19 دی آنلاین: وزیر ارشاد دولت اصلاحات در یادداشتی نوشت: نمونههای متعددی از سفرههای جداگانه در این مدت شاهد بوده و هستیم. آخرینش که با عنوان نمادین «وام عشقی!» طشتش از آسمان اسب زین شده، افتاد، سفره جداگانه مدیران سازمان بورس در آخرین روزهای مدیریتشان بوده است.
سیدعطاء الله مهاجرانی وزیر ارشاد دولت اصلاحات، در یادداشتی با عنوان «سفرههای جداگانه وام عشقی!» در روزنامه اعتماد نوشت:
یکی از تعبیرهای رییسجمهور پزشکیان که مکرر در سخنان ایشان در دوران مبارزه انتخاباتی و پس از آن مطرح شده است «سفره جداگانه» بود. وقتی دولت یا حکومت برای خود سفره جداگانه داشته باشد. چند اتفاق مهم میافتد:
۱- مردم نسبت به دولت بیاعتماد میشوند
۲- از دولت فاصله میگیرند.
۳- حضورشان در انتخابات کاهش پیدا میکند.
۴- مقبولیت و نیز مشروعیت نظام آسیب میبیند.
۵- نخبگان و افراد شایسته نومید میشوند و مهاجرت میکنند.
۶- فضای دلمردگی و یأس بر کشور و ملت حاکم میشود.
۷- چنین سفرههایی خلاف بلکه ضدعدالت است.
نمونههای متعددی از سفرههای جداگانه در این مدت شاهد بوده و هستیم. آخرینش که با عنوان نمادین «وام عشقی!» طشتش از آسمان اسب زین شده، افتاد سفره جداگانه مدیران سازمان بورس در آخرین روزهای مدیریتشان بوده است. این شیوه مدیریت را میتوان «مدیریت غارتی» نامید. مدیران گویی آن سازمان یا کشور را ملک شخصی خود تلقی میکنند.
البته این ماجرا سابقه هم دارد. احمدینژاد مهرورز در آخرین ماههای دولت خود در سال ۱۳۹۲ مبلغ ۱۶ میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان به دانشگاه خودش به عنوان کمک پرداخت کرده بود. ظاهرا از طرف مناطق آزاد سفره جداگانه برای دانشگاه احمدینژاد تدارک دیده بودند.
البته نتوانست فرو ببرد. به قول سعدی:
توان به حلق فرو بردن استخوان درشت
شکم بدرّد چون بگیرد اندر ناف!
ماجرای وام سازمان بورس به مدیر سازمان و هیاتمدیره در آخرین روزهای مسوولیت که با عنوان «وام عشقی» برای همیشه در تاریخ سوءاستفاده مدیران ثبت شده است. شایسته تأمل است.
یکم: وقتی اشخاص بدون صلاحیت علمی و تجربی در جایی منصوب میشوند.
دوم: وقتی بر کارشان نظارت نمیشود.
سوم: وقتی مدیران به آینده خود اعتماد ندارند و گمان میکنند که در واپسین فرصت بازمانده بایست یک تکه درشت بکنند و بار خود را ببندند.
همین میشود که شده است؛ راه مبارزه با این سفرهها نخست مدیریت اشخاص صالح و با تجربه و داناست. باید درباره وام مدیران و نحوه سود و مدت بازپرداخت آن دستورالعملهای دقیق و روشنی وجود داشته باشد. این موضوع درباره بانکهایی که به همکاران خود ۱۲۳ هزار میلیارد تومان وام دادهاند نیز صادق است. بانکی که ناترازی دارد و انبوهی از زیان انباشته بانگ را غرق کرده، از کجا و با کدام منطق هزاران میلیارد تومان به همکاران خود وام با بهره کم و بازپرداخت طولانی مدت میدهد!؟
و اما سخن آخر اگر برای ریاست سازمان بورس فراخوان داده شود. شخصیتی متخصص و متشخص و دانا و با تجربه انتخاب شود. او برای شخصیت و نام خود ارزش و اعتبار قائل است. این گونه رفتار نمیکند که مدیران عشقی رفتار کردند. فارغالتحصیلان دانشگاه امام صادق هم با این همه دسته گل که به آب دادهاند، مدیریت عالی آن دانشگاه فکری برای تجدید نام دانشگاه کند. تا نام امام صادق علیهالسلام که فرمود: «زینت ما باشید و نه اسباب ننگ ما» اعتبارش محفوظ بماند.
