سرمقاله ۱۹ دی شماره ۳۶۸۵ مورخه ۶ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۲ با عنوان «تحقیر مردم با تورم» به قلم رضا صدرایی بدین شرح است:

اقتصاد ما از سال ۹۰ به این طرف روز به روز کوچک‌تر شده و قدرت خرید مردم کم‌تر شده است. شرایط سخت اقتصادی، فرصت‌های زندگی و انتخاب‌های افراد را محدود و محدودتر کرده است. کسانی که تا دیروز از نظر وضعیت اقتصادی در شرایط پایداری به سر می‌بردند، به خاطر مشکلات اقتصادی که برایشان پیش آمده یک یا چند پله از آنچه بوده‌اند، پایین‌تر آمده‌اند به نوعی می‌توان گفت دهک‌های درآمدی متوسط، به پایین سقوط کرده‌اند و اکنون با دهک‌های درآمدی مواجه هستیم که عمده اقلامی که تهیه می‌کنند برای تأمین حداقل معاش است. در این حداقل معاش که از آن به عنوان سبد مصرفی یاد می‌شود همین کالاهای غذایی و مصرفی است که تورم آن از نرخ تورم عمومی بیشتر است. درآمدها نیز عمدتاً صرف چند گروه کالایی می‌شود.
جامساز از کارشناسان اقتصادی می‌گوید در حالی که آقایان از پیشرفت‌های اقتصادی کشور سخن میگویند، حجم واقعی تولید ناخالص داخلی ما در ۲۰ سال اخیر ۳۰ درصد کاهش یافته و نرخ تورم به‌ویژه تورم در مواد غذائی و نیازهای مبرم وارد مراحل خطرناکی شده که مهمترین اثر ملموس آن توزیع فقر است. دولت‌ها همواره مایلند نرخ تورم ضمنی را اعلام کنند و از افشای نرخ‌های ترکیبی احتراز می‌کنند. در حالی که تورم ضمنی در حدود ۵۰ درصد اعلام می‌شود، اما تورم در مورد اقلام نیازهای مبرم به‌ویژه سبد معیشت جامعه چندین برابر نرخ اعلامی است.
فقیر شدن مردم تأثیرهای اجتماعی نیز داشته است. چنانچه به موازات کاهش سطح درآمدی، در ایران سرقت و تعداد سارقان افزایش و سن سارقان کاهش داشته است. نکته قابل توجه در این باره آن است که در میان سرقت‌های افزایش یافته موضوع سرقت هم تغییر پیدا کرده است چنانکه تمایل سارقان از سرقت کالاهای قیمتی و حفاظت‌شده مانند طلا و طلافروشی‌ها به سرقت کالاهای کم‌قیمت و بی‌حفاظت یا کمتر حفاظت‌شده مانند موبایل، سرپوش کانال‌های برق، کابل برق و مانند آن تغییر پیدا کرده است. نکته تأسف‌انگیز آن است که در جریان سرقت کابل‌های فشار قوی تاکنون چند نفر کشته شده‌اند ولی باز هم این‌گونه سرقت‌های خطرناک و مرگبار ادامه پیدا کرده است.
اشتغال به شغل‌های پست مانند زباله‌گردی نیز زیاد شده و تعداد افراد بی‌خانمان که اصطلاحاً کارتن‌خواب نامیده می‌شوند رو به ازدیاد است. برای خانواده‌های متشخص، وضعیت و سختی‌های موجود چندشغله بودن اعضای خانوار را باعث شده است چنانکه اگر پیش از پیروزی انقلاب اسلامی عمدتاً یک عضو خانوار درآمدزا بود و سایر اعضا از همان درآمد ارتزاق می‌کردند اکنون مرد و زن فعالیت شغلی دارند گاهی فرزندان نیز کارهای فصلی یا دائمی دارند و درآمد ثابت یا موقت دریافت می‌کنند و در نهایت چندشغله بودن در مورد سرپرست خانوار رواج دارد.
در چنین شرایطی، نه فقط تشکیل خانواده که فرزندآوری نیز ریسک زیادی دارد و جوانان تن به ازدواج، تشکیل خانواده و فرزندآوری نمی‌دهند چرا که برای انجام این ریسک چشم‌اندازی قابل اعتماد و قابل اتکا نمی‌بینند، به همین دلیل همه تمهیدات و تدابیری که برای تشویق به فرزندآوری از سوی مجلس و دولت جمهوری اسلامی ایران اتخاذ شده نتیجه‌ای قابل قبول نداشته است.


  • نویسنده :
  • منبع :