موضوع مهدویت هم ظرفیت جهانی سازی دارد و هم ظرفیت جهانی شدن. آموزههای مهدوی نسبت فوق العاده ای با فطرت دارد و فطرت هم زبان مشترک تمام انسان ها در همه ادوار تاریخ، مکانها و موقعیت هاست.
امروز پانزدهم شعبان المعظم سالروز میلاد قطب عالم امکان، حضرت بقیة الله الاعظم مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف است. جشن نیمه شعبان جشن آمادگی است؛ آمادگی برای شرکت در نهضتی بزرگ و انسانی؛ نهضتی که سازنده و حیاتبخش است. آغاز آن با ظهور مهدی (عج) و فرجام آن شکست سیهروزیها، جهلها، شرکها، فسادها و جنایتهاست. آنکس که ولادت مهدی را این چنین جشن میگیرد به حقیقت میخواهد برای شرکت در این نهضت اعلام آمادگی کند و آنکس که به نام مهدی و از شنیدن لقب قائم علیه السلام قیام مینماید، میخواهد بگوید که من جان بر کف، مهیای قیامم و در این قیام آمادگی همه جانبه دارم و در نهضت عظیمی که به رهبری آن امام برای سر و سامان یافتن امور جهان صورت میگیرد، شرکت میکنم و اعلام آمادگی مینمایم.
در همین رابطه حجتالاسلام جعفر شاهنظری، عضو هیئتعلمی دانشگاه اصفهان در گفتوگو با ایسنا و با بیان اینکه بر اساس خداشناسی در اندیشه دینی، ما خداوند را حکیم میدانیم که خلق و آفرینش بیهوده نداشته است، اظهار کرد: بر همین اساس او را هادی فعل خود میدانیم، یعنی فعل خداوند به شکلی آفریدهشده که مفید و منتج است، آفرینش بیهوده نیست و بنا بر آیات قرآن، اولی الالباب و صاحبان خرد و اندیشه با مشاهده آفرینش و خلقت خداوند به نتیجه میرسند که «رَبنّا ما خَلقت هذا باطلاَ» یعنی پروردگارا بهراستیکه این آفرینش، بیهوده و عبث نیست.
او ادامه داد: بر این مبنا خداوند موجودات را بهگونهای آفریده که به نتیجه و فلسفه آفرینش خود برسند و این یعنی هدایت تکوینی. زنبورعسل، درخت، حیوان و انسان به شکلی آفریده شدند که به کمال و نتیجه وجودی خود برسند. وحی، نبوت و ولایت نیز به همین دلیل قرار دادهشده است، درواقع خداوند انسانهایی را بهعنوان الگو و راهنما از سمت خود قرار داد تا انسان با آگاهی درست انتخاب کند.
عضو هیئتعلمی گروه فلسفه و کلام دانشگاه اصفهان اضافه کرد: بنابراین اصل، فلسفه وجودی ولایت ولی، حق هدایت انسان و راهنمایی او برای رسیدن به کمال وجودی است که از طریق انسانهای برگزیده محقق میشود و ضرورت حاکمیت الهی است. ما معتقدیم که تمام هدایت و تمام دین در امام حق و حجت خدا متجلی است و بهواسطه او نیز محقق میشود و بر اساس همان مبنا و آداب دینی، یکی از مسائلی که در منابع و روایات بسیار بر آن تأکید شده، انتظار است
شاهنظری گفت: انتظار یعنی منتظر کسی بودن و این مفهوم بهعنوان یکی از آداب فرهنگ دینی شیعی، نقش کلیدی و تربیتی دارد، زیرا ما منتظر ولی خدا هستیم تا بیاید و عدالت، صداقت، پاکی و حیات طیبه انسانی را احیا کند. درواقع انسانهایی که با ذات پاک آفریدهشدهاند و فطرتاً حقجو، عدالتطلب و صداقت طلب هستند، احیای همین ویژگیها را در جهان انتظار میکشند
تبدیل فرهنگ انتظار به فرهنگی فطری و انسانی
او افزود: حال منظور ما از انتظار چیست؟ انتظار مثبت ایجابی یا وجودی یا انتظار منفی یا مفهومی؟ در دعای ماه شعبان میخوانیم که «إِلَهِی هَبْ لِی قَلْبا یُدْنِیهِ مِنْکَ شَوْقُهُ وَ لِسَانا یُرْفَعُ إِلَیْکَ صِدْقُهُ وَ نَظَرا یُقَرِّبُهُ مِنْکَ حَقُّهُ» یعنی خدایا شوق و محبت و اشتیاقی در قلب من ایجاد کن که موجب قرب تو باشد، زیرا محبت به کمال، دانایی، صدق و پاکیزگی انسان را به خدا نزدیک میکند. صدق زبان موجب تقرب و ترفیع میشود و راستگویان مورد اعتماد و اعتبار هستند؛ بنابراین اندیشهای که حق باشد با دقت در این مضامین، انتظار مثبت را دریافت میکند.
