19 دی: عطالله مهاجرانی نوشت: وقتی جریان تند غوغاسالاری در فضای سیاسی کشور شکل میگیرد که چهرههای شاخص جریان اصولگرایی مانند دکتر علی لاریجانی و مهندس محمدرضا باهنر هم ناخالص و غیرخودی تلقی میشوند، حساب دیگران با کرامالکاتبین است.
«انتخابات مجلس دوازدهم» عنوان یادداشت سید عطاءالله مهاجرانی است که در آن آمده: انتخابات مجلس دوازدهم در روز جمعه ۱۱ اسفندماه امسال برگزار میشود. برای من نام مجلس و انتخابات مجلس و کار در مجلس یا با مجلس دوستداشتنی است! دوره اول (خرداد ۱۳۵۹ تا خرداد ۱۳۶۳) نماینده مجلس بودم و دوازده سال هم معاون حقوقی و امور مجلس نخست وزیر و رییسجمهور بودم، بعد هم از مجلس رای اعتماد گرفتم، استیضاحم هم که به معنی بقای رای اعتماد بود، ماجرا شد!
میخواهم بگویم به چند اعتبار مجلسی بودهام و علاقهمند به انتخابات فراگیر و ملی و تشکیل مجلسی دانا، کارشناس و البته انقلابی و نیرومند. آیا چنین چشمانداز روشنی را در پیشرو میبینیم؟ به هزار و یک دلیل تواناترین و کارشناسیترین مجلسی که در تاریخ هر یازده دوره مجلس شورای اسلامی تشکیل شده، همان مجلس دوره اول بوده است که فعلا درصدد سنجش نیستم. اما مجلس اول سه مشخصه بسیار مهم داشت.
یکم: مردم به شکل طبیعی و واقعی مجلس را از خود میدانستند و امام خمینی هم مجلس را «عصاره فضایل ملت» نامید. مردم به محض بروز بحرانی یا مشکلی در برابر مجلس جمع میشدند. تا قبل از خرداد سال ۱۳۶۰، آمد و رفت مردم به مجلس و دسترسی به نمایندگان آسان و عادی بود. بسیاری از مردم، به ویژه شهرستانیها که با نمایندگان قرار داشتند، به داخل مجلس و حتی به رستوران مجلس میآمدند، همراه با نماینده چای مینوشیدند یا غذا صرف میکردند. اصلا گاهی ملاقاتکننده با نماینده درون ساختمان مجلس میآمد و نماینده را پیدا میکرد و با او حرف میزد.
یکبار دیدم بهآذین، نویسنده و مترجم مشهور در داخل مجلس، کنار صندلی دکتر گلزاده غفوری، نماینده تهران روی زمین نشسته و دارد با او گفتوگو میکند. بهآذین را میشناختم اما تا آن روز او را از نزدیک ندیده بودم. عضو هیات رییسه بودم، رفتم سلامی و کلامی و او را برای ناهار دعوت کردم! مرحوم آیتالله هاشمیرفسنجانی هم سلام و احوالپرسی گرمی با بهآذین کرد و از بهآذین به عنوان یاران زندان (اصحاب سجن) نام برد.
دوم: مجلس اول اکثریت داشت و اقلیت، هر دو واقعی و اصیل و صادق بودند و چهرههای شناخته شده انقلاب در هر دو جمعیت اکثریت و اقلیت دیده میشدند. مهندس بازرگان، دکتر یدالله سحابی، مهندس عزت سحابی، مهندس معینفر، مهندس هاشم صباغیان، دکتر احمد صدر و حاج سید جوادی به عنوان چهرههای شاخص اقلیت مجلس، موجب اعتبار مجلس اول بودند.
سوم: هیچ نمایندهای دنبال سود شخصی و منفعت نبود. نگاه و جهت نمایندگی با خدمت به مردم و انقلاب و نظام تحقق مییافت. زندگی نمایندگان ساده و شبیه مردم بود. نمایندگانی بودند که ماشین نمیگرفتند یا بخشی از حقوق یا همه حقوق خود را برمیگرداندند.
چگونه میشود، مجلسی نزدیک به مجلس اول ساخت؟ وقتی فضای انتخاباتی عادلانه و رقابتی و توام با حفظ کرامت و شخصیت نامزدها شکل بگیرد. اگر فضا به گونهای باشد که افرادی که توانایی و دانش و تخصص مناسب و تجربه لازم را برای نمایندگی دارند؛ اما بیم ردصلاحیت یا عدم احراز صلاحیت! داشته باشند، نمیآیند.
