نگاه عالمان بزرگ شیعه به عید سعید غدیر در طول تاریخ ، همواره یک نگاه فراگیر سیاسی ، اجتماعی و حکومتی بوده است. مرحوم آیت الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی در کتاب «المراقبات»، هنگام مقایسه عید غدیر با عید مبعث، این عید را به منزله روح اسلام و عید مبعث را به مثابه جسم اسلام معرفی کرده و تأکید می‌کند که اگر امامت و رهبری در جامعه اسلامی نباشد، رسالت و نبوت عقیم و بی ثمر خواهد بود.

این معنای دقیق از غدیر، اگر چه از صدر اسلام در میان امامان معصوم و فقهای شیعه وجود داشت، ولی در لابلای کتاب‌ها و یا در ضمن بحث‌های طلبگی و در کنج مدارس و حجره‌ها، محبوس بود و توده مردم، از حقیقت و فلسفه عید غدیر، آگاهی نداشتند و آن را بیشتر به عنوان یک مسئله فردی ، خانوادگی و در نهایت فقط به معنای محبت به اهلبیت علیهم السلام تلقی و مطرح می‌کردند و این عید بزرگ سیاسی و اجتماعی، اغلب به عنوان «عید سادات» و به زبان آذری « سیدلر بایرامی» در میان مردم شهرت داشت.

گر چه این معنا هم، برای مردم و به ویژه جوانان و نوجوانان، جذابیت داشت و لذت بخش بود و در تحکیم ارتباط با اهل بیت‌ علیهم‌السلام، تأثیر گذار بود، اما این گونه تلقی از غدیر، یک معنای بی روح ، ناقص و آمیخته با تحریف همراه است.

با آغاز انقلاب اسلامی و تشکیل حکومت جمهوری اسلامی ایران، وقتی حضرت امام خمینی رهبری مردم را بر عهده گرفت و رابطه بین مجتهد و مقلد را به رابطه میان امام و امت مبدل ساخت، به تدریج واژه‌های اصیل اسلامی و شیعی، قالب تحریفی خود را از دست دادند و معنای حقیقی خود را بازیافتند . به ویژه عید غدیر که از دیدگاه روایات و فقهای شیعه، به معنای اداره جامعه ، هدایت و مدیریت امت اسلامی بود، چهره نمایان کرد و در میان مردم، نه تنها به عنوان عید سادات، بلکه به منزله ریسمان تعالی همه انسان‌ها و اداره جامعه از گهواره تا گور در سایه حاکمیت خدا عینیت و حقیقت پیدا نمود.

در زمان رژیم شاهنشاهی ، وقتی روز عید غدیر به هم می رسیدیم این ذکر را تکرار می کردیم: « الحَمدُ لله الذی جَعَلنا مِن المُتمسِکِین بولایه علی بن ابیطالب علیهما السلام» در حالی که این ذکر هیچ روح و جان و معنای با مسمایی نداشت و تنها لقلقله زبان بود ، چون درعمل به حاکمیت طاغوت تمسک جسته و به آن رضایت داده بودیم؛ معنای صحیح این ذکر و دعا در نظام جمهوری اسلامی ایران تحقق پیدا کرد و ما امروز مفتخریم که در سایه ولایت فقیه جامع شرایط که ادامه همان ولایت امامان معصوم است نفس می کشیم و زندگی می کنیم.

امام خمینی با تشکیل حکومت اسلامی در ایران، نه تنها در عمل، حلاوت و شیرینی غدیر را با ذائقه مردم آشنا ساخت، بلکه در بُعد نظری نیز درصدد تفهیم معنای صحیح این واژه و ماجرای تاریخی آن بر آمد. ایشان در یکی از سخنرانی‌های خود در جمع کارگزاران نظام اسلامی، یکی از معانی بارز متمسکان به ولایت امیر مؤمنان‌ علی علیه‌السلام را حاکمان، کارگزاران و مدیرانی دانست که در حاکمیت و مدیریت خود، سیره حکومتی آن امام همام را الگو قرار داده، در خدمت به مردم و اجرای عدالت در جامعه، تلاش می‌کنند؛ سپس فرمود: « اگر دولت و مجلس و قوه قضائیه از این مسئله غفلت کنند و روزی هزار مرتبه هم بگویند: خدا ما را از متمسکین به ولایت علی بن ابی طالب‌علیه‌ السلام قرار داده است، این جز کذب محض، چیزی نخواهد بود» ( رک: صحیفه امام ، ج20 ، ص 111تا118)