یکی از تعبیرهای رییسجمهور پزشکیان که مکرر در سخنان ایشان در دوران مبارزه انتخاباتی و پس از آن مطرح شده است «سفره جداگانه» بود. وقتی دولت یا حکومت برای خود سفره جداگانه داشته باشد. چند اتفاق مهم میافتد:
۱- مردم نسبت به دولت بیاعتماد میشوند
۲- از دولت فاصله میگیرند.
۳- حضورشان در انتخابات کاهش پیدا میکند.
۴- مقبولیت و نیز مشروعیت نظام آسیب میبیند.
۵- نخبگان و افراد شایسته نومید میشوند و مهاجرت میکنند.
۶- فضای دلمردگی و یأس بر کشور و ملت حاکم میشود.
۷- چنین سفرههایی خلاف بلکه ضدعدالت است.
نمونههای متعددی از سفرههای جداگانه در این مدت شاهد بوده و هستیم. آخرینش که با عنوان نمادین «وام عشقی!» طشتش از آسمان اسب زین شده، افتاد سفره جداگانه مدیران سازمان بورس در آخرین روزهای مدیریتشان بوده است. این شیوه مدیریت را میتوان «مدیریت غارتی» نامید. مدیران گویی آن سازمان یا کشور را ملک شخصی خود تلقی میکنند.
البته این ماجرا سابقه هم دارد. احمدینژاد مهرورز در آخرین ماههای دولت خود در سال ۱۳۹۲ مبلغ ۱۶ میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان به دانشگاه خودش به عنوان کمک پرداخت کرده بود. ظاهرا از طرف مناطق آزاد سفره جداگانه برای دانشگاه احمدینژاد تدارک دیده بودند.
البته نتوانست فرو ببرد. به قول سعدی:
توان به حلق فرو بردن استخوان درشت
شکم بدرّد چون بگیرد اندر ناف!
ماجرای وام سازمان بورس به مدیر سازمان و هیاتمدیره در آخرین روزهای مسوولیت که با عنوان «وام عشقی» برای همیشه در تاریخ سوءاستفاده مدیران ثبت شده است. شایسته تأمل است.
یکم: وقتی اشخاص بدون صلاحیت علمی و تجربی در جایی منصوب میشوند.
دوم: وقتی بر کارشان نظارت نمیشود.
سوم: وقتی مدیران به آینده خود اعتماد ندارند و گمان میکنند که در واپسین فرصت بازمانده بایست یک تکه درشت بکنند و بار خود را ببندند.
همین میشود که شده است؛ راه مبارزه با این سفرهها نخست مدیریت اشخاص صالح و با تجربه و داناست. باید درباره وام مدیران و نحوه سود و مدت بازپرداخت آن دستورالعملهای دقیق و روشنی وجود داشته باشد. این موضوع درباره بانکهایی که به همکاران خود ۱۲۳ هزار میلیارد تومان وام دادهاند نیز صادق است. بانکی که ناترازی دارد و انبوهی از زیان انباشته بانگ را غرق کرده، از کجا و با کدام منطق هزاران میلیارد تومان به همکاران خود وام با بهره کم و بازپرداخت طولانی مدت میدهد!؟
و اما سخن آخر اگر برای ریاست سازمان بورس فراخوان داده شود. شخصیتی متخصص و متشخص و دانا و با تجربه انتخاب شود. او برای شخصیت و نام خود ارزش و اعتبار قائل است. این گونه رفتار نمیکند که مدیران عشقی رفتار کردند. فارغالتحصیلان دانشگاه امام صادق هم با این همه دسته گل که به آب دادهاند، مدیریت عالی آن دانشگاه فکری برای تجدید نام دانشگاه کند. تا نام امام صادق علیهالسلام که فرمود: «زینت ما باشید و نه اسباب ننگ ما» اعتبارش محفوظ بماند.
- نویسنده :
- منبع :
https://19dey.com/news/79756