19 دی آنلاین: خدایا ما چه گناهی مرتکب شده‌ایم که از مطهری اهل گفت‌وگو و طالقانی مدافع آزادی و بهشتی باادب و پرنسیب، گرفتار پناهیان و رسایی و نبویان شده‌ایم؟

به دنبال انتقادات از پناهیان بخاطر اظهاراتش درباره پیامبر گرامی اسلام و امیر المومنین، روز گذشته صوتی از شیخ حسین انصاریان وایرال شد که به شدت از این اظهارات انتقاد کرده و گفته بود؛« أَسْتَغْفِرُ ٱللَّٰهَ رَبِّی وَأَتُوبُ إِلَیْهِ؛ پیغمبر و علی که اینگونه قرآن از آنها تعریف می کند گوشت تلخ بودند؟ دیگر ناسزایی از این بالاتر بود که به پیامبر و امیرالمومنین گفته شود؟ توجیهات بیان شده روز بعد یک قران ارزش ندارد؛ چون دفاع از خود بوده نه از امیرالمؤمنین و پیغمبر. شما را بخدا بلد نیستید روی منبر پیغمبر ننشینیدحرام است والله!»

در پی واکنش شیخ حسین انصاریان به این اظهارات، پناهیان در برنامه سحرگاهی شبکه ۳ تلویزیون در ساعت ٣/۵ صبح از دیدارش با شیخ انصاریان روایت کرد و ضمن آن از علمای حوزه نیز عذر خواهی کرد.

پناهیان گفت: ایشان (شیخ حسین انصاریان) به عنوان پیشکسوت این مسیر به گفتند بخاطر تعابیری که برای امیرالمومنین بکار بردم، دلجویی از مومنین و علمای حوزه که برایشان این سوءتفاهم و دلخوری پیش آمده صورت بگیرد. البته من توضیحات کاملی برای ایشان دادم چون توضیحات بنده را از سیما نشنیده بودند که از جانب حساد این تعابیر را مطرح کرده بودم. 

در این ارتباط هادی سروش استاد حوزه علمیه در این زمینه در نوشت:

گوینده "گوشت تلخ" بعد از آن گفتار بسیار غلطش که محتوا و ظاهر آن کاملا با مقام شامخ رسول الله (ص) و امیرالمومنین (ع) منافات جوهری داشت؛ در شب بعد بار دیگر در رسانه حکومتی ظاهر شد و با چهره ای مضطرب و صدای لرزان با توهم وجود طرفداران زیاد و حمایت آنان از کلام گذشته اش ! به توجیه سخن شب گذشته خود پرداخت! 

وی اضافه بر خطای فاحش گذشته اش که باعث بیانیه حدود ده استاد شناخته شده حوزه قم شد و نیز فرهیختگان گرامی علوم حوزوی اظهار ناراحتی نموده و اقدام به پاسخ نمودند، بار دیگر خطا دوم و سوم را مرتکب شد!

خطاء دوم او این است عبارت خود را توجیه کرد که آنچه گفته بوده ؛ قضاوت دیگران بوده و نه حرف خود ! عجبا؛ در جاییکه اکثر شنوندگان از عبارت جلسه قبل ایشان برداشت اهانت کردند، چگونه توجیه بر خلاف افکار عمومی میکند؟! چون عبارت صریحش این بود: «پیامبر وضعیتی درست کرده بود که حتی یک رفیق نه برای خودش و نه برای امام علی نمانده بود. فکر نکنیم پیامبر مهربان بود، امام علی خشن و گوشت‌تلخ، پیامبر به‌خاطر گوشت‌تلخی همه را از خود می‌تاراند.»! با دقت به عبارات و استخدام کلمات و فعل هایی که استفاده نموده، راه هر گونه توجیه را میبندد.

خطاء سوم؛ در آیه پایانی سوره صف دست برده و تفسیر من درآوردی از آیه سوره فتح مطرح کرد، ایشان آیه «اشداء علی الکفار» به "اشداء علی الحساد" برگرداند !

شگفتا ! حسد بجای کفر؟!

در فقه تصریح شده؛ کفر -بمعنای جحود، یعنی؛ انکارِ دانسته، با حق- دارای حکم شرعی اعدام است، ولی حکم شرعی "حسد" تا زمانیکه به شخصِ مورد حسادت از سوی حسدبرنده آسیب نرسد، اصلا مورد عقاب اُخروی نیست تا چه برسد به عقاب دنیوی.

ای کاش گوینده این شبهای رسانه حکومتی، حداقل بحث "برائت" کتاب رسائل -که هر طلبه ای در سال هشتم میخواند- را خوانده بود تا تفاوت ماهوی حسد و کفر را دانسته و در جایگزین کردن حسد بجای کفر، دست در آیه نمیبرد.

در پایان دو مطلب را تقدیم دارم و حتما برای جوانان عزیز مغتنم است؛ 

اول؛ جمله ای یک وقت در درس از استاد عظیم الشان آیت الله جوادی آملی (ادام الله بقائه) در مورد جریان انحرافی سقیفه شنیدم که فرمودند؛ آنان خواستند بر جایگاه عصمت تکیه زنند و چون نتوانستند خود را بالا کشند، رسول الله (ص) را (معاذالله) پایین کشیدند !!