این استاد فلسفه و کلام اسلامی با اشاره به معنای انتظار مثبت بیان کرد: منجی عالم بشریت برای تحقق عدالت در جهان ظهور میکند و انتظار مثبت یعنی خواهان عدالت بودن، پس من باید بهطور دائم در تکاپوی عدالت فردی و اجتماعی و همچنین تحقق صداقت و سایر ارزشهای انسانی در ابعاد فردی و اجتماعی باشم و به این معنا فرهنگ انتظار، بزرگترین عامل احیای ارزشها است.
شاهنظری یادآوری کرد: انسان مسلمان منتظر ولی خدا است تا ارزشهای انسانی را احیاء کند و حیات طیبه را برای او تحقیق بخشد، زیرا انسان دو نوع حیات دارد که یکی حیات طبیعی و دیگری زیستی است که مسئولیت ادامه حیات و سلامت تن را بر عهده دارد، اما روی دیگر سکه انسان، حیات طیبه است که از چشمه حقیقت که خدا و ولایت است ارتزاق میکند، درواقع انسان منتظر به معنای تمام کلمه، زنده و به دنبال احیای ارزشهای انسانی است.
او با بیان اینکه این انتظار مسئلهای همگانی است، گفت: دین پیامبر خاتم، دین همگانی و «کافَه للناس» یعنی برای همه مردم» است. خاتمیت پیامبر اسلام در جامعیت او است و قرآن نیز بهعنوان معجزه جاودانه دین، فراگیر و جامع بوده و مخاطب آن همه انسانها هستند و نه گروه یا فرقهای خاص؛ بنابراین مسئله انتظار نیز چون ریشه در دین دارد، همگانی است و ما باید فرهنگ انتظار را به فرهنگی فطری و انسانی تبدیل کنیم که به مسئله حقوق بشر و عدالتخواهی گره میخورد و گمشده بشر امروز است.
گفتوگو با مردم با زبان فطرت و اخلاق
عضو هیئتعلمی گروه فلسفه و کلام دانشگاه اصفهان با تأکید بر دلایل عقلی بر وجود امام عصر(عج) گفت: در فلسفه اسلامی وجود انسان کامل با براهین مختلف اثبات میشود، بهعبارتدیگر در علم کلام ثابت میشود که خداوند از افعال خود هدف و غرضی دارد و چون خداوند کمال مطلق است و نقص در او راه ندارد غایت افعال الهی به مخلوقات برمیگردد و غایت وجود انسان، انسان کامل است؛ یعنی انسان مانند درختی است که میوه آن وجود انسان کامل است.
شاهنظری تصریح کرد: چنانچه خورشید محور جهان است که نور را صادر میکند و نقش کلیدی در عالم دارد، انسان کامل، خورشید منظومه انسانیت است. امامت و ولایت، جان و معنای اصلی هستی است؛ لذا با دلایل مختلف عقلی و براهین مختلف، وجود مقدس امام زمان(عج) اثبات میشود.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه بهترین راه برای سوق دادن فضای جامعه به سمتوسوی فرهنگ انتظار و مهدویت، صحبت کردن با مردم با زبان فطرت و اخلاق است، گفت: آنچه انسانها را به هم پیوند میدهد زبان عرفان و اخلاق است. دین مسئلهای جهانی و مذهب فرقهای است، لذا نه با زبان فرقهای، بلکه با زبان دین و کلیدواژههایی جهانی همچون اخلاق، حقوق و کرامت انسانی و عدالت باید با مردم حرف زد.
