یادداشت پایگاه خبری ۱۹ دی آنلاین با عنوان «ریشه‌های مسجدگریزی جوانان!» به قلم حجت الاسلام والمسلمین عبدالرحیم اباذری بدین شرح است:

اخیراً  پیرامون کم رونقی و تعطیلی بعضی مساجد  از قول نماینده  رئیس جمهور در امور روحانیت گفته  شد: «امروزه از بین حدود ۷۵ هزار مسجد در کشور، درب تعداد ۵۰ هزار مسجد بسته است» با فرض صحت این سخن و آمار، باید پرسید در این 25 هزار مسجد باقیمانده و فعال، حضور جمعیت  و به خصوص جوانان در چه حد و چه شکلی است؟ آیا جوانان، حتی مذهبی‌ها و انقلابی‌ها از حضور در مساجد و شرکت در نماز جماعت و برنامه‌های دیگر، چندان رغبتی از خود نشان می‌دهند؟
آنچه که روشن است مساجد رونق قبلی خود را از دست داده و به خصوص حضور و استقبال جوانان  در آن بسیار کمرنگ شده است. نماز جماعت در اکثر مساجد حتی در شهرهای مذهبی  با تعداد اندک که بیشتر  میانسالان و پیرمردان را تشکیل می‌دهند، برگزار می‌شود، چنانکه وضعیت  در ایام ماه رمضان (باستثنای شب‌های قدر) و ماه محرم به همین صورت است و حضور جمعیت جوان در حسینیه‌ها  و حرم‌ها بیشتر از مساجد می‌باشد. حتی حضور کمرنگ  جوانان پایگاه‌های هسته مقاومت بسیج  در جوار مسجد نیز قابل تأمل می‌باشد.
در ریشه یابی این ماجرا ، دلایل گوناگونی از سوی صاحب نظران عنوان شده که فهرست وار می‌آید:
1.  بسته بودن درب مساجد درغیر اوقات نماز.
2.  نداشتن جذابیت‌های لازم در برنامه‌های مساجد.
3.  عدم امکانات رفاهی و عدم رعایت امور بهداشتی  لازم در مساجد.
4.  ضعف علمی، مدیریتی  و عدم سعه صدر امامان جماعت و اعضای هیأت امناء در برخورد با جوانان.
5.  انتصابی و حکومتی بودن امامان جماعت  و هیأت امناء و گزینش آنها از یک طیف و جناح خاص به طوری که نهادهای مردمی چندان نقشی در آن ندارند.
6.  پادگانی و نظامی شدن محیط مساجد به سبب حضور پایگاه‌های هسته مقاومت، بسیج و سپاه در آن.
7.  و... که پیرامون هرکدام در جای خود باید  بحث و بررسی شود.
در تأثیر منفی موارد فوق  به حسب شدت و ضعف هیچ شکی نیست، اما نکته‌ای که باید به آن توجه کرد و معمولاً مورد غفلت محققان و صاحب نظران قرار می‌گیرد این است، نباید عدم حضور  نسل جوان در مساجد را علامت و نشان از دین گریزی یا دین ستیزی آنان تلقی کرد. به نظر می‌رسد  با توجه به این که سبک زندگی در این نسل تغییر یافته  طبیعی است که در چگونگی بهره گیری از مناسک دینی و اِشباع آن توسط جوانان نیز دگرگونی حاصل شود. امروز اکثر جوانان نیازهای مذهبی خود از قبیل آشنایی با مجموعه معارف دینی، عمل به احکام اسلامی ، مناسک مذهبی و اخلاقی  را از طریق غیر مساجد،  مانند شبکه‌های گوناگون صدا و سیما، فضای مجازی، گوش دادن به نوار صوتی، تصویریِ از سخنرانان برجسته  و مراجعه به فایل‌های توضیح المسائل  مراجع عظام تقلید به بهترین وجه و خیلی راحت تأمین می‌کنند و نیازی به حضور در مساجد نمی‌بینند.

اگر یادتان باشد در دهه‌های 40 – 50 حمام‌های عمومی و خزینه‌ها چقدر شلوغ می‌شد؟ به ویژه در روزهای پنجشنبه و جمعه، ازدحام جمعیت غوغا می‌کرد،  به همین سبب بعضی‌ها سعی می‌کردند در وسط هفته به حمام بروند تا بهتر بتوانند به آبتنی و نظافت خود متمرکز شوند. تقریباً از اواسط دهه 50 که حمام‌ها به داخل منازل و خانه‌ها منتقل گردید، همزمان استقبال مردم از حضور در حمام‌های عمومی نیز کاهش یافت  و در نهایت پس از مدتی خیلی از حمام‌های عمومی به تعطیلی  و تخریب گرایید و تغییر کار بری  پیدا کرد و یا به موزه تبدیل شد.
عنایت دارید در این مقطع، عدم استقبال مردم و جوانان از حمام‌های عمومی  هرگز به معنای بی توجهی آنان به امر بهداشت و نظافت شخصی و بدنی نبود، بلکه سبک زندگی و چگونگی استفاده از حمام در حال تغییر و تحول بود و مردم و جوانان نیز به تبع از این فضا و بهتر از گذشته و با تغییر روش  توانستند به امر بهداشت و نظافت جسمی خود همچنان اهتمام داشته باشند.
   شاید قیاس مساجد به حمام‌های عمومی  خالی از اشکال نباشد، اما برای تقریب اذهان، این دو شباهت آشکاری به هم دارند. ازدحام جمعیت در اوائل پیروزی  و قبل از انقلاب در مساجد به خاطر این بود که غیر از مسجد، مرکز و منبع دیگری برای مراجعه و اِشباع نبود اما جوانان امروز به دلیل تغییر در سبک زندگی و شرایط جامعه  یا به دلایل ششگانه فوق  اگر نمی‌توانند  و نمی‌خواهند در مساجد حاضر شوند ،  نباید آنها را به  «گریز از دین و مذهب» متهم کرد، چون آنها این نیازهای مذهبی و فردی خود را از طُرُق دیگر و بهتر از قبل  تأمین و تدارک می‌کنند، چنانکه  در ایام محرم و شب‌های احیا  در رمضان شاهد حضور پر شور، همین جوانان ، در حرم‌ها، حسینیه‌ها و خیابان‌ها هستیم. پس مسجد گریزی هرگز نمی‌تواند به معنای دین گریزی باشد.
بر عهده مسئولان دینی و فرهنگی است، ضمن همت در راستای رفع موانع ششگانه فوق و ایجاد زمینه‌های مناسب  جهت احیای نقش مساجد، به سبک زندگی جوانان  نیز توجه و اهتمام ویژه داشته باشند.
ارتباط با این نسل و هدایت آنان راهکار خاص خود را می‌طلبد و تنها با تخصیص بودجه‌های کلان و امثال آن حاصل نخواهد شد، آن‌ها به آغوش باز، نگاه نافذ و برخورد کریمانه  و یک دنیا سعه صدر نیاز دارند.

  • نویسنده :
  • منبع :