یادداشت پایگاه خبری ۱۹ دی آنلاین با عنوان «بازی کی بود کی بود من نبودم » به قلم تبسم نمازی بدین شرح است:
انتخابات اسفندماه در راه است و امسال رهبری در همان ابتدای سال بر برگزاری انتخاباتی با مشارکت بالا تأکید کردند. در حالی که در دورههای قبل، ایشان از برنامههای انتخاباتی زود هنگام انذار میدادند. اما باید دید که گروهی که بیش از همه داعیه ولایت دارد، چه برنامهای برای این مشارکت دارد.
دولت در بزنگاه افزایش قیمت سوخت و بنزین قرار گرفته است، موضوعی که با وجود تورم افسارگسیخته در کشور به اندازه خود دردسر آفرین است. افزایش قیمت بنزین در دولت روحانی که از بدنه اجتماعی بالاتری برخوردار بود به ایجاد تنش در کشور انجامید. در این دولت و با این حجم از سرمایه اجتماعی و بعد از اعتراضات گسترده پائیز گذشته، احتمال تنش بسیار بیشتر از سال 98 است.
سقوط بیسابقه بورس و اخبار گسترده از فساد در کشور، از خودروهای شاسی بلند تا فساد در اوقاف و تقلب در کنکور برای ناامید کردن مردم از هر اصلاحی در کشور به تنهایی کفایت میکند. حالا بازگشت ونهای گشت ارشاد این پازل را برای برگزاری یک انتخابات کم رمق تکمیل میکند که برنده قطعی آن تندروها و حذف میانهروها و نواصولگراهاست. تندروهایی که تا همه رقبا از گردونه خارج نشوند، خیالشان راحت نمیشود. با بررسی تدابیر تندروها میشود به راحتی فهمید که آنها باید بدنه اجتماعی خود را که خواهان برخورد شدید با بیحجابها و بعداً بدحجابان هستند راضی نگه دارند و بقیه را ناراضی. منطقاً هم درست حساب کردهاند. تندروها با چنین بدنه اجتماعی تعریف شدهاند و با اتکا به همانها هم بقایشان تضمین میشود. اگر قرار به انتخابات با مشارکت بالا باشد که حذف آنان قطعی است. پس آنان راهی جز همین مسیر تصلب و النصر بالرعب ندارند. چرا که هر شکل دیگری از سیاست منجر به حذفشان از صحنه سیاست ایران میشود. از این رو آنان برای آنکه حیات خود را تضمین کنند، سرنوشت حاکمیت را به خود گرده زدهاند. به این شکل که همه یا با ما میمانند یا اگر قرار به رفتن ما باشد همه را با خود به ته چاه میبریم.
اما به هر روی شخص رئیسی به عنوان رئیس جمهور است که میداند کوچکترین اعتراض مردمی یعنی سقوط آزاد ارزش ریال. آن هم در شرایطی که دولت راهی جز افزایش قیمت حاملهای انرژی ندارد و همانگونه که گفته شد همین موضوع خود میتواند اوضاع را برای دولت به اندازه کافی وخیم کند؛ تا همین جا هم دولت تلاش کرده تا هر اندازه ممکن این امر را به تأخیر بیندازد ولی چاره کار این بار دست عقلای قوم است تا طناب خود را از دست تندروها خارج کنند. بخش معتدل تقریباً از جلب حمایت مخالفان ناراضی ناامیدند و از سویی نه قادرند کاری کنند تا بر تندروها غلبه کرده و بتوانند زمینه را برای بازگشت اصلاح طلبان و بدنه اجتماعیشان به زمین بازی فراهم کنند و نه قادرند اصلاح طلبان را راضی کنند تا در یک انتخابات حداقلی با آنان به ائتلاف برسند. پس در حال حاضر سعی میکنند با بازی کی بود کی بود من نبودم ضمن دور نشستن از دایره تندروها و برنامههایشان، اندک سرمایهای برای روز مبادا کنار بگذارند.
