی دارید؟
فاصله گرفتنِ آموزشهای سینمایی و سینما از مفاهیم دینی و قرآنی، باعث شده تا سینمای فعلیِ ما فاقد خدا و معنویت باشد. «حیات طیبه» در زندگی مردم بسیار کمرنگ است و عالمانِ دینی مُعترفند که زندگی مردم، زندگیِ دینی نیست. به عقیده کارشناسان، سال هاست غلظتِ مداحی زیاد شده و قرآن در حاشیه است. صاحبنظران بر این باورند که قرآن، تعادل دارد و سخنانش محکم تر از مواردی است که بالای برخی منبرها شنیده می شود و یا مداحان می گویند؛ ما مذهبمان مترقی است اما سینمای فعلی که متاثر از جامعه است، وضعیتش خیلی خرابتر است. محیطی که فیلمساز در آن آموزش دیده و می بیند چگونه است؟
صدها دانشجوی سینمایی داریم که مشغول تحصیل در دانشکده ها و مراکز آموزش عالی هستند. اگر از این مسیری که می گذرند، از یک دالان قرآنی هم عبور کنند، آنها که زمینه دارند شناسایی می شوند و اگر استعداد دارند حواسمان به آنها باشد. در قرآن مبانى اساسىِ حیات طیبه معرفی شدهاند که شناخت آنها، زمینه تحقق چنین حیاتی را برای انسان فراهم میکند. اجابت دعوت خدا و رسول، ایمان و عمل صالح، شکوفایی عقل و خرد انسانی از مهمترین آنها میباشند. آیا سینمایی که امروز داریم توانایی انتقال این مُهمات را دارد؟ خیر. پس اکنون دوره بازنگری است و اینکه چگونه در این عصر پیچیده، معنا را به تصویر ترجمه کنیم.
جشنواره های خارجی فیلمسازانِ خوب ما را انتخاب می کنند و با اهداء یک «جایزه» و «احترام»، موضوعاتِ خودشان را به آنها القاء کرده و سفارش می دهند.
هیچ مرکز کشف استعداد و حمایت از فیلمسازانِ مستعد و مومن که بر پایه تربیت دینی بزرگ شده باشند نداریم. کشف استعداد فیلمسازانِ قرآنی و تربیت پیاده نظام در عرصه «جهاد هنری» برای از دست ندادنِ فرصت های آینده اجتناب ناپذیر است.
باید در جشنواره های کوتاه و مستند و حتی منطقه ای افرادی که بینش و زمینه اولیه دارند را جذب و حمایت کنیم. دوره بگذاریم، برایشان باشگاه بگذاریم و به آنها امکان تولید دهیم تا فیلم کوتاه و انیمیشن قرآنی بسازند و کم کم دستشان را بگیریم بیاوریم توی سینمایِ بلندِ قرآنی. باید با ذره بین بگردیم دنبال آدم بدرد بخور و برای وزارت ارشاد باید این مهم باشد. الان محل کشف استعداد نداریم. مثال: والیبال ایران چگونه رشد و ترقی کرد؟ با کدام سازوکار؟ که الان جزو هشت تیم اول دنیائیم.
تشکیل کارگروه تولید فیلم های قرآنی با حضور و مشارکت سینماگران خادم قرآن چقدر موثر است؟
تشکیل اتاقِ فکر و ایجادِ حرکت مستمرِ «کار گروه تولید فیلم های قرآنی»، تجاربِ سه دهه فعالیت سینماگرانِ قرآنی در این حوزه حیاتی در سطحِ کلان را پیاده می سازد تا فرصتی طلایی برای فیلمسازانِ قرآنی ایجاد گردد و بتوانند با بهره مندی از چشمه جوشان الهی، به آفرینش آثار فاخر مبادرت ورزند. زیرا این فرصت را باید مغتنم شمرد، چون بفرمایش معصوم (ع) در صورت سلب توفیق، معلوم نیست چه زمانی این "در" بسته خواهد شد. این تصمیم حساس و سرنوشت سازِ وزیر محترم ارشاد در خصوص ترویج مفاهیم و مضامینِ قرآنی از طریق ابزارِ سینما، موجبِ دوری از غفلت های گذشتگان است.