او خاطرنشان کرد: همه رفتارها و کردارهای انسان مبتنی بر اندیشه او است؛ بنابراین اگر بتوانیم نگاه درست و عقلانی به مهدویت و فرهنگ انتظار را ایجاد کنیم رفتارها نیز در این زمینه اصلاح خواهد شد.
فرهنگ مهدویت؛ عنصری برای وحدت اسلامی
شاهنظری با تأکید بر اینکه اشتراکات وحدت جهانی حول اندیشه انتظار شکل خواهد گرفت، ادامه داد: ما گاهی بحث مهدویت را در اندیشه حق و باطل، صفر و صد و این نگاه که من حق هستم و سمت دیگر باطل، طرح میکنیم که باعث تنازع میشود، اما اگر مسئله را با روش تشکیکی بیان کردیم همه خواهان آن هستند. از سوی دیگر رفتار انسان برخاسته از فرهنگ اجتماع است؛ لذا ترویج فرهنگ غلط انتظار، تفسیر منفی، عوامانه و ابزاری از مهدویت و انتظار، مردم را از این فرهنگ دور میکند.
عضو هیئتعلمی گروه فلسفه و کلام دانشگاه اصفهان درباره اینکه میتوان از فرهنگ مهدویت بهعنوان عنصری برای وحدت اسلامی استفاده کرد، گفت: ما یک اصل کلی و یک سری مصادیق جزئی داریم؛ تمام ادیان آسمانی در منتظر منجی بودن مشترک هستند، همچنین ما و اهل سنت در این اصل مشترکیم، بنابراین در مراودات و روابط باید بر این پایههای اشتراکی یعنی توحید، قرآن و اعتقاد به ظهور منجی تأکید کرد، اختلافات باید تنها در حوزه اندیشه و کرسیهای نظریهپردازی بررسی شود و بههیچوجه نباید اصل و مبدأ ارتباط قرار گیرند.
این استاد فلسفه و کلام اسلامی افزود: وقتی همه ادیان و فرق بر اصل مهدویت انتظار عدالت اتفاق دارند باید بر همین اصول تأکید کنیم، تفاوتهایی میان شیعه و سنی در این زمینه وجود دارد، بهطور مثال به عقیده هانری کربن، شیعه ریسمان زمین و آسمان را زنده میداند و این یکی از پویاییهای این اندیشه است. اهل سنت معتقدند که منجی در حال حاضر زنده نیست و به دنیا میآید. در این زمینهها اختلاف وجود دارد، اما اگر بر اصول کلی مورد اشتراک تأکید کنیم، نهتنها وحدت اسلامی، بلکه وحدت جهانی در حوزه مهدویت و انتظار ایجاد میشود.
او ادامه داد: بر این مبنا خداوند موجودات را بهگونهای آفریده که به نتیجه و فلسفه آفرینش خود برسند و این یعنی هدایت تکوینی. زنبورعسل، درخت، حیوان و انسان به شکلی آفریده شدند که به کمال و نتیجه وجودی خود برسند. وحی، نبوت و ولایت نیز به همین دلیل قرار دادهشده است، درواقع خداوند انسانهایی را بهعنوان الگو و راهنما از سمت خود قرار داد تا انسان با آگاهی درست انتخاب کند.
