یادداشت پایگاه خبری ۱۹ دی آنلاین با عنوان «اگر امام خمینی همچنان حیات داشت» به قلم حسین انتظامی بدین شرح است:
امام خمینی، امروزیترین فقیه عصر خود و بهعلاوه از معدل جامعه مذهبی، جلوتر بود بهنحویکه بعضی از فتاوای ایشان بویژه پس از تشکیل حکومت و ملاحظات حکمرانی، مایه شگفتی بدنه مذهبیها میشد. مرحوم آیتالله قدیری که از شاگردان برجسته امام خمینی و مرحوم آیتاللهالعظمی خویی و عضو دفتر استفتائات امام بود پس از صدور فتواهای تاریخی امام درباره شطرنج و فروش آلات موسیقی نامهای به استاد خود نوشت و خیرخواهانه ایشان را از چنین خطشکنیهایی نهی کرد و امام هم متقابلاً پاسخ دادند. این مکاتبه، درسآموز است.
مرحوم قدیری در آن نامه با اشاره به احادیث امام معصوم درباره حرمت موسیقی و شطرنج به امام چنین توصیه میکند: «در هر صورت اگر ساحت قدسی حضرتعالی از این گونه مسائل به دور باشد، به نظر من بهتر است و ضرورتی در نشر آنها دیده نمیشود. دیگر هر طور صلاح میدانید»
اما امام در پاسخ به عضو دفتر استفتائات خود چنین مینویسند: «آنگونه که جنابعالی از اخبار و روایات برداشت دارید، تمدن جدید به کلی باید از بین برود و مردم کوخنشین بوده یا برای همیشه در صحراها زندگی نمایند... شما میدانید که من به شما علاقه داشته و شما را مفید میدانم ولی شما را نصیحت پدرانه میکنم که سعی کنید تنها خدا را در نظر بگیرید و تحت تأثیر مقدسنماها و آخوندهای بیسواد واقع نشوید، چرا که اگر بناست با اعلام و نشر حکم خدا به مقام و موقعیتمان نزد مقدسنماهای احمق و آخوندهای بیسواد صدمهای بخورد، بگذار هرچه بیشتر بخورد»
شکل تفصیلی این راهبرد امام خمینی در منشور روحانیت، بیان شده است. نگرانی ایشان از آخوندهای سنتی که به دو مفهوم امکان ارتجاع دارند، نشانگر دو موضوع است: اولاً فقه اگر همراه تحولات اجتماعی، روزآمد و پویا نباشد کارآمدی دین و نظام دینی را به مخاطره میافکند. به یاد داشته باشیم عنصر زمان و مکان، اهمیت کانونی در فقهورزی امام خمینی داشت. ثانیاً فقهزدگان سنتی و ترسوها نباید نظریهپرداز و جلودار جمهوری اسلامی باشند.
در ریاضیات، مفهومی داریم به نام برونیابی خطی، یعنی یک منحنی اگر ادامه یابد به کجا میرسد. این سؤال مطرح است که اگر امام خمینی همچنان حیات داشت با شناختی که از نگاه او به فقه و حکمرانی و تعامل با مردم داریم امروز چه دیدگاهی حاکم بود؟
خمینیزدایان همین نکته را میدانند که امام خمینی را فقط در حد تشریفات و احترام به بنیانگذار جمهوری اسلامی و پخش چند برنامه تلویزیونی عمدتاً حماسی یا عاطفی در ایام سالگرد انقلاب و ارتحال محصور کردهاند. نسل امروز حق دارد وقتی ترکیب خشکمذهبی و لجبازی و ناکارآمدی ما را میبیند و از طرفی، وضع موجود را ادامه منطقی بنیان او میپندارد همان حسی را به او داشته باشد که به ما دارد. راه نجات، برگشت به دیدگاههای امام و نظریهپردازان نزدیک به ایشان از جمله شهیدان مطهری و بهشتی است، نه فقط عکس و بنر و تیزر از امام و حواریون نزدیکش.