البته با توجه به عملکرد دهه های گذشته وزارت ارشاد و سایر دستگاه های مرتبط که بودجه های فرهنگی هنری برای تولید فیلم را در امور غیر از فیلم سازی هزینه کرده اند، برای حل اساسی مشکلات مالی، بودجه ساخت فیلم های قرآنی باید کُددار شود تا امکان هزینه کردن آن با سلایق مدیران نباشد.
صالح مدرسه ای در سال 1383 به خاطر ساخت مجموعه فيلمهاي قرآني توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان «فيلمسازِ خادم قرآن» انتخاب گردید و یکسال بعد، باز هم به انتخاب همین وزارتخانه به خاطر ساخت مستندهای تخصصی قرآن و عترت(ع) «فيلمساز خادم اهلبيت(ع)» لقب گرفت. وزارت ارشاد برای سومین بار نیز در سال 1389 مراسم ويژه تجليل از وی را «به پاس يک عمر فعاليت در حوزه قرآن و سينما» برگزار کرد. این پژوهشگر، كارگردانيِ بیش از هشتاد فيلم بلند و کوتاه داستاني و مستند را در کارنامه خود دارد.
او یکی از سینماگران خادم قرآن است که طی پنج سال گذشته فیلم های قرآنی را در جشنواره بین المللی فیلم فجر داوری کرده و همواره در خصوص آسیب شناسی این حوزه نکاتی را متذکر شده است. این چهره شاخص سینمای قرآنی طی ده سال گذشته نماینده کارگروه هنرمندانِ سینمایی در انجمن خادمانِ قرآن کریم جمهوری اسلامی ایران است. سینماگرانِ پیشکسوتی که تا کنون مفتخر شده اند، تا خادم قرآن لقب گیرند، طبق لیست وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی عبارتند از: «مجید مجیدی، رضا میرکریمی، عباس صالح مدرسهای، شهریار بحرانی، مجتبی راعی، کمال تبریزی، منوچهر محمدی، محمد داوودی، محمد علی باشه آهنگر، سید ناصر هاشم زاده، امیرعباس قِلیچ لو و جمال شورجه».
نماینده کارگروه هنرمندانِ سینمایی اخیرا در گفتگو با رسانهها در خصوص ضرورت طراحی و اهدای «نشان عالیِ قرآن در سینما» مطالب مهمی را بیان کرد که بازتاب وسیعی داشت. از این رو، خبرنگار ۱۹ دی بر آن شد تا گفتگویی صریح و بی پرده با این کارگردانِ سینما داشته باشد.
موضوع سینماگران خادم قرآن از چه زمانی و با چه هدف و برنامه ای مطرح شده است؟
سنت حسنۀ تجلیل از نخبگانِ قرآنی در حوزههای هنری در راستای رسالت و ماموریت های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی به ابتکار مدیران فرهنگی کشور پیریزی، طراحی و به اجرا درآمده اما پس از اعطای «نشان عالی» خادم القرآن از ریاست جمهوری، طی حدو سه دهه گذشته این قدرشناسی و تجلیل و تکریم «عملا» در وزارت ارشاد مغفول مانده و اتفاق نمی افتد. در طی بیست و هفت دورۀ انتخاب خادمان قرآن کریم در حوزۀ فیلم و سینما به جای 27 نفر، سیزده نفر معرفی شدند و این، به علتِ سخت گیری در کارنامه هنری و دقت در آثارِ سینماگر و سایر ملاک ها در نحوۀ انتخاب است.
اگر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان متولیِ اصلیِ فرهنگ ، نتواند به هنرمندانِ خادم قرآن، آن گونه که شایسته است توجه کند، از سایرِ دستگاه ها چه انتظاری می توان داشت؟! از این جهت لازم است تا تغییراتی جدی در نحوۀ مواجهۀ مثبت با این هنرمندانِ پیشکسوت و رفعِ بهانه تراشی از سوی برخی زیرمجموعه های این وزارتخانه صورت گیرد. چرا که در آموزه های ادبی ما هم گفته اند «احترام امامزاده را متولی باید نگه دارد». ناگزیریم بگوییم که هنرمندِ قرآنی، دارایِ نشانِ عالیِ کشوری، سال هاست در وزارت ارشاد مورد بی مِهری قرار گرفته است.
