یادداشت پایگاه خبری ۱۹ دی آنلاین با عنوان «زندگی در مخاطره هیولای مسکن» به قلم رضا صدرایی بدین شرح است:
مسکن در کشور تبدیل به یک هیولا شده؛ هیچ متولی درستی هم ندارد؛ طرحهای رنگارنگ مسکن از مسکن مهر گرفته تا مسکن امید دولت روحانی و طرحهای مسکن دولت رئیسی، هیچکدام به سرانجام درستی نرسیده است. بسیاری از مردم دیگر از رؤیای محال خانهدار شدن دست کشیدهاند. خیلیها امروز اجاره خانه در حاشیههای تهران برایشان رؤیا شده است. در سالهای اخیر که بیشترین شعارها و وعدهها برای مسکن داده شد نه تنها «یک میلیون خانه در هر سال برای دهکهای فرودست ساخته نشد» بلکه، در این دو سال اخیر، توان کارگران برای اجاره خانه حداقل در محدودهی تهران و کلانشهرها به شدت تحلیل رفته و به صفر رسیده است
دستمزد کارگران در سال ۱۴۰۲ نسبت به سال ۱۴۰۱ تنها ۲۷ درصد افزایش پیدا کرده و از ۶ میلیون و ۴۳۳ هزار و ۱۱۷ تومان سال ۱۴۰۱ به ۸ میلیون و ۸۲ هزار و ۶۰ تومان افزایش پیدا کرده و فردی که حداقل دستمزد را دریافت میکند حتی در حومه تهران نیز یا باید همه دستمزدش را بابت اجاره ملک بپردازد
طبق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، برآوردها حاکی از این است که بیش از ۳۰ درصد از سیر افزایشی جمعیت حاشیهنشینان را ساکنان شهر اصلی تشکیل میدهند که توان تأمین مسکن قابل استطاعت در شهر را از دست دادهاند و ناگزیر به حاشیه کوچ کردهاند؛ چراکه برآوردهای میدانی حاکی از آن است که تأمین مسکن برای خانوارها چه بهصورت استیجاری و چه بهصورت مالکیت در مناطق حاشیهنشین به میزان ۸۵ درصد از هزینههای این بخش را میکاهد و بر همین اساس، خانوارها در شرایط تورمی، این مناطق را بهعنوان آخرین پناهگاه خود انتخاب میکنند.
احمدرضا سرحدی، کارشناس مسکن هم میگوید: اجاره کردن یک خانه 50 متری در نازی آباد الآن به صد میلیون، ماهی ده میلیون رسیده است! نمونههای بعدی این روند پشت بام خوابی و خانههای اشتراکی و حلبی آباد است. چندسال پیش شاهد گورخوابی هم بودهایم البته معتادها بودند. این وضعیت نتیجه اقتصاد بیمار کشور است؛ بنابراین اگر مردم بخواهند به شهر نزدیک باشند ناچارند که روی پشت بام چادر بزنند و روز به روز هم با این تورمی که نتوانستند آن را کنترل کنند وضعیت بدتر میشود. این پدیده آنقدر زیاد خواهد شد که دور تا دور شهر را حلبی آبادها محاصره خواهند کرد.
مسکن در کشور تبدیل به یک هیولا شده؛ هیچ متولی درستی هم ندارد؛ طرحهای رنگارنگ مسکن از مسکن مهر گرفته تا مسکن امید دولت روحانی و طرحهای مسکن دولت رئیسی، هیچکدام به سرانجام درستی نرسیده است. بسیاری از مردم دیگر از رؤیای محال خانهدار شدن دست کشیدهاند. خیلیها امروز اجاره خانه در حاشیههای تهران برایشان رؤیا شده است. در سالهای اخیر که بیشترین شعارها و وعدهها برای مسکن داده شد نه تنها «یک میلیون خانه در هر سال برای دهکهای فرودست ساخته نشد» بلکه، در این دو سال اخیر، توان کارگران برای اجاره خانه حداقل در محدودهی تهران و کلانشهرها به شدت تحلیل رفته و به صفر رسیده است
دستمزد کارگران در سال ۱۴۰۲ نسبت به سال ۱۴۰۱ تنها ۲۷ درصد افزایش پیدا کرده و از ۶ میلیون و ۴۳۳ هزار و ۱۱۷ تومان سال ۱۴۰۱ به ۸ میلیون و ۸۲ هزار و ۶۰ تومان افزایش پیدا کرده و فردی که حداقل دستمزد را دریافت میکند حتی در حومه تهران نیز یا باید همه دستمزدش را بابت اجاره ملک بپردازد
طبق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، برآوردها حاکی از این است که بیش از ۳۰ درصد از سیر افزایشی جمعیت حاشیهنشینان را ساکنان شهر اصلی تشکیل میدهند که توان تأمین مسکن قابل استطاعت در شهر را از دست دادهاند و ناگزیر به حاشیه کوچ کردهاند؛ چراکه برآوردهای میدانی حاکی از آن است که تأمین مسکن برای خانوارها چه بهصورت استیجاری و چه بهصورت مالکیت در مناطق حاشیهنشین به میزان ۸۵ درصد از هزینههای این بخش را میکاهد و بر همین اساس، خانوارها در شرایط تورمی، این مناطق را بهعنوان آخرین پناهگاه خود انتخاب میکنند.
احمدرضا سرحدی، کارشناس مسکن هم میگوید: اجاره کردن یک خانه 50 متری در نازی آباد الآن به صد میلیون، ماهی ده میلیون رسیده است! نمونههای بعدی این روند پشت بام خوابی و خانههای اشتراکی و حلبی آباد است. چندسال پیش شاهد گورخوابی هم بودهایم البته معتادها بودند. این وضعیت نتیجه اقتصاد بیمار کشور است؛ بنابراین اگر مردم بخواهند به شهر نزدیک باشند ناچارند که روی پشت بام چادر بزنند و روز به روز هم با این تورمی که نتوانستند آن را کنترل کنند وضعیت بدتر میشود. این پدیده آنقدر زیاد خواهد شد که دور تا دور شهر را حلبی آبادها محاصره خواهند کرد.
- نویسنده :
- منبع :
https://19dey.com/news/59003