عضو هیئتعلمی گروه فلسفه و کلام دانشگاه اصفهان اضافه کرد: بنابراین اصل، فلسفه وجودی ولایت ولی، حق هدایت انسان و راهنمایی او برای رسیدن به کمال وجودی است که از طریق انسانهای برگزیده محقق میشود و ضرورت حاکمیت الهی است. ما معتقدیم که تمام هدایت و تمام دین در امام حق و حجت خدا متجلی است و بهواسطه او نیز محقق میشود و بر اساس همان مبنا و آداب دینی، یکی از مسائلی که در منابع و روایات بسیار بر آن تأکید شده، انتظار است
شاهنظری گفت: انتظار یعنی منتظر کسی بودن و این مفهوم بهعنوان یکی از آداب فرهنگ دینی شیعی، نقش کلیدی و تربیتی دارد، زیرا ما منتظر ولی خدا هستیم تا بیاید و عدالت، صداقت، پاکی و حیات طیبه انسانی را احیا کند. درواقع انسانهایی که با ذات پاک آفریدهشدهاند و فطرتاً حقجو، عدالتطلب و صداقت طلب هستند، احیای همین ویژگیها را در جهان انتظار میکشند
تبدیل فرهنگ انتظار به فرهنگی فطری و انسانی
او افزود: حال منظور ما از انتظار چیست؟ انتظار مثبت ایجابی یا وجودی یا انتظار منفی یا مفهومی؟ در دعای ماه شعبان میخوانیم که «إِلَهِی هَبْ لِی قَلْبا یُدْنِیهِ مِنْکَ شَوْقُهُ وَ لِسَانا یُرْفَعُ إِلَیْکَ صِدْقُهُ وَ نَظَرا یُقَرِّبُهُ مِنْکَ حَقُّهُ» یعنی خدایا شوق و محبت و اشتیاقی در قلب من ایجاد کن که موجب قرب تو باشد، زیرا محبت به کمال، دانایی، صدق و پاکیزگی انسان را به خدا نزدیک میکند. صدق زبان موجب تقرب و ترفیع میشود و راستگویان مورد اعتماد و اعتبار هستند؛ بنابراین اندیشهای که حق باشد با دقت در این مضامین، انتظار مثبت را دریافت میکند.
این استاد فلسفه و کلام اسلامی با اشاره به معنای انتظار مثبت بیان کرد: منجی عالم بشریت برای تحقق عدالت در جهان ظهور میکند و انتظار مثبت یعنی خواهان عدالت بودن، پس من باید بهطور دائم در تکاپوی عدالت فردی و اجتماعی و همچنین تحقق صداقت و سایر ارزشهای انسانی در ابعاد فردی و اجتماعی باشم و به این معنا فرهنگ انتظار، بزرگترین عامل احیای ارزشها است.
شاهنظری یادآوری کرد: انسان مسلمان منتظر ولی خدا است تا ارزشهای انسانی را احیاء کند و حیات طیبه را برای او تحقیق بخشد، زیرا انسان دو نوع حیات دارد که یکی حیات طبیعی و دیگری زیستی است که مسئولیت ادامه حیات و سلامت تن را بر عهده دارد، اما روی دیگر سکه انسان، حیات طیبه است که از چشمه حقیقت که خدا و ولایت است ارتزاق میکند، درواقع انسان منتظر به معنای تمام کلمه، زنده و به دنبال احیای ارزشهای انسانی است.
او با بیان اینکه این انتظار مسئلهای همگانی است، گفت: دین پیامبر خاتم، دین همگانی و «کافَه للناس» یعنی برای همه مردم» است. خاتمیت پیامبر اسلام در جامعیت او است و قرآن نیز بهعنوان معجزه جاودانه دین، فراگیر و جامع بوده و مخاطب آن همه انسانها هستند و نه گروه یا فرقهای خاص؛ بنابراین مسئله انتظار نیز چون ریشه در دین دارد، همگانی است و ما باید فرهنگ انتظار را به فرهنگی فطری و انسانی تبدیل کنیم که به مسئله حقوق بشر و عدالتخواهی گره میخورد و گمشده بشر امروز است.