تعریف سینماگران خادم قرآن از سینمای قرآنی چیست؟
با تلاش های موثر کارگروه هنرمندانِ سینمایی در انجمن خادمانِ قرآن کریم طی سال های اخیر، جریانِ تولید و عرضه فیلم های قرآنی مورد توجه قرار گرفته و علیرغم همه مشکلات، نوعی فرهنگ سازی برای نهادینه شدنِ این حرکت مثبت شکل گرفته است. به استناد کارشناسیهای دقیق سینما، فیلم قرآنی با ترسیم و ترویج هوشمندانه و هنرمندانه مفاهیم و مضامین قرآنی در قالبهای مستند، داستانی، انیمیشن و تجربی (بلند و کوتاه) تولید میشود و با تنوعِ مخاطبان، برای همه سلائقِ جامعه در سنینِ مختلف ارائه می گردد.
آیا فیلم قرآنی با فیلم های معنوی و دینی تفاوت و شباهتی دارد؟
همانطور که از عنوان فیلم های قرآنی پیداست، تاکید روی «قرآن» است و مفاهیم و مضامینی که از این سرچشمه الهی می جوشد، مثل یک «وام» برای سینماگر است. مخالفانِ آفرینش آثار قرآنی، طی دهه های اخیر جوی را در سینما راه انداختند که سینماگر در فشار روانی و تبلیغاتی قرار گیرد و مجبور شود به جای عنوانِ قرآنی، از عبارات دیگری نظیر فیلم دینی، معناگرا و... استفاده کند. البته این تغییر، شامل همه نشد و برخی از سینماگرها با کمرنگ کردنِ عنوان قرآن، به زعم خود مقبولیتی در بین اهالیِ سینما بدست آوردند ولی ما اصرار و پافشاری روی عنوانِ «فیلم قرآنی» داریم. برای چه باید عارمان بیاید و یا خیال کنیم کسرشان مان است در حالی که سینماگران غربی به شکل علنی خودشان را وامدار و مدیون کتاب مقدس می دانند. افراط و تفریط، در هر حال مذموم است اما بدون این که جانماز آب بکشیم و یا بخواهیم شعار بدهیم، افتخار می کنیم که خداوند متعال، اجازه سربازی در پیشگاه قرآن را به ما عطا فرموده است. اگر قدر ندانیم این فرصت یا بهتر است بگوییم این نعمت را از دست میدهیم.
از جنبه دیگر، بررسی فیلم هایی که پس از انقلاب اسلامی تحت عناوین مختلف دینی یا معناگرا تولید شدند، مشخص کرده که اغلبِ مباحث، قرآنی نیستند و انواعِ عرفان و تصوف با قرائت های غیرتخصصی و ناشیانه، توام با بی تجربگی کارگردان و تیم سازنده، به نام فیلم دینی یا معناگرا به زور به مردم و جامعه تحمیل شده است.