چنانکه در فضای موجود و اگر همین فضا تداوم یابد، بسیاری نمیآیند، به ویژه وقتی جریان تند غوغاسالاری در فضای سیاسی کشور شکل میگیرد که چهرههای شاخص جریان اصولگرایی مانند دکتر علی لاریجانی و مهندس محمدرضا باهنر هم ناخالص و غیرخودی تلقی میشوند، حساب دیگران با کرامالکاتبین است.
میخواهم بگویم به چند اعتبار مجلسی بودهام و علاقهمند به انتخابات فراگیر و ملی و تشکیل مجلسی دانا، کارشناس و البته انقلابی و نیرومند. آیا چنین چشمانداز روشنی را در پیشرو میبینیم؟ به هزار و یک دلیل تواناترین و کارشناسیترین مجلسی که در تاریخ هر یازده دوره مجلس شورای اسلامی تشکیل شده، همان مجلس دوره اول بوده است که فعلا درصدد سنجش نیستم. اما مجلس اول سه مشخصه بسیار مهم داشت.
یکم: مردم به شکل طبیعی و واقعی مجلس را از خود میدانستند و امام خمینی هم مجلس را «عصاره فضایل ملت» نامید. مردم به محض بروز بحرانی یا مشکلی در برابر مجلس جمع میشدند. تا قبل از خرداد سال ۱۳۶۰، آمد و رفت مردم به مجلس و دسترسی به نمایندگان آسان و عادی بود. بسیاری از مردم، به ویژه شهرستانیها که با نمایندگان قرار داشتند، به داخل مجلس و حتی به رستوران مجلس میآمدند، همراه با نماینده چای مینوشیدند یا غذا صرف میکردند. اصلا گاهی ملاقاتکننده با نماینده درون ساختمان مجلس میآمد و نماینده را پیدا میکرد و با او حرف میزد.
یکبار دیدم بهآذین، نویسنده و مترجم مشهور در داخل مجلس، کنار صندلی دکتر گلزاده غفوری، نماینده تهران روی زمین نشسته و دارد با او گفتوگو میکند. بهآذین را میشناختم اما تا آن روز او را از نزدیک ندیده بودم. عضو هیات رییسه بودم، رفتم سلامی و کلامی و او را برای ناهار دعوت کردم! مرحوم آیتالله هاشمیرفسنجانی هم سلام و احوالپرسی گرمی با بهآذین کرد و از بهآذین به عنوان یاران زندان (اصحاب سجن) نام برد.
دوم: مجلس اول اکثریت داشت و اقلیت، هر دو واقعی و اصیل و صادق بودند و چهرههای شناخته شده انقلاب در هر دو جمعیت اکثریت و اقلیت دیده میشدند. مهندس بازرگان، دکتر یدالله سحابی، مهندس عزت سحابی، مهندس معینفر، مهندس هاشم صباغیان، دکتر احمد صدر و حاج سید جوادی به عنوان چهرههای شاخص اقلیت مجلس، موجب اعتبار مجلس اول بودند.
سوم: هیچ نمایندهای دنبال سود شخصی و منفعت نبود. نگاه و جهت نمایندگی با خدمت به مردم و انقلاب و نظام تحقق مییافت. زندگی نمایندگان ساده و شبیه مردم بود. نمایندگانی بودند که ماشین نمیگرفتند یا بخشی از حقوق یا همه حقوق خود را برمیگرداندند.
چگونه میشود، مجلسی نزدیک به مجلس اول ساخت؟ وقتی فضای انتخاباتی عادلانه و رقابتی و توام با حفظ کرامت و شخصیت نامزدها شکل بگیرد. اگر فضا به گونهای باشد که افرادی که توانایی و دانش و تخصص مناسب و تجربه لازم را برای نمایندگی دارند؛ اما بیم ردصلاحیت یا عدم احراز صلاحیت! داشته باشند، نمیآیند.
چنانکه در فضای موجود و اگر همین فضا تداوم یابد، بسیاری نمیآیند، به ویژه وقتی جریان تند غوغاسالاری در فضای سیاسی کشور شکل میگیرد که چهرههای شاخص جریان اصولگرایی مانند دکتر علی لاریجانی و مهندس محمدرضا باهنر هم ناخالص و غیرخودی تلقی میشوند، حساب دیگران با کرامالکاتبین است.
- نویسنده :
- منبع : اعتماد آنلاین
https://19dey.com/news/63225