گفتوگو با مردم با زبان فطرت و اخلاق
عضو هیئتعلمی گروه فلسفه و کلام دانشگاه اصفهان با تأکید بر دلایل عقلی بر وجود امام عصر(عج) گفت: در فلسفه اسلامی وجود انسان کامل با براهین مختلف اثبات میشود، بهعبارتدیگر در علم کلام ثابت میشود که خداوند از افعال خود هدف و غرضی دارد و چون خداوند کمال مطلق است و نقص در او راه ندارد غایت افعال الهی به مخلوقات برمیگردد و غایت وجود انسان، انسان کامل است؛ یعنی انسان مانند درختی است که میوه آن وجود انسان کامل است.
شاهنظری تصریح کرد: چنانچه خورشید محور جهان است که نور را صادر میکند و نقش کلیدی در عالم دارد، انسان کامل، خورشید منظومه انسانیت است. امامت و ولایت، جان و معنای اصلی هستی است؛ لذا با دلایل مختلف عقلی و براهین مختلف، وجود مقدس امام زمان(عج) اثبات میشود.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه بهترین راه برای سوق دادن فضای جامعه به سمتوسوی فرهنگ انتظار و مهدویت، صحبت کردن با مردم با زبان فطرت و اخلاق است، گفت: آنچه انسانها را به هم پیوند میدهد زبان عرفان و اخلاق است. دین مسئلهای جهانی و مذهب فرقهای است، لذا نه با زبان فرقهای، بلکه با زبان دین و کلیدواژههایی جهانی همچون اخلاق، حقوق و کرامت انسانی و عدالت باید با مردم حرف زد.
او خاطرنشان کرد: همه رفتارها و کردارهای انسان مبتنی بر اندیشه او است؛ بنابراین اگر بتوانیم نگاه درست و عقلانی به مهدویت و فرهنگ انتظار را ایجاد کنیم رفتارها نیز در این زمینه اصلاح خواهد شد.
فرهنگ مهدویت؛ عنصری برای وحدت اسلامی
شاهنظری با تأکید بر اینکه اشتراکات وحدت جهانی حول اندیشه انتظار شکل خواهد گرفت، ادامه داد: ما گاهی بحث مهدویت را در اندیشه حق و باطل، صفر و صد و این نگاه که من حق هستم و سمت دیگر باطل، طرح میکنیم که باعث تنازع میشود، اما اگر مسئله را با روش تشکیکی بیان کردیم همه خواهان آن هستند. از سوی دیگر رفتار انسان برخاسته از فرهنگ اجتماع است؛ لذا ترویج فرهنگ غلط انتظار، تفسیر منفی، عوامانه و ابزاری از مهدویت و انتظار، مردم را از این فرهنگ دور میکند.
عضو هیئتعلمی گروه فلسفه و کلام دانشگاه اصفهان درباره اینکه میتوان از فرهنگ مهدویت بهعنوان عنصری برای وحدت اسلامی استفاده کرد، گفت: ما یک اصل کلی و یک سری مصادیق جزئی داریم؛ تمام ادیان آسمانی در منتظر منجی بودن مشترک هستند، همچنین ما و اهل سنت در این اصل مشترکیم، بنابراین در مراودات و روابط باید بر این پایههای اشتراکی یعنی توحید، قرآن و اعتقاد به ظهور منجی تأکید کرد، اختلافات باید تنها در حوزه اندیشه و کرسیهای نظریهپردازی بررسی شود و بههیچوجه نباید اصل و مبدأ ارتباط قرار گیرند.
این استاد فلسفه و کلام اسلامی افزود: وقتی همه ادیان و فرق بر اصل مهدویت انتظار عدالت اتفاق دارند باید بر همین اصول تأکید کنیم، تفاوتهایی میان شیعه و سنی در این زمینه وجود دارد، بهطور مثال به عقیده هانری کربن، شیعه ریسمان زمین و آسمان را زنده میداند و این یکی از پویاییهای این اندیشه است. اهل سنت معتقدند که منجی در حال حاضر زنده نیست و به دنیا میآید. در این زمینهها اختلاف وجود دارد، اما اگر بر اصول کلی مورد اشتراک تأکید کنیم، نهتنها وحدت اسلامی، بلکه وحدت جهانی در حوزه مهدویت و انتظار ایجاد میشود.
- نویسنده :
- منبع :
https://19dey.com/news/56644