برای تولید فیلم قرآنی شیوه و روش نظری و مبنای زیبایی شناسی خاصی دارید؟
بله تولید فیلم قرآنی، یک تخصص است و اساتید این حوزه بیش از سی سال است که روی مبانی و راهکارهای پژوهش و ساخت آثار مُلهم از کلام الهی کار کرده اند. ما اندیشمندانی موثر در حوزه فیلم و سینمای قرآنی داریم. ایشان تجربیات تخصصیِ ارزشمند و اعتبارآفرینی در حوزه فعالیتهای فرهنگی، هنری و سینمائی برای ظهور و ساخت آثار مُلهم از مفاهیم و مضامین قرآن دارند. امیدواریم به فضل الهی، با انتخاب بهترین گزینه های معطوف به اهداف راهبردیِ این مسیرِ حساس، در توجه به مؤلفه های هویت ساز کلام الله مجید، موجبات ترغیب و تشویق هنرمندان سینمایی در پردازش این مضامین را بدست آوریم. اساتید این رشته طی سالهای گذشته در زمینه پژوهش، برنامه ریزی و تولید فیلم های قرآنی مُجدانه کار کرده اند و زندگی شان وقفِ این مهم است.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفته است که قرآن کریم در رأس همه فعالیت های فرهنگی دولت است؛ در حوزه سینما به عنوان سینماگر خادم قرآن بفرمایید که این موضوع از حیث نظری و عملی چگونه ممکن است؟
بعد از ملاقات قبلی با وزیر محترم ارشاد در سال 1400 و مکاتبات بعدی در خصوص موضوع استراتژیک «فیلم های قرآنی» و ضرورتِ بازتعریفِ این حوزه تخصصی و بسیار مهم برای بالا بردنِ معرفت دینیِ زیرمجموعه های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و با توجه به سخنان ایشان در حمایت از فیلم های قرآنی و سینماگرانِ قرآنی، یکسال دیگر هم صبورانه و با دقت پیگیری کردیم. آقای دکتر اسماعیلی از همان روزهای آغاز وزارت، از ساخت فیلم های قرآنی حمایت کردند و دستور پیگیری دادند.
بعد اللتیا و التی، به نظر می رسد برخی گزارشات را با ظاهری موجه اما خلاف واقع به استحضار آقای وزیر می رسانند. متاسفانه این حقیقت تلخ را اذعان می داریم که اکنون هم نظیر سال های قبل، ساخت فیلم های قرآنی از درونِ وزارت ارشاد قفل شده است. البته چند دسته اند که در این مسیر مانع تراشی می کنند و این ربطی به مواضع سیاسی و جناحی ندارد بلکه به این دلیل است که ماهیت فیلم قرآنی را نمی شناسند و نسبت به این موضوعِ تخصصی، آگاهی و اشراف و علاقه ندارند. برخی افراد خودی نما و صاحب امضا با لطایف الحیل، مسیر صحیح تولید فیلم های قرآنی را مسدود کرده اند.
پس تقصیر یا مشکل، در وزارت ارشاد است؟
نه، این بحثی ریشه دار است. هرگز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را از سایر وزارتخانه ها جدا نکنید. یکسری از معضلات، کشوری و عمومی است و مختصِ وزارت ارشاد نیست. من با کسانی که با بی انصافی همه مشکلات و معضلات را به گردنِ وزیر ارشاد می اندازند، مخالفم. اگر منصفانه نگاه کنیم روشن است که آقای دکتر اسماعیلی، یک ویرانه چهل ساله را به نام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تحویل گرفته است؛ وزارتخانه ای که طی چهار دهه گذشته، نه تکلیفش را با فرهنگ مشخص کرده و نه رابطه اش را با هنر.
به منتقدان وزیر ارشاد باید گفت شما و دوستانتان که سال های متمادی وزارت ارشاد را در اختیار داشتید چه گُلی به سر این مردم و این مملکت زدید؟ آیا غیر از این است که فرهنگ و هنر را بی اعتبار و مردم گریز کردید؟ اگر امروز هم مسیولیتِ کلانِ وزارت ارشاد دست شما بود، همه چیز گل و گلستان بود؟ متاسفانه بدا به حال مردم و هنرمندان که طی چهل سال گذشته، اغلبِ وزرا و مسئولین، وزارت ارشاد را به عنوان سکوی پرتاب و رشد شخصی خودشان در حیطه سیاسی دیدند و آنچه ندیدند «سرنوشت فرهنگ و هنر» بود. این آش و کاسه ای که می بینید، محصول حضور ناکارآمد آنهاست.
