یادداشت پایگاه خبری ۱۹ دی آنلاین با عنوان «خطر عصبیت و لجاجت اجتماعی مردم» به قلم رضا صدرایی بدین شرح است:
کاهش سرمایه اجتماعی به وجود آمدن چند دستگی بین مردم، افزایش لجاجتهای اجتماعی، احتمال دو قطبی شدن جامعه و کاهش مشارکت در انتخابات این روزها موجب ناراحتی و دغدغه بسیاری از دلسوزان نظام و کشور شده است
هرچند عدهای این دلسوزان را هم برنمیتابند و با هزار برچسب ناچسب و انگ و اتهام سعی در خارج کردن آنها از سپهر سیاسی کشور را دارند. وجود عناصر تندرو که گاهی خود را کاتولیکتر از پاپ میدانند و حتی خود را از خداوند باریتعالی هم در ارتباط با مسائل الهی و دینی محقتر و آگاهتر میدانند، مهمترین دلیل تحقق نیافتن حکمرانی خوب در کشور است.
اگر مردم به این ذهنیت برسند که نظر و توقعشان برای حاکمیت مهم نیست و مسئولان رغبتی برای برآورده ساختن مطالبههایشان ندارند، آن زمان است که جامعه به استقبال بحرانی عظیم خواهد رفت. یعنی مردم لج و لج بازی خواهند کرد که در این موقعیت، حتی امکان دارد بعضی از اصول و ارزشها را به لجِ مسئولان نادیده بگیرند.
وقتی جامعه ما برای خرید دلار، مرغ دولتی، خودرو و این روزها برای بنزین... صف میکشد، الزاماً حکایت از نیازش به این موارد نیست بلکه واکنش اجتماعی اوست نسبت به یک ناامنی که در درونش ریشه کرده. وقتی جامعه نسبت به وضعیت آینده خود امنیت ندارد، خودبهخود به این سمت حرکت میکند.
متأسفانه باید اذعان کرد جامعه را با تصمیمها و کنشهایمان داریم به سمتی میبریم که دچار عصبیت و لجاجت اجتماعی میشود. باید بپذیریم همه با هم مردم را دچار لجاجت اجتماعی کردهایم. بیانصافی و جهالت محض است که اینها را محصول فلان دولت بدانیم. این حجم از آسیبی که امروز با آن دست و پنجه نرم میکنیم و درماندهمان کرده، محصول سالها غفلت است که باید برای آن فکر عاجلی کرد.
در این ارتباط عباس سلیمی نمین فعال سیاسی اصولگرا معتقد است: جامعه این روزها چند دستگی را به طور ملموسی تجربه میکند که این میتواند هزینههای گزافی را تحمیل کند. در واقع عدهای از مردم چه در بحث حجاب و چه با رأی ندادن سعیشان این است که این پیام را به نظام صادر کنند که «نظر ما با نظر شما یکی نیست» که این رفتار را میتوان نوعی تقابلِ جدی با سیستم حکمرانی تلقی کرد. به همین دلیل تاٌکید مهم چیزی جز این نمیتواند باشد که تصمیم گیران در قدم اول به تشخیص صحیحی از کاستیها و مشکلات برسند و در قدم بعدی هم همهِ سعیشان را برای ترمیم فضای کدر فعلی به کار بگیرند. در این رابطه قطعاً در حکمرانی کشور باید تجدیدنظرهای جدی داشته باشیم
وی تأکید میکند: نظام حکمرانی باید فرصت تفکر به جامعه بدهد تا به عقلانیت نزدیک شده و رفتار خود را منطقی کند. نظام حکمرانی باید بداند وقتی افراد به لجاجت میافتند، قدرت اقناع آنان را با هیچ ابزاری نخواهد داشت.
کاهش سرمایه اجتماعی به وجود آمدن چند دستگی بین مردم، افزایش لجاجتهای اجتماعی، احتمال دو قطبی شدن جامعه و کاهش مشارکت در انتخابات این روزها موجب ناراحتی و دغدغه بسیاری از دلسوزان نظام و کشور شده است
هرچند عدهای این دلسوزان را هم برنمیتابند و با هزار برچسب ناچسب و انگ و اتهام سعی در خارج کردن آنها از سپهر سیاسی کشور را دارند. وجود عناصر تندرو که گاهی خود را کاتولیکتر از پاپ میدانند و حتی خود را از خداوند باریتعالی هم در ارتباط با مسائل الهی و دینی محقتر و آگاهتر میدانند، مهمترین دلیل تحقق نیافتن حکمرانی خوب در کشور است.
اگر مردم به این ذهنیت برسند که نظر و توقعشان برای حاکمیت مهم نیست و مسئولان رغبتی برای برآورده ساختن مطالبههایشان ندارند، آن زمان است که جامعه به استقبال بحرانی عظیم خواهد رفت. یعنی مردم لج و لج بازی خواهند کرد که در این موقعیت، حتی امکان دارد بعضی از اصول و ارزشها را به لجِ مسئولان نادیده بگیرند.
وقتی جامعه ما برای خرید دلار، مرغ دولتی، خودرو و این روزها برای بنزین... صف میکشد، الزاماً حکایت از نیازش به این موارد نیست بلکه واکنش اجتماعی اوست نسبت به یک ناامنی که در درونش ریشه کرده. وقتی جامعه نسبت به وضعیت آینده خود امنیت ندارد، خودبهخود به این سمت حرکت میکند.
متأسفانه باید اذعان کرد جامعه را با تصمیمها و کنشهایمان داریم به سمتی میبریم که دچار عصبیت و لجاجت اجتماعی میشود. باید بپذیریم همه با هم مردم را دچار لجاجت اجتماعی کردهایم. بیانصافی و جهالت محض است که اینها را محصول فلان دولت بدانیم. این حجم از آسیبی که امروز با آن دست و پنجه نرم میکنیم و درماندهمان کرده، محصول سالها غفلت است که باید برای آن فکر عاجلی کرد.
در این ارتباط عباس سلیمی نمین فعال سیاسی اصولگرا معتقد است: جامعه این روزها چند دستگی را به طور ملموسی تجربه میکند که این میتواند هزینههای گزافی را تحمیل کند. در واقع عدهای از مردم چه در بحث حجاب و چه با رأی ندادن سعیشان این است که این پیام را به نظام صادر کنند که «نظر ما با نظر شما یکی نیست» که این رفتار را میتوان نوعی تقابلِ جدی با سیستم حکمرانی تلقی کرد. به همین دلیل تاٌکید مهم چیزی جز این نمیتواند باشد که تصمیم گیران در قدم اول به تشخیص صحیحی از کاستیها و مشکلات برسند و در قدم بعدی هم همهِ سعیشان را برای ترمیم فضای کدر فعلی به کار بگیرند. در این رابطه قطعاً در حکمرانی کشور باید تجدیدنظرهای جدی داشته باشیم
وی تأکید میکند: نظام حکمرانی باید فرصت تفکر به جامعه بدهد تا به عقلانیت نزدیک شده و رفتار خود را منطقی کند. نظام حکمرانی باید بداند وقتی افراد به لجاجت میافتند، قدرت اقناع آنان را با هیچ ابزاری نخواهد داشت.
- نویسنده :
- منبع :
https://19dey.com/news/63622