یادداشت پایگاه خبری ۱۹ دی آنلاین با عنوان «خبرنگار خوب؛ خبرنگار ساکت است...» به قلم هوشنگ صدفی بدین شرح است:
قرآن کریم؛ به قلم و آنچه که مینویسند سوگندمی خورد و مهمتر از آن پیامبر مهربانی و عدالت توصیه کرده: «حق را بگو و در راه خدا از ملامت هیچ ملالت گری نهراس.» بیراه نیست که از منظر حاکمان؛ خبرنگار خوب؛ خبرنگار ساکتی است که با روایتهای سفارشی؛ به هیمنه و جاه و جلال اربابان زر، زور و تزویر بدمد. امید که هیچگاه اینگونه نباشد.
روز خبرنگار؛ تنها روزی از ایام سال است که خبرنگاران ایرانی؛ لااقل در کلام مسئولان دولتی و غیردولتی ارج مییابند؛ هرچند در نوشتهای به مناسبت روز خبرنگار؛ به واژه «خبرنگار عادل» برخوردم؛ تاکنون کمتر با چنین کلیدواژهای از سوی حکمرانان و حاکمیت؛ خبرنگاران مورد خطاب قرارگرفته بودند.
خبرنگاران نیز مثل جامعه پژوهان و محققان؛ موظفند بی کم وکاست و بدون مداخله در وقایع یا کنشهای اجتماعی؛ روایتهای صادقانه و بی دخل و تصرف خود را از مسائل سیاسی؛ اجتماعی و اقتصادی بیان کنند حتی اگر به مذاق آنان خوش نیاید یا به واسطه این روایتها در بند و گرفتار زندان شوند.
برخی از مدیران قوای سهگانه؛ طی سنوات گذشته؛ اغلب خبرنگاران را با عناوین مختلفی ازجمله معاند؛ مخالف؛ جیرهخوار؛ منتقد؛ ضدانقلاب؛ ضد دولت و قس علیهذا نواختهاند؛ شاید کمتر خبرنگاری پیه این نوع واژههای زمخت و بعضا غیراخلاقی را نچشیده باشد؛ با این وجود؛ تنها عشق به روایت های صادقانه؛ نگاه مردمی؛ حق گویی وخلوص نیت دربیان دردها ورنج های مردم باعث شده که با حکمرانان درحوزه های سیاسی؛ اجتماعی واقتصادی چالش داشته باشند.
تجربه ۱۷۲ سال حیات مطبوعات درایران نشان داده که خبرنگارجماعت یاباید به بدنه مردمی بچسبند وازدرد وآلام آنان بنویسند یا درسایه سارحاکمان خوش مشرب بچرخند وازنعمت دنیوی بهره ببرند!
روزخبرنگار درایران؛ همیشه یادآور تقدیر قلم های جسور؛ صادق ومردم داری بوده و هست؛ ازدوره شکل گیری مطبوعات درایران؛ تنهاصنف رنج کش مردم؛ دربزنگاه های سیاسی واجتماعی؛ همین قسم ازروزنامه نگاران بی پناه بوده اندکه به خاطرجرم قلم زدن صادقانه؛ همیشه با تهدید ازسوی اربابان قدرت مورد نوازش قرار گرفته اند وچه بسا که تاوانش رابا زندان وسختی معاش وبیکاری پس داده اند.
خبرنگارجماعت اگرعافیت طلب بود رنج کارکردن درحوزه های رسانه ها را به دوش نمی کشید ودرگوشه ای دنج وآرام؛ با قوت لایموت به گذران زندگی می پرداخت و ازدشنه؛ دشنام؛ شلاق وزندان رهابود و گاه گرفتار مدیران بله قربان گو نمی شد.
خبرنگارعادل؛ درکنارعناوین شغلی دیگری چون قاضی؛ حاکم؛ روحانی؛ نماینده مجلس؛ حکمران؛ پلیس؛ بازجو؛ وزیر؛ وکیل و ده ها عنوان عادل درجامعه مطلوب؛ قابل تعمق است. به فرض محال خبرنگاری عادل باشد ولی حکمرانان عادل نباشند بی تردید خبرنگاران دچارخسران می شوند.
قرآن کریم؛ به قلم وآنچه که می نویسند سوگندمی خورد ومهم تر ازآن پیامبرمهربانی وعدالت توصیه کرده: «حق رابگو ودرراه خداازملامت هیچ ملالت گری نهراس.»
بیراه نیست که ازمنظرحاکمان؛ خبرنگارخوب؛ خبرنگارساکتی است که باروایت های سفارشی؛ به هیمنه و جاه و جلال اربابان زر، زور و تزویربدمد.
امید که هیچ گاه اینگونه نباشد.
مفهوم خبرنگاری دراین شعرپرمعنای حافظ لسان الغیب تجلی پیدا کرده:
گفت آن یارکزاوگشت سرداربلند
جرمش این بودکه اسرارهویدا می کرد....