دقیقا مشکل، کجاست؟ آسیب شناسی حوزه فرهنگ و سینما بقول شما بعد اللتیا و التی، قابلِ بیان است؟
این روزها حوادث تلخ و رویدادهای ناراحتکنندهای پیش آمده که بسیاری مسئولیت آن را متوجه کمبودهای محتوایی موجود در نظام فرهنگ و هنر کشور میدانند و زیرساختهای آموزشی، ساختار مجامع فرهنگی و بهویژه کارکردِ محیط های هنری، شیوهنامههای مواجهه با هنرمندان و روند طرحریزی برنامه ساماندهی اوقات فراغت مردم از جمله چالشهایی است که خروجی دستگاه فرهنگ و هنر برای جامعه را در وضعیت نامناسبی قرار داده است.
سرچشمه همه این چالشها در سوء مدیریت هزینهها است. طبق آمار رسمی، امروزه ۹۵ درصد بودجه سنگین وزارتخانه ها صرف هزینههای جاری در حوزه حقوق و دستمزد کادر اداری میشود، ۳ درصد به حوزه عمرانی با محوریت نوسازی، توسعه و تجهیز میرسد و ۲ درصد باقیمانده، راه به عرصههای پرورشی، تربیتی، فرهنگی و هنری میبرد. در این وضع، پیش از آنکه بودجه به عرصههای فرهنگی و هنری برسد، در بخش حقوق و دستمزد هزینه میشود. مؤثرترین راهحل شرایط موجود این است که در نظام بودجهریزی و هزینه کرد کشور «تجدیدنظرِ جدی» صورت بگیرد.
متخصصان می گویند برای نجات کشور، باید از سنتهای قدیمی موجود در نظام نیروی انسانی خلاص شد. برای حل این مشکلات، نیازمند اتخاذ تصمیم های شجاعانه هستیم؛ در کل کشور، ۱۲ دستگاه اصلی و ۶۹ ردیف بودجه اصلی در حوزه فرهنگ فعالیت دارند و در عرصههای مختلف از دین و معنویت گرفته تا فرهنگ پهلوانی، مجموع بودجه اختصاصیافته معادل ۲ درصد بودجه سالانه کشور نیز فراتر نمیرود. موضوع زمانی بیشتر اهمیت پیدا میکند که شما در شلوغی های اخیر، بهطور مستقیم مشاهده میکنید که با گذشت ۴۳ سال از پیروزی انقلاب، همچنان عمده شعارها، مطالبات و گلایهها «ماهیت فرهنگی» داشت. البته بهموازات ضرورت تغییر تفکر برنامهریز در نظام بودجه کشور، باید الگوی هزینه کرد نیز اصلاح شود. امروزه اکثرِ وزارتخانهها همگی درخواست افزایش بودجه دارند و هرکدام برای مأموریتهای خود، مراتب مفصل از اهمیتها را شرح میدهند. این مسئولیت به دوش مدیران است تا «سند مهندسی فرهنگی کشور» با اعتبارات هزاران میلیاردیِ موجود، جنبه عملی و نمود معنایی پیدا کند.
اینجاست که مجددا تاکید می کنم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را از سایر وزارتخانه ها جدا نکنید، چون یکسری از معضلات، کشوری و عمومی است و مختصِ وزارت ارشاد نیست؛ یعنی نیاز به یک اصلاح همگانی هست.