امام خمینی، امروزیترین فقیه عصر خود و بهعلاوه از معدل جامعه مذهبی، جلوتر بود بهنحویکه بعضی از فتاوای ایشان بویژه پس از تشکیل حکومت و ملاحظات حکمرانی، مایه شگفتی بدنه مذهبیها میشد. مرحوم آیتالله قدیری که از شاگردان برجسته امام خمینی و مرحوم آیتاللهالعظمی خویی و عضو دفتر استفتائات امام بود پس از صدور فتواهای تاریخی امام درباره شطرنج و فروش آلات موسیقی نامهای به استاد خود نوشت و خیرخواهانه ایشان را از چنین خطشکنیهایی نهی کرد و امام هم متقابلاً پاسخ دادند. این مکاتبه، درسآموز است.
مرحوم قدیری در آن نامه با اشاره به احادیث امام معصوم درباره حرمت موسیقی و شطرنج به امام چنین توصیه میکند: «در هر صورت اگر ساحت قدسی حضرتعالی از این گونه مسائل به دور باشد، به نظر من بهتر است و ضرورتی در نشر آنها دیده نمیشود. دیگر هر طور صلاح میدانید»
اما امام در پاسخ به عضو دفتر استفتائات خود چنین مینویسند: «آنگونه که جنابعالی از اخبار و روایات برداشت دارید، تمدن جدید به کلی باید از بین برود و مردم کوخنشین بوده یا برای همیشه در صحراها زندگی نمایند... شما میدانید که من به شما علاقه داشته و شما را مفید میدانم ولی شما را نصیحت پدرانه میکنم که سعی کنید تنها خدا را در نظر بگیرید و تحت تأثیر مقدسنماها و آخوندهای بیسواد واقع نشوید، چرا که اگر بناست با اعلام و نشر حکم خدا به مقام و موقعیتمان نزد مقدسنماهای احمق و آخوندهای بیسواد صدمهای بخورد، بگذار هرچه بیشتر بخورد»
شکل تفصیلی این راهبرد امام خمینی در منشور روحانیت، بیان شده است. نگرانی ایشان از آخوندهای سنتی که به دو مفهوم امکان ارتجاع دارند، نشانگر دو موضوع است: اولاً فقه اگر همراه تحولات اجتماعی، روزآمد و پویا نباشد کارآمدی دین و نظام دینی را به مخاطره میافکند. به یاد داشته باشیم عنصر زمان و مکان، اهمیت کانونی در فقهورزی امام خمینی داشت. ثانیاً فقهزدگان سنتی و ترسوها نباید نظریهپرداز و جلودار جمهوری اسلامی باشند.
در ریاضیات، مفهومی داریم به نام برونیابی خطی، یعنی یک منحنی اگر ادامه یابد به کجا میرسد. این سؤال مطرح است که اگر امام خمینی همچنان حیات داشت با شناختی که از نگاه او به فقه و حکمرانی و تعامل با مردم داریم امروز چه دیدگاهی حاکم بود؟
خمینیزدایان همین نکته را میدانند که امام خمینی را فقط در حد تشریفات و احترام به بنیانگذار جمهوری اسلامی و پخش چند برنامه تلویزیونی عمدتاً حماسی یا عاطفی در ایام سالگرد انقلاب و ارتحال محصور کردهاند. نسل امروز حق دارد وقتی ترکیب خشکمذهبی و لجبازی و ناکارآمدی ما را میبیند و از طرفی، وضع موجود را ادامه منطقی بنیان او میپندارد همان حسی را به او داشته باشد که به ما دارد. راه نجات، برگشت به دیدگاههای امام و نظریهپردازان نزدیک به ایشان از جمله شهیدان مطهری و بهشتی است، نه فقط عکس و بنر و تیزر از امام و حواریون نزدیکش.
- نویسنده :
- منبع :
https://19dey.com/news/60019