قرآن کریم؛ به قلم و آنچه که مینویسند سوگندمی خورد و مهمتر از آن پیامبر مهربانی و عدالت توصیه کرده: «حق را بگو و در راه خدا از ملامت هیچ ملالت گری نهراس.» بیراه نیست که از منظر حاکمان؛ خبرنگار خوب؛ خبرنگار ساکتی است که با روایتهای سفارشی؛ به هیمنه و جاه و جلال اربابان زر، زور و تزویر بدمد. امید که هیچگاه اینگونه نباشد.
روز خبرنگار؛ تنها روزی از ایام سال است که خبرنگاران ایرانی؛ لااقل در کلام مسئولان دولتی و غیردولتی ارج مییابند؛ هرچند در نوشتهای به مناسبت روز خبرنگار؛ به واژه «خبرنگار عادل» برخوردم؛ تاکنون کمتر با چنین کلیدواژهای از سوی حکمرانان و حاکمیت؛ خبرنگاران مورد خطاب قرارگرفته بودند.
خبرنگاران نیز مثل جامعه پژوهان و محققان؛ موظفند بی کم وکاست و بدون مداخله در وقایع یا کنشهای اجتماعی؛ روایتهای صادقانه و بی دخل و تصرف خود را از مسائل سیاسی؛ اجتماعی و اقتصادی بیان کنند حتی اگر به مذاق آنان خوش نیاید یا به واسطه این روایتها در بند و گرفتار زندان شوند.
برخی از مدیران قوای سهگانه؛ طی سنوات گذشته؛ اغلب خبرنگاران را با عناوین مختلفی ازجمله معاند؛ مخالف؛ جیرهخوار؛ منتقد؛ ضدانقلاب؛ ضد دولت و قس علیهذا نواختهاند؛ شاید کمتر خبرنگاری پیه این نوع واژههای زمخت و بعضا غیراخلاقی را نچشیده باشد؛ با این وجود؛ تنها عشق به روایت های صادقانه؛ نگاه مردمی؛ حق گویی وخلوص نیت دربیان دردها ورنج های مردم باعث شده که با حکمرانان درحوزه های سیاسی؛ اجتماعی واقتصادی چالش داشته باشند.
تجربه ۱۷۲ سال حیات مطبوعات درایران نشان داده که خبرنگارجماعت یاباید به بدنه مردمی بچسبند وازدرد وآلام آنان بنویسند یا درسایه سارحاکمان خوش مشرب بچرخند وازنعمت دنیوی بهره ببرند!
روزخبرنگار درایران؛ همیشه یادآور تقدیر قلم های جسور؛ صادق ومردم داری بوده و هست؛ ازدوره شکل گیری مطبوعات درایران؛ تنهاصنف رنج کش مردم؛ دربزنگاه های سیاسی واجتماعی؛ همین قسم ازروزنامه نگاران بی پناه بوده اندکه به خاطرجرم قلم زدن صادقانه؛ همیشه با تهدید ازسوی اربابان قدرت مورد نوازش قرار گرفته اند وچه بسا که تاوانش رابا زندان وسختی معاش وبیکاری پس داده اند.
خبرنگارجماعت اگرعافیت طلب بود رنج کارکردن درحوزه های رسانه ها را به دوش نمی کشید ودرگوشه ای دنج وآرام؛ با قوت لایموت به گذران زندگی می پرداخت و ازدشنه؛ دشنام؛ شلاق وزندان رهابود و گاه گرفتار مدیران بله قربان گو نمی شد.
خبرنگارعادل؛ درکنارعناوین شغلی دیگری چون قاضی؛ حاکم؛ روحانی؛ نماینده مجلس؛ حکمران؛ پلیس؛ بازجو؛ وزیر؛ وکیل و ده ها عنوان عادل درجامعه مطلوب؛ قابل تعمق است. به فرض محال خبرنگاری عادل باشد ولی حکمرانان عادل نباشند بی تردید خبرنگاران دچارخسران می شوند.
قرآن کریم؛ به قلم وآنچه که می نویسند سوگندمی خورد ومهم تر ازآن پیامبرمهربانی وعدالت توصیه کرده: «حق رابگو ودرراه خداازملامت هیچ ملالت گری نهراس.»
بیراه نیست که ازمنظرحاکمان؛ خبرنگارخوب؛ خبرنگارساکتی است که باروایت های سفارشی؛ به هیمنه و جاه و جلال اربابان زر، زور و تزویربدمد.
امید که هیچ گاه اینگونه نباشد.
مفهوم خبرنگاری دراین شعرپرمعنای حافظ لسان الغیب تجلی پیدا کرده:
گفت آن یارکزاوگشت سرداربلند
جرمش این بودکه اسرارهویدا می کرد....
- نویسنده :
- منبع :
https://19dey.com/news/63090