با این توصیف، فرهنگ و هنر در وزارت ارشاد خلاصه نمی شود و سهم سایر دستگاه ها را نمی توان نادیده گرفت. با این حال، این وزارتخانه متولیِ اصلیِ فرهنگ و هنر است؛ علاوه بر آسیب شناسی، پیشنهادی برای انتخاب و تربیت فیلم ساز قرآنی دارید؟
فاصله گرفتنِ آموزشهای سینمایی و سینما از مفاهیم دینی و قرآنی، باعث شده تا سینمای فعلیِ ما فاقد خدا و معنویت باشد. «حیات طیبه» در زندگی مردم بسیار کمرنگ است و عالمانِ دینی مُعترفند که زندگی مردم، زندگیِ دینی نیست. به عقیده کارشناسان، سال هاست غلظتِ مداحی زیاد شده و قرآن در حاشیه است. صاحبنظران بر این باورند که قرآن، تعادل دارد و سخنانش محکم تر از مواردی است که بالای برخی منبرها شنیده می شود و یا مداحان می گویند؛ ما مذهبمان مترقی است اما سینمای فعلی که متاثر از جامعه است، وضعیتش خیلی خرابتر است. محیطی که فیلمساز در آن آموزش دیده و می بیند چگونه است؟
صدها دانشجوی سینمایی داریم که مشغول تحصیل در دانشکده ها و مراکز آموزش عالی هستند. اگر از این مسیری که می گذرند، از یک دالان قرآنی هم عبور کنند، آنها که زمینه دارند شناسایی می شوند و اگر استعداد دارند حواسمان به آنها باشد. در قرآن مبانى اساسىِ حیات طیبه معرفی شدهاند که شناخت آنها، زمینه تحقق چنین حیاتی را برای انسان فراهم میکند. اجابت دعوت خدا و رسول، ایمان و عمل صالح، شکوفایی عقل و خرد انسانی از مهمترین آنها میباشند. آیا سینمایی که امروز داریم توانایی انتقال این مُهمات را دارد؟ خیر. پس اکنون دوره بازنگری است و اینکه چگونه در این عصر پیچیده، معنا را به تصویر ترجمه کنیم.
جشنواره های خارجی فیلمسازانِ خوب ما را انتخاب می کنند و با اهداء یک «جایزه» و «احترام»، موضوعاتِ خودشان را به آنها القاء کرده و سفارش می دهند.
هیچ مرکز کشف استعداد و حمایت از فیلمسازانِ مستعد و مومن که بر پایه تربیت دینی بزرگ شده باشند نداریم. کشف استعداد فیلمسازانِ قرآنی و تربیت پیاده نظام در عرصه «جهاد هنری» برای از دست ندادنِ فرصت های آینده اجتناب ناپذیر است.
باید در جشنواره های کوتاه و مستند و حتی منطقه ای افرادی که بینش و زمینه اولیه دارند را جذب و حمایت کنیم. دوره بگذاریم، برایشان باشگاه بگذاریم و به آنها امکان تولید دهیم تا فیلم کوتاه و انیمیشن قرآنی بسازند و کم کم دستشان را بگیریم بیاوریم توی سینمایِ بلندِ قرآنی. باید با ذره بین بگردیم دنبال آدم بدرد بخور و برای وزارت ارشاد باید این مهم باشد. الان محل کشف استعداد نداریم. مثال: والیبال ایران چگونه رشد و ترقی کرد؟ با کدام سازوکار؟ که الان جزو هشت تیم اول دنیائیم.
تشکیل کارگروه تولید فیلم های قرآنی با حضور و مشارکت سینماگران خادم قرآن چقدر موثر است؟
تشکیل اتاقِ فکر و ایجادِ حرکت مستمرِ «کار گروه تولید فیلم های قرآنی»، تجاربِ سه دهه فعالیت سینماگرانِ قرآنی در این حوزه حیاتی در سطحِ کلان را پیاده می سازد تا فرصتی طلایی برای فیلمسازانِ قرآنی ایجاد گردد و بتوانند با بهره مندی از چشمه جوشان الهی، به آفرینش آثار فاخر مبادرت ورزند. زیرا این فرصت را باید مغتنم شمرد، چون بفرمایش معصوم (ع) در صورت سلب توفیق، معلوم نیست چه زمانی این "در" بسته خواهد شد. این تصمیم حساس و سرنوشت سازِ وزیر محترم ارشاد در خصوص ترویج مفاهیم و مضامینِ قرآنی از طریق ابزارِ سینما، موجبِ دوری از غفلت های گذشتگان است.
البته با توجه به عملکرد دهه های گذشته وزارت ارشاد و سایر دستگاه های مرتبط که بودجه های فرهنگی هنری برای تولید فیلم را در امور غیر از فیلم سازی هزینه کرده اند، برای حل اساسی مشکلات مالی، بودجه ساخت فیلم های قرآنی باید کُددار شود تا امکان هزینه کردن آن با سلایق مدیران نباشد.
- نویسنده :
- منبع :
https://19dey.com/news/55930