امام موسی کاظم(ع) هفتمین امام شیعیان است که کلام ایشان زنجیرهای ناامیدی و تیرگی را در هم شکست و نام ایشان آتش حرص و غضب را فرو نشاند؛ امام بزرگواری که با کلامشان، درهای روشن تفکر را بر ما گشود و الفبای نورانی صبر و تحمل را به ما آموخت و با شکوه نامشان، معنای رحمت را به ارمغان آورد و مکارم اخلاق ایشان، آیینه زلال گذشت و بخشایش بود.
موسی بن جعفر معروف به امام موسی کاظم و ملقب به کاظم و باب الحوائج(ع) هفتمین امام شیعیان هستند. ایشان در سال ۱۲۸ هجری قمری، همزمان با انتقال قدرت به عباسیان متولد شدند و در سال ۱۴۸ قمری پس از شهادت پدر بزرگوارش امام جعفر صادق(ع) در سن ۲۰ سالگی به امامت منصوب شدند. این امام بزرگ در طول دوران زندگی خود بارها از سوی مهدی و هارون عباسی زندانی شدند و در سال ۱۸۳ هجری قمری در زندان سندی بن شاهک به مقام شهادت رسیدند.
مناظرات و گفتگوهایی از امام موسی کاظم(ع) با برخی عالمان یهودی و مسیحی در منابع تاریخی و همچنین احادیث نقل شده که در پاسخ به پرسشهای آنان بوده است.
منابع شیعه و سنی، علم، عبادت، بردباری و بخشندگی را از ویژگیهای بارز این امام میدانند و بنابراین ایشان را کاظم و عبد صالح نامیدهاند.
پیامبر اکرم(ص) در حدیث مشهور جابر انصاری با صراحت از امامت حضرت کاظم(ع) یاد کردهاند و امام صادق(ع) نیز به صورت آشکار ایشان را امام پس از خود میخواندند.
در زمان امام موسی بن جعفر(ع) و به دست او نهاد وکالت پدید آمد (مکتب در فرآیند تکامل، ص ۱۵). این نهاد زنجیره ارتباطی گستردهای بود که از طریق آن همه شیعیان با امام در ارتباط بوده و وجوهات شرعی و حقوق و واجبات مالی از طرق وکلا از همه شیعیان دریافت و برای امام(ع) ارسال میشد. بدین وسیله جامعه شیعه در سراسر دنیای اسلام با امام به طور سیستماتیک مرتبط می گشت. امری که در دوره امامان بعدی پیش از از پیش اهمیت خود را نشان داد.
علما و بزرگان دین بسیار به ذکر اوصاف و ویژگیهای امام موسی کاظم(ع) پرداختهاند از جمله آیت الله العظمی مکارم شیرازی بیان میکند: «پس از امام صادق(ع) به سبب تثبیت حکومت بنی عباس، بار دیگر فشارها و تنگناها بر امامان اهل بیت(ع) آغاز شد و از این رو، مدرسه تعلیم و تدریس اهل بیت(س) دچار مشکل شد؛ ولی با این حال، امام کاظم و امام رضا(علیهما السلام) نیز در همان شرایط به ترویج فرهنگ اهل بیت(ع) و فقه آل محمد(ص) پرداختند.
وی در ادامه اظهار داشته است: «سید بن طاووس مینویسد که گروه زیادی از یاران و شیعیان خاص امام کاظم(ع) و رجال خاندان هاشمی در محضر آن حضرت گرد میآمدند و سخنان و پاسخهای آن حضرت به پرسشهای حاضران را یادداشت میکردند و هر حکمی را که در مورد هر حادثهای صادر میشد، ثبت و ضبط میکردند، همچنین ابن حجر هیتمی، دانشمند و محدث معروف اهل سنت مینویسد که موسی کاظم(ع) وارث علوم و دانشهای پدر و دارای فضل و کمال ایشان بودند. ایشان در پرتو عفو و گذشت و بردباری فوق العادهای که (در برخورد با نادانان) از خود نشان میدادند، لقب کاظم گرفتند. در زمان هفتمین امام شیعیان کسی در معارف الهی و دانش و بخشش به پایه ایشان نمیرسید.»
آیت الله مکارم شیرازی اظهار داشته است: «اینچنین است که وجود روایات متعددی از امام موسی کاظم(ع)، انسان را به این فکر وا میدارد که اگر هفتمین امام شیعیان این مدت طولانی در زندان نبودند، چه بسیار آثار و برکات از ایشان بر جای میماند.»
وجود مبارک امام هفتم(ع) مقام مؤمن را بسیار بالا میداند
همچنین آیت الله العظمی جوادی آملی در توصیف امام کاظم(ع) عنوان میکند: «وجود مبارک امام هفتم، بخشی از عمر پربرکت را در زمان حیات پدر بزرگوارشان امام صادق(ع) با منصور دوانیقی گذراندند و بعد از شهادت امام صادق(ع) سالیان متمادی گرفتار سیاست مشئوم منصور دوانیقی بودند. بعد از درگذشت منصور دوانیقی نیز گرفتار سیاستهای مشئوم مهدی عباسی بودند و بعد از او هم گرفتار سیاستهای تبهکارانه هارون الرشید عباسی شدند.»
وی در ادامه گفت: «آن حضرت توانست تمام این مقاطع را با آن هوشیاری ولایی خود حل کند؛ این بخشهای سیاسی مربوط به آن حضرت بود. حوزههای علمیه قوی و غنی تشکیل دادند، طلاب مستعد را شناسایی و شاگردان فراوانی تربیت کردند که عده زیادی از آنها جزو روات احادیث و جزو علمای بزرگوار شدند، جزو محدثین شدند جزو مفسران شدند و مانند آن که یکی از آن شاگردان بنام، هشامبنحکم است.»
استاد سطوح عالی حوزه همچنین در سخنان خود به جایگاه رفیع مؤمنان از منظر امام کاظم (علیه السلام) اشاره و بیان میکند: «وجود مبارک امام هفتم(ع)، مقام مؤمن را خیلی بالا میداند. بالا بودن مقام مؤمن تنها به این نیست که در آخرت درجات او زیاد است بلکه بالا بودن مقام مؤمن این است که او نزدیک انبیا و ائمه(علیهم السلام) بسیاری از فضایل و معارف و علوم را میتواند یاد بگیرد و عمل بکند و منتشر بکند.
- نویسنده :
- منبع :