انتخابات اسفندماه در راه است و امسال رهبری در همان ابتدای سال بر برگزاری انتخاباتی با مشارکت بالا تأکید کردند. در حالی که در دورههای قبل، ایشان از برنامههای انتخاباتی زود هنگام انذار میدادند. اما باید دید که گروهی که بیش از همه داعیه ولایت دارد، چه برنامهای برای این مشارکت دارد.
دولت در بزنگاه افزایش قیمت سوخت و بنزین قرار گرفته است، موضوعی که با وجود تورم افسارگسیخته در کشور به اندازه خود دردسر آفرین است. افزایش قیمت بنزین در دولت روحانی که از بدنه اجتماعی بالاتری برخوردار بود به ایجاد تنش در کشور انجامید. در این دولت و با این حجم از سرمایه اجتماعی و بعد از اعتراضات گسترده پائیز گذشته، احتمال تنش بسیار بیشتر از سال 98 است.
سقوط بیسابقه بورس و اخبار گسترده از فساد در کشور، از خودروهای شاسی بلند تا فساد در اوقاف و تقلب در کنکور برای ناامید کردن مردم از هر اصلاحی در کشور به تنهایی کفایت میکند. حالا بازگشت ونهای گشت ارشاد این پازل را برای برگزاری یک انتخابات کم رمق تکمیل میکند که برنده قطعی آن تندروها و حذف میانهروها و نواصولگراهاست. تندروهایی که تا همه رقبا از گردونه خارج نشوند، خیالشان راحت نمیشود. با بررسی تدابیر تندروها میشود به راحتی فهمید که آنها باید بدنه اجتماعی خود را که خواهان برخورد شدید با بیحجابها و بعداً بدحجابان هستند راضی نگه دارند و بقیه را ناراضی. منطقاً هم درست حساب کردهاند. تندروها با چنین بدنه اجتماعی تعریف شدهاند و با اتکا به همانها هم بقایشان تضمین میشود. اگر قرار به انتخابات با مشارکت بالا باشد که حذف آنان قطعی است. پس آنان راهی جز همین مسیر تصلب و النصر بالرعب ندارند. چرا که هر شکل دیگری از سیاست منجر به حذفشان از صحنه سیاست ایران میشود. از این رو آنان برای آنکه حیات خود را تضمین کنند، سرنوشت حاکمیت را به خود گرده زدهاند. به این شکل که همه یا با ما میمانند یا اگر قرار به رفتن ما باشد همه را با خود به ته چاه میبریم.
اما به هر روی شخص رئیسی به عنوان رئیس جمهور است که میداند کوچکترین اعتراض مردمی یعنی سقوط آزاد ارزش ریال. آن هم در شرایطی که دولت راهی جز افزایش قیمت حاملهای انرژی ندارد و همانگونه که گفته شد همین موضوع خود میتواند اوضاع را برای دولت به اندازه کافی وخیم کند؛ تا همین جا هم دولت تلاش کرده تا هر اندازه ممکن این امر را به تأخیر بیندازد ولی چاره کار این بار دست عقلای قوم است تا طناب خود را از دست تندروها خارج کنند. بخش معتدل تقریباً از جلب حمایت مخالفان ناراضی ناامیدند و از سویی نه قادرند کاری کنند تا بر تندروها غلبه کرده و بتوانند زمینه را برای بازگشت اصلاح طلبان و بدنه اجتماعیشان به زمین بازی فراهم کنند و نه قادرند اصلاح طلبان را راضی کنند تا در یک انتخابات حداقلی با آنان به ائتلاف برسند. پس در حال حاضر سعی میکنند با بازی کی بود کی بود من نبودم ضمن دور نشستن از دایره تندروها و برنامههایشان، اندک سرمایهای برای روز مبادا کنار بگذارند.
- نویسنده :
- منبع :
https://19dey.com/news/62301