سرمقاله ۱۹ دی شماره ۳۶۸۲ مورخه ۳۱ فروردین‌ماه ۱۴۰۲ با عنوان «انتخابات و چالش بزرگ مشارکت» به قلم سید مهدی حسینی دورود بدین شرح است:

حصارهای مرئی و نامرئی اما معلومی که از سال‌ها پیش بر گرد انتخابات کشیده‌ شده و هربار تنگ‌تر و تنگ‌تر می‌شود و مسؤلانی که چشم‌های خود را به روی حقیقت بسته و میان خود و حقائق دیواری سیاه و زشت کشیده‌اند و کوشش دلسوزانی که برای حل این معضل، همچنان بی‌نتیجه مانده است و آنان هم‌چنان در قبال دین و سرنوشت مردم و سرنوشت ایران و سرنوشت انقلاب وظیفه‌ای احساس می‌کنند از یک سو و مشکلات روز‌افزون معیشتی و اقتصادی مردم و اتفاقاتی تلخ نظیر آن‌چه در سال گذشته رخ داد از سوی دیگر انگیزه مردم به ویزه نسل جدید را برای حضور در پای صندوق رأی به شدت تحت تأثیر قرار داده است.
ما مردم با این واقعیت آشنا هستیم که نباید سایه افکار و ایده‌هایی که به زنگار زمان خاصیت خود را از دست داده و در جریان حوادث از وسیله تکامل و پیشرفت اکثریت به صورت ابزاری برای حفظ منافع اقلیت در آمده است همچنان بر سیاست و اقتصاد و فرهنگ کشور حکم فرما باشد.
همچنان که رهبر انقلاب در سخنان اخیر اضلاع چهارگانه «مشارکت، امنیت، سلامت و رقابت» در انتخابات را راهبردی مهم و شرط انتخاباتی خوب، سالم و با مشارکت بالا دانستند.
بنابراین برای خروج از وضع فعلی باید همه تلاش‌ها و نزاع‌ها و ایدئولوژی‌ها نه برای نگهداری وضع موجود و به‌ نفع اقلیت که برای به وجود آوردن وضع تازه و به‌ نفع اکثریت باشد.
هر مفهوم اجتماعی از مذهب و اقتصاد و سیاست تا زمانی که در مسیر زندگی اکثریت آماده برای قبول تحول نباشد خواه ناخواه بر علیه زندگی اکثریت عمل می‌کند.
مادامی که روند حکمرانی و سیاست دولت‌مردان به نفع کشور و ملت نباشد و در مسیر یک تغییر فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی واقعی و به روز قرار نگیرد و این تغییر بر سیاست دولت حکومت نداشته باشد، نمی‌توان بر عدم فقر سیاسی و اقتصادی و انحصار قدرت و ثروت و سرمایه‌ها صحه گذاشت.
نسلی که نگاه معصومش از فراز احزاب و دولت‌ها و قدرت‌ها و پرچم‌ها گذر کرده و به صورت انسان‌ها افتاده‌ است اگر احساس کند که غرور و حرکت و فضیلت خود را در جامعه از دست می‌دهد و در عین حال ببیند که در آن طرف مرزها چه غرور و فضیلتی به چشم می‌خورد سرخورده و پژمرده می‌شود و دیگر هیچ قید و بندی نه نژادی و نه فرهنگی و نه مذهبی و نه سیاستی و نه ملتی نمی‌تواند او را از این احساس سرخوردگی و عقب‌ماندگی رهایی بخشد.
نسلی که مشکلات اقتصادی روزمره همچون کابوسی افق‌های طلایی زندگی او را سیاه کرده باشد و زندگی او در تهدید بی‌عدالتی اجتماعی و عدم تساوی و بیکاری و زندگی یکنواخت و افزایش مدام هزینه‌ زندگی بگذرد و زندگی، او را در مسیر وحشت‌ها و ترس‌های خیالی و موهوم آینده قرار بدهد طبعاً قدرت هر نوع مقاومتی را از دست می‌دهد.
مگر نه این‌که هر ملتی در چنگال فقر و فساد گرفتار باشد انگیزه‌ای حتی برای مقاومت دربرابر نفوذ بیگانه ندارد.
زیرا اگر انگیزه مقاومت در یک ملت و یک جامعه وجود نداشته باشد قدرت مقاومت هم وجود نخواهد داشت.
اگر می‌خواهیم از درون درخت تناور انقلاب که موریانه فساد و سوء مدیریت به جانش افتاده است جوانه‌ تازه‌ای بروید و میهن و مردم نفسی تازه کنند، هریک از مسوولان این کشور باید تصمیم نهایی خود را بگیرند و تن به تغییر و تحول و اصلاح عملکرد داخلی و خارجی بسپارند و این تلاش را با تمام عواقب آن تا حد نهائی دنبال کنند


  • نویسنده :
  • منبع :