یادداشت پایگاه خبری ۱۹ دی آنلاین با عنوان «انتظار، امید بشر به آینده روشن» بدین شرح است:
انتظار ظهور یک مصلح بزرگ آسمانى، و امید به آینده و استقرار صلح و عدل جاویدان، امرى فطرى و طبیعى است که با ذات و وجود آدمى سر و کار داشته و با آفرینش هر انسانى همراه است و زمان و مکان نمیشناسد و به هیچ قوم و ملّتى اختصاص ندارد.
از این رو، همه افراد طبق فطرت ذاتى خود مایلند روزى فرا رسد که جهان بشریّت در پرتو ظهور رهبرى الهى و آسمانى و با تأیید و عنایت پروردگار، از ظلم ظالمان و ستم ستمگران نجات یافته، شور و بلوا در جهان پایان پذیرد و انسانها از وضع فلاکتبار موجود نجات یابند و از نابسامانى و نا امنى و تیره روزى خلاص شوند و سرانجام به کمال مطلوب و زندگى شرافتمندانهای نائل آیند.
پیشینه بحث انتظار در دین حیات بخش اسلام از زمان حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم شروع شده، و خود حضرت این مسئله را و اهمیّت و جایگاه و فضیلت آن را به امت اسلام بیان کردند، به طوری که از آن حضرت دهها روایت درباره شخص منتظَر و این که او چه کسی است و بعد از ظهور چه کارهای بزرگی انجام خواهد داد، به امت اسلام رسیده است. لکن این بدین معنا نیست که مسئله انتظار فقط در دین اسلام مطرح بوده و هست، بلکه در سایر ادیان، مخصوصاً در ادیان توحیدی نیز این مسئله به طور جدّی مطرح شده، و آنها هم معتقدند که در آخرالزمان مصلح بزرگ جهانی ظهور کرده و در جهان بعد از ظلم و بیعدالتی، عدالت را گسترانده و ریشه ظلم را میخشکاند.
مسئله انتظار تنها در ادیان توحیدی و الهی مطرح نیست، بلکه این اعتقاد یک اعتقاد فراگیر بوده و ادیان غیرتوحیدی نیز به نحوی به این مسئله معتقد بودند، در کتابهای قدیم چینیان، در عقاید هندیان، و در بین اهالی اسکاندیناوی و حتی در میان مصریان قدیم، بومیان آمریکایی، اهالی مکزیک و نظایر آن میتوان چنین اعتقادی را مشاهده کرد. بنابراین عقیده به ظهور رهایی بخش بزرگ، با برچیده شدن بساط ظلم و ستم از میان انسانها و برپایی حکومت حق و عدالت، منحصر به مذهب خاصی نیست، بلکه اعتقادی عمومی و جهانی است.
امید به آینده روشن و نجات، نقطه مشترک همه ادیان الهی است که همین عطش و سوز فطری و دسته جمعی بشر بهترین دلیل بر صحیح بودن عقیده به انتظار است. در دین اسلام هم، اصل این عقیده مخصوص به مذهب و گروه خاص نیست، بلکه تمامی مذاهب و گروههای اسلامی اصل این مسئله را پذیرفتهاند.
انتظار ظهور یک مصلح بزرگ آسمانى، و امید به آینده و استقرار صلح و عدل جاویدان، امرى فطرى و طبیعى است که با ذات و وجود آدمى سر و کار داشته و با آفرینش هر انسانى همراه است و زمان و مکان نمیشناسد و به هیچ قوم و ملّتى اختصاص ندارد.
از این رو، همه افراد طبق فطرت ذاتى خود مایلند روزى فرا رسد که جهان بشریّت در پرتو ظهور رهبرى الهى و آسمانى و با تأیید و عنایت پروردگار، از ظلم ظالمان و ستم ستمگران نجات یافته، شور و بلوا در جهان پایان پذیرد و انسانها از وضع فلاکتبار موجود نجات یابند و از نابسامانى و نا امنى و تیره روزى خلاص شوند و سرانجام به کمال مطلوب و زندگى شرافتمندانهای نائل آیند.
پیشینه بحث انتظار در دین حیات بخش اسلام از زمان حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم شروع شده، و خود حضرت این مسئله را و اهمیّت و جایگاه و فضیلت آن را به امت اسلام بیان کردند، به طوری که از آن حضرت دهها روایت درباره شخص منتظَر و این که او چه کسی است و بعد از ظهور چه کارهای بزرگی انجام خواهد داد، به امت اسلام رسیده است. لکن این بدین معنا نیست که مسئله انتظار فقط در دین اسلام مطرح بوده و هست، بلکه در سایر ادیان، مخصوصاً در ادیان توحیدی نیز این مسئله به طور جدّی مطرح شده، و آنها هم معتقدند که در آخرالزمان مصلح بزرگ جهانی ظهور کرده و در جهان بعد از ظلم و بیعدالتی، عدالت را گسترانده و ریشه ظلم را میخشکاند.
مسئله انتظار تنها در ادیان توحیدی و الهی مطرح نیست، بلکه این اعتقاد یک اعتقاد فراگیر بوده و ادیان غیرتوحیدی نیز به نحوی به این مسئله معتقد بودند، در کتابهای قدیم چینیان، در عقاید هندیان، و در بین اهالی اسکاندیناوی و حتی در میان مصریان قدیم، بومیان آمریکایی، اهالی مکزیک و نظایر آن میتوان چنین اعتقادی را مشاهده کرد. بنابراین عقیده به ظهور رهایی بخش بزرگ، با برچیده شدن بساط ظلم و ستم از میان انسانها و برپایی حکومت حق و عدالت، منحصر به مذهب خاصی نیست، بلکه اعتقادی عمومی و جهانی است.
امید به آینده روشن و نجات، نقطه مشترک همه ادیان الهی است که همین عطش و سوز فطری و دسته جمعی بشر بهترین دلیل بر صحیح بودن عقیده به انتظار است. در دین اسلام هم، اصل این عقیده مخصوص به مذهب و گروه خاص نیست، بلکه تمامی مذاهب و گروههای اسلامی اصل این مسئله را پذیرفتهاند.
- نویسنده :
- منبع :
https://19dey.com/news/72156