ایشان در جای دیگر از این سخنان ، ضمن تحریف زدایی از مسئله غدیر و این که زنده نگه داشتن غدیر، به چراغانی، قصیده خوانی، مداحی و از این قبیل امور نیست، فرمود: «اگر چه اینها هم خوب است، اما مسئله این نیست؛ قضیه غدیر، قضیه جعل و تشکیل حکومت است... مسئله، مسئله حکومت و سیاست است... خدای تبارک و تعالی، این حکومت را و این سیاست را امر کرد که پیغمبر به حضرت امیر واگذار کند... و این حکومتی که عجین با سیاست است، در روز غدیر، برای حضرت امیر، ثابت شد ...بعدها هم اگر یک فرصت پیدا می‌شد، برای سایر امامان معصوم‌علیهم‌السلام هم ثابت بود.»

خمینی کبیر در ادامه این بحث، ولایت را نه تنها به معنای محبت، بلکه به معنای حکومت و اجرای عدالت در میان مردم دانست و با تمسک به حدیث شریف « بُنِیَ الاسلامِ علی خَمس؛ علی الصلاة و الزکاة و الصوم و الحج و الولایة لنا اهل البیت، و لم یُنادِ بشی کما نُودِیَ بالولایة» ولایت و حکومت امام معصوم و حکومت فقیه جامع شرایط در زمان غیبت را جزء اصول دین و بستری مناسب برای اجرای صحیح سایر احکام و فروع دین، از قبیل نماز، روزه، حج، جهاد، خمس و زکات، بر شمرد و در غیر این صورت، این امور را در حاکیمت‌های جور ، به منزله رسالت و نبوت بدون امامت و رهبری قلمداد کرد که به منزله جسم بی روح و جان بدون جانان خواهد بود و به جز تعفن از آن به مشام نخواهد رسید؛ این همان مبنا و نگاه مرحوم میرزا جواد ملکی تبریزی و سایر عالمان و فقیهان شیعه است که امام خمینی هم بر آن تأکید نمود و به آن عینیت بخشید.

حال بعد ازگذشت چهل سال از استقرار نظام مقدس جمهوری اسلامی باید دید مسئولان و مدیران ، چقدر در تحقق رسالت غدیر و معنایی که بنیانگذار نظام از آن ترسیم کردند که همان اجرای عدالت و تامین زندگی مردم از گهواره تا گور است موفق شدند؟!

به یقین ما تا سال 1384 که تجربه ریاست جمهوری سه شخصیت روحانی را داشتیم با مشکل چندانی که در حد بحران باشد مواجه نشدیم و همواره با تفاوت شدت و ضعف به سوی رشد ، شکوفایی و تعالی در مسیر غدیر حرکت می کردیم و اگر هم نقاط ضعفی و کمبودی در گوشه و کنار دیده می شد قابل رفع و مهار بود ، متاسفانه مشکل و سیر نزولی در ابعاد اخلاقی ، فرهنگی و اقتصادی از سال 1384 دوران نحس حاکمیت جریان انحرافی شروع شد و هنوز هم ادامه دارد ؛ در این ایام قطارسازندگی ازریل خارج و منحرف شد و امروز صد عاقل و متخصص نمی توانند آن را به ریل خود برگردانند.

آنچه مهم است نباید نا امید شد ؛ باید به مکتب امام خمینی که همان فرهنگ ناب غدیر است برگردیم اگر مسئولان دلسوز و مدیران لایق به جای اختلافات سیاسی و جناحی دست به هم بدهند و همت کنند مشکلات و انحرافات بر طرف خواهد شد و غدیر همچنان زنده و پویا در جامعه اسلامی و انقلابی ما حضور داشته و خواهد درخشید؛ ان شاالله تعالی.

  • نویسنده : عبدالرحیم اباذری
  • منبع :