دوم؛ باید سخنان افراد را با توجه به منظومه فکریشان بشنویم و معنا کنیم.

امروز؛ ما درمقابل جریانی هستیم که گوینده و سخنگوی آن به صراحت؛ از یک سوی ولایت را مقدم بر عدالت و اخلاق دانسته و اخلاق رادربرابر دین قرار میدهد!، و از سوی دیگر؛ مقام معصوم (ع) را پایین کشیده تا بتوانند مشکلات امروز را توجیه کنند!

این گوینده، از تلخ گوشتیِ ولی خدا میگوید و بعد تلاش مذبوحانه دارد ظاهر کلامش را توجیه کند!

عصرایران هم نوشت: علیرضا پناهیان که صحبت هاب نابخردانه اش درباره رسول خدا (ص) و ولی خدا (ع) انتقادات شدیدی را در جامعه برانگیخت در توجیه سخنان خود گفته است که مخاطبان از حرف هایش برداشت ناصواب داشته اند و او در تمام مدتی که داشته آن حرف ها را می زده، داشته از قول حسودان سخن می گفته است!

کاری به محتوای حرف هایش و تحلیل هایی که درباره آن مطرح شده است نداریم؛ فقط می خواهیم این نکته را خطاب به پناهیان بگوییم: شما چطور خطیبی هستید که طوری سخن می گویید که عالم و آدم نه تنها متوجه منظورتان نمی شوند، که برداشت نادرست هم می کنند؟! یعنی بعد از این همه سال منبر رفتن و آنتن تلویزیون را در اختیار داشتن، بلد نیستید دو کلمه حرف را به زبان فارسی، آن هم درباره پیامبر(ص) و علی(ع)‌ جوری بگویید که مردم همان را بفهمند که شما قصد کرده اید؟! 

رقت انگیز است که به جای این که بگویید من، هم در معنا و هم در نوع حرف زدنم دچار لغزش شدم و خطایتان را به عنوان فرستنده پیام بپذیرید، همه میلیون ها گیرنده پیام را دچار اختلال در دریافت تصور کرده اید تا نکند از برج عاج تخیلی تان تنزل یابید! 

باشد آقای پناهیان! شما و دوستانی که با هدایایشان زندگی می کنید خوب هستید و بقیه مختل! ولی بدانید که می دانیم.

پناهیان و داستان های فانتزی اش

سید عبدالجواد موسوی ازتئوریزه کردن ضدیت با اخلاق و مهربانی  پناهیان پرده برداشت و نوشت:

پناهیان در سال های اخیر اصرار عجیبی دارد بر این که کلماتی مثل رحمت و مهربانی و لطف و اخلاق از دایره فرهنگ ایرانی- اسلامی زدوده شود و سیمای پیامبر اسلام و امام اول شیعیان در قدرت و اقتدار و قهر و در یک کلام خشونت خلاصه شود. این حرف ها را هم در لفافه نمی گوید. خیلی صریح و بی پروا و بی تعارف. البته گاهی برای این که به سخنانش رنگ و بوی فاضلانه بدهد کمی این در و آن در می زند اما مخلص کلام همین چیزی است که خدمتتان عرض کردم.

این ماجرای ضدیت با اخلاق و مهربانی و اصولا هرچه که به مدارا و تساهل و تسامح مربوط می‌شود و ترویج خشونت، نقل امروز و دیروز نیست. پروژه‌ای است که جناب پناهیان و دوستانشان سال‌هاست آن را کلید زده‌اند و بر اهل اشارت پوشیده نیست که قصد و غرض از چنین سخنانی چیست و سوداییان محال با طرح آن، چه غایتی در سر دارند. چند سال پیش که پناهیان حدیث مشهور «إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاق» را دارای سندی ضعیف خواند و گفت پیامبر برای رسیدن به قدرت مبعوث شد و نه ترویج اخلاق،

جناب پناهیان نه‌تنها از تئوری پیامبر قدرت دست برنداشته بلکه به شهادت آنچه این روزها از او منتشر شده، سخت به دنبال تئوریزه کردن اسلامی است که در آن قدرت‌طلبی و زورگویی و یکدست‌سازی و خشونت و قهر و غضب، حرف اول را می‌زند و همه کسانی که از مهر و محبت و دوستی و صلح و آشتی و مدارا سخن می‌گویند طبق این نظریه کسانی هستند که می‌خواهند در پوشش اخلاق به جنگ دین بروند. آقای پناهیان به‌قدری در این مسیر جدی است که دست به داستان‌سرایی و تحریف تاریخ هم می‌زند. فرقی هم نمی‌کند این تاریخ، تاریخ معاصر باشد یا تاریخ صدر اسلام. منتهی وقتی شخصی تاریخ معاصر را با این شجاعت و صراحت به رنگ دلخواه خودش درمی‌آورد تا نتیجه سیاسی مورد نظرش را به دیگران تحمیل کند ببینید با تاریخ گذشته ما چه خواهد کرد. 

خدایا ما چه گناهی مرتکب شده‌ایم که از مطهری اهل گفت‌وگو و طالقانی مدافع آزادی و بهشتی باادب و پرنسیب، گرفتار پناهیان و رسایی و نبویان شده‌ایم؟ این چه تقدیری است ای پروردگار؟

  • نویسنده :
  • منبع :